سیاسی

بازخوانی فتنه به عنوان اصل تشخیص دوست از دشمن باقی بماند

جریان فتنه ـ مثل همه جریانات فتنه که خداوند متعال در قرآن برای ما تعریف کرده است و می‌خواهد ما از آنها پند بگیریم و ما هم مرتباً آن قضایا را مرور می‌کنیم تا حواس‌مان جمع شود ـ به عنوان سیاه‌ترین لکه ننگ تاریخ انقلاب است که توسط مدعیان انقلابی‌گری کلید زده شد و باید مرتباً مرور شود.
امیر زینلی - مشاور امنیت ملی دولت آمریکا چند روز پیش، افشاگری هایی مبنی بر نامه‌نگاری دولت آمریکا با سران فتنه 88 انجام داده است. قطعاً کسی از داخل کشور این اسناد را تأیید نمی‌کند. اما این که آمریکا در چنین موقعیتی این ارتباط را فاش می کند، بی هدف و بی غرض نیست. این که دشمن روی چه افرادی و چه گروهی در این کشور حساب باز کرده، حرف امروز و دیروز نیست و مدت هاست که خود آمریکا اعلام کرده که اصلاح طلبان پیاده نظام ما در ایران هستند. با عبد الرضا مصری، نماینده مردم کرمانشاه و رییس فراکسیون مؤتلفه اسلامی، گفتگو کرده ایم.

***

علاوه بر افشاگری روزهای اخیر مشاور امنیت ملی آمریکا، مدت ها قبل، آمریکا گفته بود اصلاح‌طلبان پیاده نظام ما در ایران هستند. آمریکا از انتشار این اسناد چه هدفی را دنبال می‌کند؟

اگر برگردیم به سال‌های فتنه چه آگاهانه و چه ناآگاهانه، چه برنامه‌ریزی شده و چه تصادفی، در همه صحنه‌های فتنه می‌بینیم از قبل و در حین اجرا و بعد از آن امریکایی‌ها با جریان فتنه همراه بودند. قبل از آن تمام کانال‌هایی که از نظر مالی و محتوایی توسط سیا و اینتلیجنت‌سرویس تغذیه می‌شوند به صورت هماهنگ با همدیگر، جریان فتنه را کلید زدند و یک سناریوی خیلی مرتب و منسجم برای آن پیاده کردند تا اینکه به انتخابات رسیدیم. خیز خوبی برای حضور در انتخابات برداشته شد و رسانه‌هایی که تا دیروز انتخابات ما را تحریم می‌کردند، در شروع فتنه شروع به دلسوزی برای ما کردند و برای حضور مردم در انتخابات با تبلیغات گسترده‌ای که انجام دادند وارد عمل شدند. بعد هم شروع به انعکاس گسترده صحبت‌ها و سفرهای سران فتنه به اقصی ‌نقاط کشور کردند و نوعی هدایت فکری را عهده‌دار شدند. یعنی بعضی چیزهایی که شب قبل رسانه‌های بیگانه می‌گفتند، فردا می‌دیدیم از حلقوم سران فتنه و از سخنرانی‌هایی که در شهرستان‌ها داشتند شنیده می‌شد. یا رسانه‌های بیگانه از سران فتنه می‌گرفتند و پخش می‌کردند یا سران فتنه می‌گفتند و اینها را پخش می‌کردند. بعد معلوم می‌شد که اینها هنوز درس را مرور نکردند و رسانه‌های خارجی زودتر از اینها مطالب را پخش می‌کردند. این همراهی وجود داشت. اینها اظهر من الشمس است. اینها تحلیل و خبر و این چیزها نیست. مردم ما همه اینها را حس کردند و دیدند. قبل از اعلام نتیجه انتخابات همان چیزی که از حلقوم سران استکبار بیرون آمد از حلقوم سران فتنه هم بیرون آمد که بعد جریان فتنه را شروع به سازماندهی و شکل دادن کردند. حضور اینها به عنوان پیاده‌نظام روشن است. به نظر من پیاده‌نظام لغت محترمانه‌ای است. یعنی یک نظامی دارد که پذیرفته است اینها پیاده‌نظام آن باشند، اما اینها خیلی بدتر از پیاده‌نظام بودند. سران فتنه به عنوان نوکران دست و پا بسته و گوش به فرمان عمل کردند. اگر آنها می‌گویند پیاده‌نظام، بنده می‌گویم نوکر خدمتگزار. اینها آن‌طور عمل کردند و از قبل از جریان فتنه به آنجا رسید که شاهد بودیم. از قبل از انتخابات تا خود انتخابات تا مراحل بعد از انتخابات و ذوق‌زدگی آمریکایی‌ها در جریان یکی دو صحنه خیابانی که در ایران پیش آمد، نشان‌دهنده‌ این است که این سناریو از پیش طراحی شده است که از قبل، سران فتنه به واسطه‌هایی که این واسطه‌ها هم کم نیستند با آنها هماهنگی کرده بودند. در کشورمان انگلیس‌‌‌نشین و آمریکا‌نشین زیاد داریم. اگر در ابتدا به آلمان و انگلیس نرفتند برای این بود که حمد و سوره‌شان را درست کنند، ولی بالاخره رفتند به جایی که به آنجا تعلق دارند. بدبینانه آن این است که فتنه چه سران و چه جریان آن کاملاً از قبل این سناریو را با همکاری بیگانگان طراحی کرده بودند. خوش‌بینانه هم این است که اینها آدم‌های احمقی بودند و آلت دست خارجی‌ها قرار گرفتند و در زمین دشمن به راحتی بازی کردند و گل به خودی زدند. به نظر من فرقی نمی‌کند. یعنی بعد از گذشت 30 سال از انقلاب اگر کسی هنوز دوست و دشمن انقلاب را نمی‌شناسد و ادعای لیدر سیاسی بودن داشته باشد و مثلاً بخواهد سرنوشت مملکت را در دست خودش بگیرد و اگر فکر کنیم اینها نمی‌فهمیدند جای تأسف است. اگر نمی‌فهمیدند، بعد از فهم یعنی بعد از جریان فتنه و مشخص شدن اینکه سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه دنبال این قضیه بودند باید توبه می‌کردند و به دامن ملت برمی‌گشتند و از مقام معظم رهبری و ملت ایران عذرخواهی می‌کردند که ما نفهمیدیم و در این جریان افتادیم، اما اینکه برنگشتند و ایستادگی کردند، اینجا دیگر جای شکی باقی نمی‌گذارد که اینها از قبل هماهنگ بودند و انتخاب کردند.

خدا مرحوم آقای عسگراولادی را رحمت کند. با این دید خوش‌بینانه دنبال این بود که سران فتنه توبه کنند و به دامن ملت برگردند. آبروی سیاسی قبل و بعد از انقلاب خودش را گذاشت برای اینکه فضایی در جامعه ایجاد کند که اینها به نظام برگردند، اما تلاش آقای عسگراولادی بیشتر مشخص کرد که توبه‌ای در کار نیست و اینها با این انقلاب و نظام و رهبری دشمنی دارند و اینها نوکر بیگانه هستند نه پیاده نظام بیگانه.

علی ای حال تا امروز هم که بر موضع خود ایستادند و هر روز که از عمر این جریان می‌گذرد عمق این مسئله بر ملت ایران بیشتر ثابت می‌شود. اینکه آمریکا‌یی‌ها در اظهارات‌شان این موضوع را می‌گویند حتی اگر سندی هم ارائه ندهند بر باور ما بیشتر افزوده خواهد شد، چون در داخل، سران فتنه و جریان اصلاحات حرفی نزدند و موضعی علیه آمریکایی‌ها نگرفتند. یعنی وقتی مقامی آمریکایی صحبت و ادعایی می‌کند ما انتظار داریم بلافاصله در داخل کشور، جریانی که مورد اتهام قرار گرفته است مقابل این اظهارات بایستد و بگوید اینها غلط کردند، ما با انقلاب و رهبری و مردم هستیم. وقتی که شما دچار سکوت سیاسی در داخل کشور می‌شوید این شائبه را برای هر انسانی ایجاد می‌کند که سکوت علامت رضایت است. در کوچه و بازار هم این معنا را می‌فهمند. لذا اگر آنها ادعایی می‌کنند و این طرف قضیه از کسانی که در مظان اتهام قرار می‌گیرند، صدایی شنیده نشود، معنایش این است که این همراهی وجود دارد.

چرا در حال حاضر بازخوانی فتنه 88 مفید است؟

در همه مقاطع اگر به قرآن مراجعه کنید بازخوانی بسیاری از حکایت‌های قرآنی که مورد نظر حضرت حق بوده است، اگر مفید نبود بازخوانی نمی‌شد. یعنی چرا سرنوشت اقوام در قرآن توسط پیامبر بازخوانی می‌شود و برای ما در هزاران سال به ودیعه گذاشته می‌شود؟ برای اینکه همیشه این بازخوانی‌ها مورد استفاده استف چون ما براساس «فذکر» زندگی می‌کنیم. باید متذکر شویم. چه چیزهایی را متذکر شویم؟ آن خوبی‌ها و بدی‌هایی که در گذشته وجود داشته‌اند و عبرت‌هایی که باید می‌گرفتیم. از شما سئوال می‌کنم کسی که در ماشین خود را باز گذاشته و ماشین او را دزد برده است، آیا او فراموش می‌کند و از فردا دو باره در ماشین خود را باز می‌گذارد یا نه، تجدیدنظر می‌کند و قفل فرمانی هم تهیه و دزدگیری هم روی ماشین نصب می‌کند؟ آیا بازخوانی و به یاد آوردن ماشینی که دزدیده شده چیز بدی است؟ نه، اتفاقاً خوب است. برای اینکه ما را محتاط می‌کند تا آینده را بهتر رقم بزنیم و دو باره کلاه سرمان نرود. به نظر من جریان فتنه ـ مثل همه جریانات فتنه که خداوند متعال در قرآن برای ما تعریف کرده است و می‌خواهد ما از آنها پند بگیریم و ما هم مرتباً آن قضایا را مرور می‌کنیم تا حواس‌مان جمع شود ـ به عنوان سیاه‌ترین لکه ننگ تاریخ انقلاب است که توسط مدعیان انقلابی‌گری کلید زده شد و باید مرتباً مرور شود.

توجه داشته باشید که جریان فتنه با جریان بنی‌صدر فرق می‌کند. جریان بنی‌صدر با 2500 سال سابقه شاهنشاهی، طی یک سناریوی از قبل طراحی شده‌ وارد ایران شد و مردم ایران هم شناختی نداشتند و نتیجه آن بنی‌صدر شد، اما کسی را که در ایران 30 سال زندگی کرده و در جریان موضوعات بوده است و در زمانی که مردم آب‌دیده شدند این حرکت را شروع کرده است نمی‌شود با آن یکی کرد. به نظر من اگر جریان بنی‌صدر را خیلی مرور نکنیم و آن را کم‌اهمیت جلوه دهیم، عیبی ندارد، چون آن زمان بلد نبودیم و انقلاب هنوز خود راه پیدا نکرده بود. کلاهی سر ما رفت، اما جریان فتنه را هیچ‌وقت نباید فراموش کرد. به نظر من جریان فتنه جزو جریان خط قرمزی است که هیچ‌وقت نباید از صحنه انقلاب ما کنار زده شود. همیشه باید به عنوان یک اصل برای تشخیص دوست از دشمن باقی بماند. البته باز هم باید تفکیکی بین کسانی که سازمان‌یافته با عناد و دشمنی با انقلاب بودند و کسانی که گول و فریب ظاهر موضوع را خوردند قائل شد. نمی‌شود بگوییم جریان اصلاحات کلاً فتنه بود و این هم بی‌انصافی است که بگوییم کل اصلاحات جزو جریان فتنه بود. نه؛ واقعاً نبوده است. بسیاری از دوستان ما که دیدگاه سیاسی دیگری دارند با انقلاب و امام و رهبری همراه هستند. با مردم و انقلاب هستند، منتهی یک دیدگاه سیاسی دارند، اما جریان و استخوان‌بندی فتنه را نباید فراموش کرد و همیشه باید مدنظر قرار داد.

ما در شرایط فعلی باید منتظر چه نوع فتنه‌ای باید باشیم؟

دشمنان انقلاب همیشه در حال برنامه‌ریزی هستند و در آن شکی نیست، اما این فتنه جدید را اگر بخواهیم با سازمان دستگاه‌های قانونی کشور پیوند بدهیم به نظر مقداری بی‌انصافی است مگر اینکه مستنداتی ثابت شود. روشن‌تر عرض کنم اگر بخواهیم فتنه را با دولت یا با مذاکرات پیوند دهیم جفا در حق کشور است، چون مقام معظم رهبری در این باره آگاهی کامل به ما دادند و رفتار ما را در مقابل آن مشخص کردند که بین تیم مذاکره‌کننده و طرف‌های مقابل یک خندق عمیق در ذهن خود بکنیم. الفاظی که آقا در باره تیم به کار بردند واقعاً جای تأمل بسیاری دارد که ما به غلط نیافتیم. خیلی خوب از تیم مذاکره‌کننده و خیلی بد از طرف آمریکایی تعریف کردند. اینها را در این مقطع نباید قاتی کرد. قدرشناس تیم مذاکره‌کننده و مراقب ترفندها و حیله‌های دشمن باشیم.

https://shoma-weekly.ir/SVbJ3a