وی افزود: ایران بر اساس جغرافیای سیاسی همواره دارای منابعی بوده که اینها برای خیلی از کشورها جذاب است و علاقه داشتند که اینجا نقشآفرینی کنند و بر اساس مستندات تاریخ سیاسی منحصر به این دوره انقلاب اسلامی نیز نبوده و در گذشته اولین تحریمی که علیه نظام سیاسی انجام شده زمان دولت مصدق بوده است آن هم در زمانی که نظام ولایتفقیه، جمهوری اسلامی و سپاه نبوده که جنگ روانی علیه دولت مستقر اتفاق افتاد و در حد چند روز زندهباد مصدق تبدیل به مرگ بر مصدق شد و به کودتا منجر شد.
این کارشناس مسائل سیاسی گفت: دلیل اصلی این اقدامات دشمن را باید در وجود، بروز و ظهور ایران قوی در غرب آسیا جستجو کنیم؛ چراکه این ایران قوی دارای نظام در ساختار سیاسی و نظام حکمرانی در راستای پیشرفت، برای نیروهایی که به منابع این کشور چشم دوختند، چالش آفرین است و این نیز منحصر در نظام ارزشی و ایدئولوژیک نیست و فرقی ندارد که در این کشور محمد مصدق مستقر باشد یا نظام و دولتهای جمهوری اسلامی.
وی با اشاره به اینکه مهمترین بحث مطرح شده در روابط بینالملل و متون کلاسیک اصل منافع کشورها است؛ یعنی مادامی که منابع خودتان را در اختیار منافع کشور متهاجم قرار دهید مورد تهاجم سخت و نرم قرار نمیگیرید افزود: احساس میشد بعد از تحولات انقلاب اسلامی میتوان با حرکاتی در قالب جنگ سخت آن اهداف را تأمین کرد، ۸ سال جنگ نابرابری به ایران تحمیل شد و بعد از آن قالب به سمت جنگ نرم رفت تا انگیزه، سلایق و سبک زندگی را به نحوی تغییر دهد که در خدمت منافع دشمن باشد که در این راستا ابزار اصلی رسانه، تبلیغات، مفهومسازی و ادبیاتسازی است و البته قدرتهای بزرگ در برخی کشورها تجربیات موفقی نیز داشتند که در ایران این اقدامات به ثمر نرسیده است و با خطای محاسباتی هنوز با تمام رسانههای خود در حال تلاش در این راستا هستند.
برخورداری ادامه داد: با هزینههای کمتر از جنگ نرم ایران تحت عنوان انقلابهای رنگی در همسایههای ایران پرونده نظام سیاسی با چندین تجمع و فعالیت رسانهای پیچیدهاند و تغییرات موردنظر را اعمال کردند و نظام سیاسی را تغییر دادند و فرد دیگری را روی کار آوردند که در ایران نیز همین مدل را در انتخابات ۸۸ جلو بردند تا افرادی را که از نظر سیاسی همسو با آنها هستند را روی کار بیاورند درحالیکه در همان نظام سیاسی اگر فرد دیگری انتخاب شود دشمن حربهای را شروع میکرد تا انتخابات را زیر سؤال ببرند.
وی افزود: پایه ایرانی و اسلامی بودن موجب درونزا شدن حوزه امنیتی و سیاسی کشور شده است، اینها به هم ضریب میدهند و پشتیبانی میکنند و سبب میشود محاسباتی که در مورد ایران به وقوع میپیوندد برای دشمن قابل پیش بینی نباشد و دچار خطای محاسباتی میشود گرچه دشمن تصور داشت میتواند در نسلی که انقلاب و دفاع مقدس را تجربه نکرده است استحاله نظام سیاسی را پیادهسازی کند؛ ولی شاهد هستیم موجی به نام مدافعان حرم و نسل شهدای دهه هفتادی ایجاد میشود.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه مؤلفه ایرانی بودن نیز در رنگینکمان اقوام و مذاهب در اطراف کشور هویت ایرانی را ساخته است و در نهایت نیز مردم با ایرانی بودن خودشان در برابر دشمن ایستادند و نقشه دشمن جواب نداد تصریح کرد: سیاست فشار حداکثری و تحریمها ادامه پیدا میکند؛ ولی مؤلفه و هویت ایرانی خودش را نشان میدهد و زیر بار زور و ظلم نمیرود و راهبرد فشار حداکثری که کشورهای بزرگی را دچار اختلال کرده بود به نتیجه موردنظر در ایران نمیرسد و این راهبرد شکستخورده است.
وی ضمن تأکید بر این مطلب که هویت ایرانی و اسلامی در حوزه تمدنی ایران با جغرافیای سیاسی متنوع ممزوج شده و در این مناسبتها به هم کمک میکند افزود: آن چیزی که در دوره پهلوی اتفاق افتاد و نظام سیاسی را دچار چالش و انحطاط و سقوط کرد این بود که سعی داشت یکی از این مؤلفهها یعنی اسلامی بودن را حذف کنند و فقط ایرانی بودن را تقویت میکردند؛ ولی جمهوری اسلامی با این راهبرد اساسی ایرانی اسلامی حکمرانی خودش را مبتنی کرده است و شاهدیم مناسبتهای ملی و مذهبی مانند بدرقه شهید سلیمانی و حماسه اربعین محل بروز و ظهور کنشهایی است که جهان را متحیر کرده است و خسارات نقشه دشمن را بازسازی میکند.
این کارشناس مسائل سیاسی با اشاره به اینکه فتنه ۸۸ موضوعی بزرگ بود و برای سقوط نظام سیاسی کافی بود؛ ولی چیزی که موجب عبور موفقیتآمیز جمهوری اسلامی شد این تفاهم و همافزایی این دو مؤلفه در کنار هم است خاطرنشان کرد: دشمنان با ایران ستیزی به دلایل هویتی و تمدنی نتوانستند به این چرخه ایرانی اسلامی ورود کنند و همچنان بر اساس اصالت سود و لذت برنامهریزی میکنند و در نهایت این اتفاقات را نادیده میگیرند.
وی افزود: نظام حکمرانی جمهوری اسلامی ایران به دلیل اینکه دائم خودش را در معرض زایش و بروندادهای درونزا قرار میدهد میتواند تابآوری خود را بالاتر ببرد و حتی نگاه و کنشهای فعالانه داشته باشد؛ ولی مستلزم این است که نظام حکمرانی خودش را مورد بازخوانیهای مکرر قرار دهد و موضوعات را تمام نشده نداند.
برخورداری گفت: در ایران با نظام متصلبی که واقعیتها را نمیبیند مواجه نیستیم و از دلایلی که توانسته در موقعیتها کنشهای غیرقابلپیشبینی داشته باشد منبعث از همین موضوع است؛ لذا اگر بتوانیم بازخوانی، آسیبشناسی و تغییر را در نظام حکمرانی متناسب با فضاهایی که در جغرافیای سیاسی بوده انجام دهیم بهنوعی فرجام کار است.
وی افزود: بخشی از اتفاقات ناشی از فساد نظام بروکراسی است؛ ولی اراده مقابله با این فساد وجود دارد اگر این اراده مبتنی بر بیانیه گام دوم انقلاب بهعنوان سند تغییروتحول محقق شود فرصتها به نفع ایران اسلامی سپری میشود و در بسیاری از مسائل به زیست پایدار خواهیم رسید.
این استاد دانشگاه اظهار کرد: اگر چرخش نخبگانی صورت بگیرد و نسلی که دهه ۶۰ را مدیریت میکرد بهصورت مسالمتآمیز مدیریت را به نسل بعدی تحویل دهد و نسل بعدی نیز با الزاماتی نظام حکمرانی را در اختیار بگیرد کماکان شکستناپذیر خواهیم بود؛ ولی به معنای تمام شدن دشمنیها نیست و حتماً باید به الزامات خودخواسته در حوزههایی مانند فقر و فساد تبعیض تن دهیم؛ چراکه هویت ایرانی و اسلامی قابلیتهای بسیاری دارد.