آنها در بیانیه خود آورده اند: " همه مردم از قشر فقیر تا ثروتمند با کاهش سطح رفاه مواجه شدهاند اما این کاهش برای قشر کمدرآمد شدیدتر بوده. یک خانوار ایرانی بهطور متوسط ۳۷ درصد کمتر از سال ۸۶ خرج میکند. سطح رفاه خانوار ایرانی دست کم ۳۷ درصد افت کرده است... طبقه متوسط جامعه دریافته که وضعیتش بهطور مستمر در حال بدتر شدن است و هر اتفاقی که افتاده اعم از تغییر دولتها و دیگر تحولات سیاسی، برای او تغییری ایجادنشده و بهطور مستمر وضعیتش بدتر شده است. به این ترتیب این اقشار تبدیل به مخالف سیاسی شدهاند چون استدلالشان این بوده که دولتها جدا از اینکه اصلاحطلب یا اصولگرا باشند، نمیتوانند منافعشان را تأمین کنند"
این پنج نفر که خود مسبب بخش عظیمی از شرایط نابسامان اقتصادی موجود هستند و شرایط سختی را به مردم تحمیل کرده اند، حالا سلاح نقد به دست گرفته و در پوشش اقتصاددان بیانیه صادر می کنند و خود را مطالبهگر و دلسوز مردم جا می زنند، آنها در حالی اشوب های اخیر را ناشی از خشم مردم از شرایط بد اقتصادی قلمداد می کنند و به حمایت از اغتشاشگران می پردازند که دولت مورد حمایت آنها در طول هشت سال گذشته همه تخممرغهای خود را در سبد برجام گذاشت و و به دلیل بد عهدی طرف غربی و رفع نشدن تحریم ها، کسری بودجه کشور را از محل تخریب زیرساختهای اقتصادی به ویژه در بخش بودجه و بانکداری و تولید و همچنین انتشار اوراق بدهی و آینده فروشی تأمین کرد.
سیاست دولت روحانی و چشم دوختن یکجانبه به غرب باعث شد تا آمریکا نه تنها تحریم های موجود را لغو نکند بلکه آنها را به بهانه های واهی تا دو برابر افزایش داده و فشار شدیدی به اقتصاد ملی ایران تحمیل کند
با افزایش دو برابری تحریم ها و عدم سیاست خارجی قوی و مدیریت درست، دولت روحانی از همه ابزارهای استقراضی و آیندهفروشی و حتی نوسانگیری از بازارها استفاده کرد تا دوره خود را به اتمام برساند به گونه ای که در این دوره کشور با بدهی 1500 هزار میلیاردی، کسری 480 هزار میلیاردی و نقدینگی8 برابر شده رو به رو شد. ، رشد اقتصادی صفر درصد، کاهش بسیار زیاد ارزش پول ملی، گرانی 10برابری قیمت سکه،7برابری قیمت مسکن،7برابری قیمت خودرو،. افزایش تورم به بیش از 60 درصد، افزایش تا 300درصدی نرخ بسیاری از کالاهای اساسی و… تنها بخشی از فجایع اقتصادی دولت روحانی بود.
حال افرادی که خود مسبب بخش عظیمی از شرایط نابسامان موجود هستند بدون در نظر گرفتن نقش خود در اقتصاد مینگذاری شده تحویلی به دولت سیزدهم، تلاش میکنند دولت سیزدهم را مسئول همه کاستیهای موجود در اقتصاد ایران جلوه دهند و بر حال شرایط اقتصادی و معیشت مردم اشک تمساح می ریزند، این در حالی است که آنها در سی سال گذشته بیشترین نقش را شکلگیری وضعیت فعلی ایفا کردهاند. در سه دولت سازندگی، اصلاحات و تدبیر و امید و طی سی سال گذشته معمولا دوستان و افراد نزدیک به این ۵ اقتصاددان پستهای کلیدی مرتبط با سیاستگذاریهای اقتصادی را بر عهده داشتهاند و به نظر میرسد کسانی که این روزها باید بابت ریشههای اقتصادی ناآرامیهای اخیر پاسخگو باشند، همین افراد هستند اما این افراد به جای پاسخگویی به عنوان بانیان وضع موجود، با نگارش نامه اخیر سعی در وارونه نشان دادن شرایط دارند و به عنوان مدعیالعموم به نصیحت کردن پرداختهاند.
**************************
در حالی که پزشکی قانونی علت فوت مرحومه مهسا امینی را منتشر کرد و علت فوت وی را نارسایی چند ارگانی اعلام کرد اما روزنامه اصلاح طلب آرمان تیتر "همه در انتظار روشن شدن داستان مهسا" را برای مطلب خود انتخاب کرده و با ایجاد شبهه افکنی در مورد رای پزشکی قانونی ادامه پروژه بهرهبرداری سیاسی از مرگ مهسا امینی را دنبال کرده است. این روزنامه تلاش می کند تا اذهان عمومی را از مسیر دستیابی به حقیقت منحرف کرده و به موج سواری بر روی احساسات مردمی ادامه دهد.
اصلاح طلبان از همان ابتدا فوت مهسا امینی را دستاویز شعارها و راهبردهای سیاسی خود قرار دادند، با نگاهی به مطالب منتشر شده از سوی این جریان در می یابیم که آنها در رسانه ها ، سخنان و مطالب خود کلید واژه هایی همچون جوان بودن، زن بودن، ظلم به زن، حجاب اجباری، اعتصاب، اعتراض و... را به صورت مکرر به کار بردند تا فوت مهسا امینی را از یک واقعه ی تلخ اجتماعی به موجی سیاسی تبدیل کنند، اما حال که با روشن شدن ماجرا کمکم از لشکرکشی های خیابانی کاسته شده است جریان اصلاح طلب به تکاپو افتاده به گونه ای که با کاهش حضور مردم در خیابان، چهره های برجسته اصلاح طلب از پایان آشوب ها اعلام ناراحتی کرده اند و وعده شروع دوباره این اعتراضات در آینده را داده اند. این جریان که استمرار آشوب های خیابانی را محتاج موج های جدید می بینند، سعی می کنند تا با ابهام افکنی در این ماجرا آن را برای اهداف سیاسی خود زنده نگه دارند.