***
کندشدن شتاب علمی کشور که مقام معظم رهبری در صحبتهایشان مطرح کردند، در مقایسه با کشورهای دیگر چگونه است؟
اول اینکه شتاب و سرعت نسبی هستند و بایستی در مقایسه با کشورهای دیگر سنجیده شوند. البته کشورهای دیگر برای توسعه علمیشان از هر مکانیسمی ـ با وجودی که قابل قبول نیست ـ برای این کار بهره میبرند، مثلا کشوری مثل عربستان مقالات و محققان خارجی را استخدام میکند، بدون اینکه پایههای علمی را در کشور تقویت کند و این محققان به اسم این کشور مقاله میدهند و حقالزحمههای کلانی هم دریافت میکنند. کشورهای دیگری هستند که در زمینه علمی سرمایهگذاری کردهاند و نهایتا شتابشان از ما بیشتر شده است و چشمانداز 20 ساله را که باید در پایان آن جایگاه اول علمی را بهدست بیاوریم دچار مخاطره کردهایم. میتوان فرمایش مقام معظم رهبری را اینگونه تبیین کرد که کشورهای دیگر شتاب علمیشان را زیاد کردهاند و شتاب علمی ما بهقدری نیست که صددرصد تضمینی باشد تا در پایان چشمانداز 20 ساله بتوانیم جایگاه اول علمی را کسب، پس باید تلاشمان را بیشتر کنیم.
عدم توجه کافی دولت به تحقیقات، پژوهش، وضع معیشتی محققین و اختصاص اعتبارات تحقیقاتی به مراکز پژوهشی و دانشگاههاست. به عنوان مثال قرار بود در برنامه پنج ساله پنجم اعتبار تحقیقاتی از تولید ناخالص ملی از نیم درصد به سه درصد برسد؛ اما متاسفانه طی برنامه پنج ساله پنجم همان نیم درصد مانده و چندان اضافه نشده است. در کنار اعتبار تحقیقاتی از تولید ناخالص ملی که در حد همان نیم درصد در ابتدای برنامه پنج ساله پنجم مانده است، کشورهای غربی یک سری محدودیتهایی را به ما تحمیل کردهاند، مثلا آنها اغلب دستگاههای تحقیقاتی پیشرفته را که نیاز تحقیقات علوم پایهای ما به آنهاست، تعبیر به استفاده دوگانه و کاربرد در زمینههای هستهای کردهاند و از فروش آنها به دانشگاهها و مراکز تحقیقات ما خودداری میکنند.
وضع معیشتی محققین و اعضای هیئت علمی دانشگاهها هم مؤثر است. با توجه به تورمهای سنگین که بهخصوص اوایل برنامه پنج ساله پنجم و اواخر دولت دهم با آن روبهرو بودیم، قدرت خرید محققین و اساتید ما در دانشگاهها کاهش یافت. همین امر دانشگاهها، محققین و اساتید ما را به این سمت سوق میدهد که برای تامین معیشتشان از کار اصلیشان یعنی تمرکز در تحقیق و پژوهش فاصله بگیرند. با وجود این اساتید دانشگاهها و محققین ما از محورهای اقتدار نظاممان هستند و به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران علاقه دارند؛ اما عوامل مزبور که از خارج از مراکز تحقیقاتی و دانشگاهی به ما تحمیل میشوند باعث کندی شتاب علمی کشور میشود. قطعا باید این مشکلات موشکافانهتر بررسی و رفع شوند.
اینکه پایههای علمی ما در همین حد بماند و تقویت نشود و اگر مثل عربستان علم و دانشمندان را وارد کشورمان کنیم، به کجا آسیب میزنیم؟
الگویی که عربستان به کار گرفته است، به درد نمیخورد. عربستان پول بسیار کلانی به محققین کشورهای مختلف میدهد و آنها به اسم عربستان مقاله چاپ میکنند؛ در حالی که دانشگاههای عربستان پایههای علمی لازم و محققین عرب از خود عربستان نقشی در نوشتن این مقالات ندارند و پژوهشگران اروپایی و آمریکایی به اسم دانشگاههای عربستان مقاله منتشر میکنند. این مقالات ثبت و در مجامع بینالمللی هم شمارش میشوند؛ اما پایههای علمی را در این کشور تقویت نمیکنند. اگر مراکز تحقیقاتی داخلی با مراکز تحقیقاتی خارج از کشور همکاری یا با هم کارهای پژوهشی مشترک کنند، نهتنها مراکز تحقیقاتی ما این همکاریها را رد نمیکنند، بلکه بسیار هم ضروری است محققین، اساتید و دانشجویان تحصیلات تکمیلی ما در این تحقیقات مشارکت کنند.
مدلی که عربستان به کار میبرد، در مجامع بینالمللی بهعنوان تقلب علمی محسوب میشود که کشوری بدون اینکه زمینه تحقیقاتی داشته باشد، محققان خارجی را با پولهای کلان میخرد تا آنها به اسم دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی عربستان مقاله منتشر کنند. این مقالات چون به اسم دانشگاههای عربستان به ثبت میرسند در ارتقای تولید علم عربستان به حساب میآید؛ اما عملا تولید علمی در عربستان صورت نگرفته است. در کشور ما پایههای علمی تقویت میشود و جوانان، اساتید و پژوهشگران ایرانی درگیر کارهای تحقیقاتی میشوند و در آینده اگر مراکز تحقیقاتی خارجی به هر دلیلی نخواهند با مراکز تحقیقاتی، اساتید و پژوهشگران ایرانی همکاری کنند، محققان داخلی در کشور میتوانند به فعالیتهایشان ادامه بدهند. در همه جای دنیا مرسوم است که با عقد قراردادهای مشترک در موضوعات تحقیقاتی همکاریهای بینالمللی بین مراکز تحقیقاتی و محققان کشورهای مختلف صورت میگیرد که نهتنها ناپسند نیست، بلکه بسیار پسندیده است. الان کشورهایی مثل هندوستان، ژاپن، فرانسه و آمریکا روی گداخت هستهای و فیوژن کارهای تحقیقاتی مشترک انجام میدهند. ما هم همین کار را میکنیم. مدلی که داریم اجرا میکنیم این است که با مراکز تحقیقاتی کشورهای دنیا که آماده همکاری با ما هستند مثل آلمان، ژاپن و حتی فرانسه کارهای پژوهشی مشترک انجام میدهیم که ارزشمند هم هستند؛ ولی هیچگاه پول کلانی به یک محقق غیر ایرانی مثلا آمریکایی نمیدهیم که مقاله تحقیقاتیاش را به اسم ایران چاپ کند. متاسفانه عربستان چنین کاری را میکند که همانطور که گفتم در جامعه علمی از آن با عنوان تقلب علمی یاد میشود.
در ژنتیک و شبیهسازی و عرصه نانو و سلولهای بنیادین جلو هستیم. در چه بخشهایی نیاز به کار بیشتر داریم؟
با توجه به گسترش رشتههای تحصیلات تکمیلی، بهخصوص در مقطع دکترا در همه زمینههای علمی این پتانسیل و توانمندی را ایجاد کردهایم که بتوانیم به سمت مرزهای دانش حرکت کنیم؛ اما زمینههایی هم هستند که کشورهای خارجی برای ما محدودیتهایی را کم یا زیاد ایجاد میکنند. قاعدتا تحریمها یا عدم همکاریها باعث خودباوری در محققین ما میشود تا به تواناییهای خود تکیه کنند و همین موجب موفقیت چشمگیری در کشور ما شده است، مثلا برای تولید موشک و پرتاب ماهواره در هوا ـ فضا، استفاده صلحجویانه از تکنولوژی هستهای، تحقیقات در سلولهای بنیادی و صدور فناوریهای نانوتکنولوژی محدودیتهایی ایجاد کردند که موجب شد در این زمینهها متکی به توان داخلی باشیم و پیشرفت کنیم. صنایع نفت یکی از بخشهای کمککننده به اقتصاد ما به شمار میرود؛ چون نفت یکی از ارکان مهم درآمدزایی در کشور ماست. ضمن اینکه تکنولوژیهای متعدد در صنعت پتروشیمی، الکترونیک، کامپیوتر، مخابرات، نساجی و کشاورزی نیازمند تکیه به مراکز تحقیقاتی داخلی خودمان است، بهخصوص الان که قرار است تحریمها برداشته شوند باید مدنظرمان باشد که توانمندیهای داخلیمان را فراموش نکنیم. روی دانش بسیاری از تحقیقات و محصولات در کشور ما کار شده است و این پتانسیل و توانمندی وجود دارد و باید مورد استفاده قرار بگیرد. الان که تحریمها دارند لغو میشوند و واردات را تسهیل میکنند، نباید از قابلیتهای موجود در مراکز پژوهشی غافل شویم. مسئولین اجرایی باید همت کنند و عرصهها و فناوریهای بهوجودآمده در مراکز تحقیقاتی و دانشگاههای ما را به کار بگیرند تا خودباوری و توانمندی افزایش یابد. میبایست مثل فناوری هستهای، سلولهای بنیادی و نانوتکنولوژی به جلو پیش برویم و در مرزهای دانش حرکت کنیم.
آیا توافق حاصلشده به سرعت گرفتن شتاب علمی کشور ما کمک خواهد کرد؟
برای ما محدودیتهایی قائل شدهاند، مثلا از فروش بسیاری از ابزار تحقیقاتی پیشرفته که مورد نیاز پژوهشگران ماست با توجیه کاربرد دوگانه در فناوری هستهای به ما امتناع میکردند. وجود این ابزارهای تحقیقاتی کمک زیادی به پیشرفت پژوهشهایمان میکند. با برداشتن محدودیتها و تحریمها مسیر همکاریهای متقابل بازتر میشود و محدودیتهایی که برخی کشورها برای تردد محققین خارجی در ورود به ایران یا بالعکس رفتن پژوهشگران ایرانی به مراکز تحقیقاتی پیشرفته خارج از کشور ایجاد میکردند، برداشته میشوند، مثلا در دانشگاههایمان مایل بودیم در پروژه بینالمللی گداخت هستهای ـ که عرض کردم چندین کشور بهصورت مشترک روی آن کار میکنند ـ شرکت کنیم، اما آنها گفتند با توجه به تحریمهای موجود علیه ایران نمیتوانیم ایران را به عضویت این پروژه تحقیقاتی و بینالمللی در بیاوریم. برداشتن تحریمها این فرصت را ایجاد میکند که به پروژههای تحقیقاتی بینالمللی که توانمندیهای خوبی هم در آنها داریم بپیوندیم و تجاربمان را با آنها در میان بگذاریم و از تجربیات آنها استفاده کنیم. کشورهای دنیا از همین طریق توانستهاند ساختارهای قوی فناوری خودشان را بسازند. برداشتن تحریمها موجب تسهیل در کارها میشود و زمینه دستیابی ما را به مرزهای علم بیشتر فراهم کند؛ ولی وجودشان ما را از پیشرفت باز نمیدارد، همانطور که در سلولهای بنیادی همکاری کمی از سوی کشورهای دیگر با ما میشد و در تکنولوژی هستهای که بههیچوجه با ما همکاری نمیکردند، توانستیم به موفقیتهای شایان توجهی برسیم.