مهمترین خاطره بنده در واقع به همان بمب گذاری منافقین در نماز جمعه برمی گردد. بنده در آن نماز جمعه حضور داشتم و صلابت و ایستادگی مقام معظم رهبری و مردم در برگزاری نماز برای بنده بسیار خاطره شیرینی بود.

نقش و همراهی طولانی مدت یکی از یاران صدیق انقلاب اسلامی، صبغه مذهبی و حضور در سطوح اول سیاسی و مدیریتی کشور خبرنگار آدینه تهران را بر آن داشت تا گفتوگویی صمیمانه و بیآلایش را با ابوالفضل توکلی بینا سامان داده و از این رهگذر درنگ و تاملی بر نقش و جایگاه نماز جمعه به عنوان سنگر آگاهی بخشی عمومی، الزامات تحقق حماسه سیاسی و اقتصادی و مروری نیز بر خاطرات این شخصیت مبارز در رابطه با حمله رژیم ستم شاهی به فیضیه قم در دوم فروردین سال 1342 و همچنین خاطره ایشان از حضور در نماز جمعه داشته باشد. آنچه در پی میآید گفتوگوی خبرنگار آدینه تهران با ایشان است که از نظرتان میگذرد.
با توجه به سوابق طولانی مدت جنابعالی در همراهی با انقلاب اسلامی و همچنین با توجه به اینکه دوم فروردین سالروز حمله عمال رژیم پهلوی به فیضیه قم بوده است کمی از خاطراتتان در این خصوص بیان بفرمایید؟
بعد از قضیه انجمنهای ایالتی و ولایتی، مسأله دوم فروردین سال 42 پیش میآید که آیتالله گلپایگانی رسماً اعلام کردند که فردا در فیضیه به مناسبت شهادت امامصادق(ع) مراسمی برقرار است. شب حادثه، یعنی روز یکم فروردین با شهید حاج مهدی عراقی قرار گذاشتیم و همراه با چند نفر از برادران دولابی رفتیم قم. در عصر شب دوم فروردین وارد قم شدیم و عدهای از بچههای قم را دیدیم که بسیار نگران بودند و گفتند: «تعداد زیادی ماشین واحد آمده و گاردی پیاده کرده.» پرسیدیم: «از کجا فهمیدید گاردی هستند؟» آنها با لباسهای شخصی آمده بودند. بنده و حاج مهدی عراقی و تعدادی از برادران دولابی وارد قم شدیم. صبح دوم فروردین که شهادت امام صادق(ع) بود، دیدیم که حیاط منزل امام (ره) پر از جمعیت شد و ایشان تشریف آوردند و در حیاط نشستند. یک روحانی بالای منبر بود. دیدیم از گوشه و کنار حیاط دائماً شعار میدهند. گاردیها داخل جمعیت بودند. امام(ره) خیلی باهوش بودند. آقای خلخالی را صدا زدند و گفتند: « به آقایی که بالای منبر است بگویید اعلام کند که اگر کسی بخواهد کمترین سر و صدایی بکند، من به طرف صحن حضرت معصومه (س) حرکت و در آنجا با مردم صحبت میکنم.» وقتی آن روحانی، این مطلب را اعلام کرد، دیدیم یکی از همان گاردیها آمد جلوی امام(ره) نشست و گفت: «من از طرف اعلیحضرت مأمورم به شما اخطار کنم که اگر بخواهید کوچکترین حرکتی بکنید، ما به نیروهایمان دستور میدهیم مقابله کنند.» ناگهان همه متوجه امام (ره) شدند و حواسها جمع شد که ببینند امام(ره) چه عکسالعملی نشان میدهند. امام(ره) رو به او کردند و گفتند: «ما به برادرانمان دستور میدهیم تأدیبتان کنند!» آن مأمور با وضع آشفتهای عقب عقب رفت. حادثه فیضیه بعدازظهر بود. من و حاج مهدی عراقی و دو تا از بچههای دولاب، رفتیم به فیضیه. منبری آن روز هم آشیخ مرتضی انصاری بود. محوطه مدرسه پر از طلاب و مردم بود. همین که آشیخ مرتضی رفت منبر و شروع کرد به صحبت درباره امام جعفر صادق(ع) دیدیم یک نفر از یک گوشه فریاد زد: «درود بر رضاشاه!» و یکی گفت: «جاوید شاه». آشیخمرتضی انصاری، هرچه سعی کرد اینها را ساکت کند، دید حریف نمیشود و آمد پایین. آیتالله گلپایگانی در یکی از حجرهها بودند. گاردیها ریختند، در و پنجرهها را شکستند، عبا و عمامهها را آتش زدند، سید یونس رودباری را از روی پشت بام به زمین پرتاب کردند، قرآنها و مفاتیحها را پاره کردند آتش زدند و تا توانستند جنایت کردند. ناگهان در شعارهایشان گفتند برویم خانه خمینی. شهیدحاج مهدی عراقی به من گفت: «ابوالفضل! بچهها را جمع کن برویم.» به زحمت از لابهلای جمعیت از فیضیه خارج شدیم. آشیخ عزیز ریختهگر را صدا زد و به او پول داد و گفت: «میروی سه چهار تا چاقوی ضامندار میخری و میآوری خانه آقا.» ما دسته جمعی رفتیم منزل امام(ره). چند نفر برای امام(ره) خبر میآورند که در فیضیه چه اتفاقی افتاده و گریه میکنند و از امام(ره) میخواهند که در منزل را ببندند، امام(ره) میگویند: «اگر در را ببندید، به فیضیه میروم تا ببینم چه بر سر طلبههای ما آمده، اینها با من کار دارند.» و دستور میدهند همه را بیرون کنند. ما که رفتیم، در خانه باز بود. خانه امام(ره) قدیمی بود و زیرزمین، کاشیهایی مشبک آبی داشت که از داخل حیاط به صورت پنجره به نظر میرسید. با حاج مهدی عراقی رفتیم داخل زیرزمین. چوبهایی که برای سوخت زمستان آورده بودند، آنجا بود. حاج مهدی عراقی سرچوبهای آن را از شبکههای پنجره مانند زیرزمین بیرون گذاشت. ناگهان در دو لتهای زیرزمین باز شد و امام(ره) فرمودند: «کی هست اینجا؟» حاج مهدی گفت: «آقا ما هستیم.» امام(ره) فرمودند: «مگر نگفتم کسی اینجا نباشد؟» بلافاصله حاج مهدی که بسیار آدم سریعالانتقالی بود، پاسخ داد: «ما وظیفهای داریم.» آن شب هیچکس جز امام(ره) و خانوادهشان در خانه نبودند. حاج مهدی، برادران را جمع کرد و گفت: «ما جلوی در این خانه پاس خواهیم داد و به هیچ قیمتی نمیگذاریم کسی وارد این خانه شود، مگر اینکه ما را تکهتکه کند و از روی جنازههای ما وارد خانه شود.» حاج مهدی خیلی شجاع بود. آن شب تا صبح نگهبانی دادیم.
با توجه به نامگذاری سال 92 به نام سال حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی توسط مقام معظم رهبری و همچنین با توجه به تجارب ارزشمند جنابعالی در فضای مدیریتی کشور، به اعتقاد حضرتعالی مهمترین الزامات تحقق حماسه سیاسی و اقتصادی در فضای کنونی کشور و در آستانه انتخابات چیست ؟
بایـــــد گفت که ما در حال حاضر در آستانه انتخابات به عنوان یکی از صحنه هایی که میتواند تحقق بخش حماسه سیاسی و همچنین تحقق منویات مقام معظم رهبری باشد، هستیم و حضور گسترده در پای صندوقهای رای میتواند به عنوان یکی از مهمترین گامها در این زمینه تلقی شود. البته این تنها یک بخش قضیه بوده و کاندیداهایی که نیز بر حسب احساس تکلیف و وظیفه در این مسیر حضور پیدا کردهاند به خصوص در طیف اصول گرایان نیز باید تلاش برای رسیدن به یک وحدت عملی را در دستور کار قرار دهند. از طرف دیگر گروهها و جریاناتی که در سال 88 توجهی به شان یک کشور شیعی مذهب به نام جمهوری اسلامی نکردند و اقدامات ناشایستی را انجام دادند نیز باید توجه، تعهد و پایبندی بیشتری به قواعد و قوانین به عنوان یکی از ملزومات داشته باشند. همچنین یکی دیگر از ملزوماتی را که به خصوص در بخش حماسه سیاسی و در بین کاندیداهای ریاست جمهوری میتوان به آن اشاره داشت آن است که این تکثر در حضور در صحنه منجر به افتراق و واگرایی نشود، چرا کهدر غیر اینصورت دشمن میتواند از این اختلافات و گسستها استفاده کرده و صحنه گردانی نماید. البته این نکته را نیز باید یادآور شوم که ملاقاتهای اخیری که در بین تشکلهای اساسی روحانیت نیز صورت گرفته نیز تمرکز خود را بر مسئله وحدت قرار داده اند. از دیگر مواردی که میتوان در این زمینه به آن اشاره داشت تلاش برای ایجاد یک سیستم مدیریتی بهینه و کارآمد است و ما نیز به خصوص در بحث کاندیداهای ریاست جمهوری همواره بر این مهم تاکید داشتهایم که کاندیداها باید با برنامه و تیم وارد این صحنه شوند.
با توجه به اینکه در آستانه انتخابات ریاست جمهوری هستیم به اعتقاد جنابعالی سنگر نماز جمعه چه نقشی را میتواند در روشنگری مردم و خنثینمودن توطئههای احتمالی داشته باشد؟
نماز جمعه در این زمینه میتواند تاثیرات فوق العادهای داشته باشد. نماز جمعه میتواند در بصیرت افزایی و همچنین ایجاد یک وحدت رویه رفتاری در جهت انتخاب درست و عقلانی بسیار اثرگذار باشد. نماز جمعه میتواند به عنوان یک سنگر آگاهی بخشی عمومی مد نظر واقع شده و ملاکهای انتخاب بهینه و درست را برای مردم معرفی نماید. از طرف دیگر امروزه توطئههای شرک و کفر جهانی با هم متحد شده و با تمامی ابزارها به خصوص ابزارهای روانی و تبلیغاتی در تلاش برای از پا درآوردن مقاومت و ایستادگی ملت ایران هستند. لذا سنگر نماز جمعه در این زمینه نیز میتواند توطئههای دشمنان را خنثی نماید.
به اعتقاد جنابعالی آیا امکان شکل گیری یک فتنه جدید در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 وجود دارد؟
البته هر چند با ظهور و بروز حرکات بسیار زشت سال 88 مردم ما بسیار هوشیار و در این زمینه آگاه و حساس شدهاند لیکن باید همواره از آمادگی کافی در این زمینه برخوردار بود چرا که عدهای چراغ خاموش مشغول فعالیت هستند و باید در این زمینه هوشیار و بیدار باشیم.
به عنوان آخرین سوال اگر خاطره خاصی از حضور در نماز جمعه تهران دارید برای خوانندگان آدینه تهران بیان بفرمایید؟
مهمترین خاطره بنده در واقع به همان بمب گذاری منافقین در نماز جمعه برمی گردد. بنده در آن نماز جمعه حضور داشتم و صلابت و ایستادگی مقام معظم رهبری و مردم در برگزاری نماز برای بنده بسیار خاطره شیرینی بود.
از اینکه این فرصت را به بنده و آدینه تهران دادید صمیمانه تشکر میکنم.
با توجه به سوابق طولانی مدت جنابعالی در همراهی با انقلاب اسلامی و همچنین با توجه به اینکه دوم فروردین سالروز حمله عمال رژیم پهلوی به فیضیه قم بوده است کمی از خاطراتتان در این خصوص بیان بفرمایید؟
بعد از قضیه انجمنهای ایالتی و ولایتی، مسأله دوم فروردین سال 42 پیش میآید که آیتالله گلپایگانی رسماً اعلام کردند که فردا در فیضیه به مناسبت شهادت امامصادق(ع) مراسمی برقرار است. شب حادثه، یعنی روز یکم فروردین با شهید حاج مهدی عراقی قرار گذاشتیم و همراه با چند نفر از برادران دولابی رفتیم قم. در عصر شب دوم فروردین وارد قم شدیم و عدهای از بچههای قم را دیدیم که بسیار نگران بودند و گفتند: «تعداد زیادی ماشین واحد آمده و گاردی پیاده کرده.» پرسیدیم: «از کجا فهمیدید گاردی هستند؟» آنها با لباسهای شخصی آمده بودند. بنده و حاج مهدی عراقی و تعدادی از برادران دولابی وارد قم شدیم. صبح دوم فروردین که شهادت امام صادق(ع) بود، دیدیم که حیاط منزل امام (ره) پر از جمعیت شد و ایشان تشریف آوردند و در حیاط نشستند. یک روحانی بالای منبر بود. دیدیم از گوشه و کنار حیاط دائماً شعار میدهند. گاردیها داخل جمعیت بودند. امام(ره) خیلی باهوش بودند. آقای خلخالی را صدا زدند و گفتند: « به آقایی که بالای منبر است بگویید اعلام کند که اگر کسی بخواهد کمترین سر و صدایی بکند، من به طرف صحن حضرت معصومه (س) حرکت و در آنجا با مردم صحبت میکنم.» وقتی آن روحانی، این مطلب را اعلام کرد، دیدیم یکی از همان گاردیها آمد جلوی امام(ره) نشست و گفت: «من از طرف اعلیحضرت مأمورم به شما اخطار کنم که اگر بخواهید کوچکترین حرکتی بکنید، ما به نیروهایمان دستور میدهیم مقابله کنند.» ناگهان همه متوجه امام (ره) شدند و حواسها جمع شد که ببینند امام(ره) چه عکسالعملی نشان میدهند. امام(ره) رو به او کردند و گفتند: «ما به برادرانمان دستور میدهیم تأدیبتان کنند!» آن مأمور با وضع آشفتهای عقب عقب رفت. حادثه فیضیه بعدازظهر بود. من و حاج مهدی عراقی و دو تا از بچههای دولاب، رفتیم به فیضیه. منبری آن روز هم آشیخ مرتضی انصاری بود. محوطه مدرسه پر از طلاب و مردم بود. همین که آشیخ مرتضی رفت منبر و شروع کرد به صحبت درباره امام جعفر صادق(ع) دیدیم یک نفر از یک گوشه فریاد زد: «درود بر رضاشاه!» و یکی گفت: «جاوید شاه». آشیخمرتضی انصاری، هرچه سعی کرد اینها را ساکت کند، دید حریف نمیشود و آمد پایین. آیتالله گلپایگانی در یکی از حجرهها بودند. گاردیها ریختند، در و پنجرهها را شکستند، عبا و عمامهها را آتش زدند، سید یونس رودباری را از روی پشت بام به زمین پرتاب کردند، قرآنها و مفاتیحها را پاره کردند آتش زدند و تا توانستند جنایت کردند. ناگهان در شعارهایشان گفتند برویم خانه خمینی. شهیدحاج مهدی عراقی به من گفت: «ابوالفضل! بچهها را جمع کن برویم.» به زحمت از لابهلای جمعیت از فیضیه خارج شدیم. آشیخ عزیز ریختهگر را صدا زد و به او پول داد و گفت: «میروی سه چهار تا چاقوی ضامندار میخری و میآوری خانه آقا.» ما دسته جمعی رفتیم منزل امام(ره). چند نفر برای امام(ره) خبر میآورند که در فیضیه چه اتفاقی افتاده و گریه میکنند و از امام(ره) میخواهند که در منزل را ببندند، امام(ره) میگویند: «اگر در را ببندید، به فیضیه میروم تا ببینم چه بر سر طلبههای ما آمده، اینها با من کار دارند.» و دستور میدهند همه را بیرون کنند. ما که رفتیم، در خانه باز بود. خانه امام(ره) قدیمی بود و زیرزمین، کاشیهایی مشبک آبی داشت که از داخل حیاط به صورت پنجره به نظر میرسید. با حاج مهدی عراقی رفتیم داخل زیرزمین. چوبهایی که برای سوخت زمستان آورده بودند، آنجا بود. حاج مهدی عراقی سرچوبهای آن را از شبکههای پنجره مانند زیرزمین بیرون گذاشت. ناگهان در دو لتهای زیرزمین باز شد و امام(ره) فرمودند: «کی هست اینجا؟» حاج مهدی گفت: «آقا ما هستیم.» امام(ره) فرمودند: «مگر نگفتم کسی اینجا نباشد؟» بلافاصله حاج مهدی که بسیار آدم سریعالانتقالی بود، پاسخ داد: «ما وظیفهای داریم.» آن شب هیچکس جز امام(ره) و خانوادهشان در خانه نبودند. حاج مهدی، برادران را جمع کرد و گفت: «ما جلوی در این خانه پاس خواهیم داد و به هیچ قیمتی نمیگذاریم کسی وارد این خانه شود، مگر اینکه ما را تکهتکه کند و از روی جنازههای ما وارد خانه شود.» حاج مهدی خیلی شجاع بود. آن شب تا صبح نگهبانی دادیم.
با توجه به نامگذاری سال 92 به نام سال حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی توسط مقام معظم رهبری و همچنین با توجه به تجارب ارزشمند جنابعالی در فضای مدیریتی کشور، به اعتقاد حضرتعالی مهمترین الزامات تحقق حماسه سیاسی و اقتصادی در فضای کنونی کشور و در آستانه انتخابات چیست ؟
بایـــــد گفت که ما در حال حاضر در آستانه انتخابات به عنوان یکی از صحنه هایی که میتواند تحقق بخش حماسه سیاسی و همچنین تحقق منویات مقام معظم رهبری باشد، هستیم و حضور گسترده در پای صندوقهای رای میتواند به عنوان یکی از مهمترین گامها در این زمینه تلقی شود. البته این تنها یک بخش قضیه بوده و کاندیداهایی که نیز بر حسب احساس تکلیف و وظیفه در این مسیر حضور پیدا کردهاند به خصوص در طیف اصول گرایان نیز باید تلاش برای رسیدن به یک وحدت عملی را در دستور کار قرار دهند. از طرف دیگر گروهها و جریاناتی که در سال 88 توجهی به شان یک کشور شیعی مذهب به نام جمهوری اسلامی نکردند و اقدامات ناشایستی را انجام دادند نیز باید توجه، تعهد و پایبندی بیشتری به قواعد و قوانین به عنوان یکی از ملزومات داشته باشند. همچنین یکی دیگر از ملزوماتی را که به خصوص در بخش حماسه سیاسی و در بین کاندیداهای ریاست جمهوری میتوان به آن اشاره داشت آن است که این تکثر در حضور در صحنه منجر به افتراق و واگرایی نشود، چرا کهدر غیر اینصورت دشمن میتواند از این اختلافات و گسستها استفاده کرده و صحنه گردانی نماید. البته این نکته را نیز باید یادآور شوم که ملاقاتهای اخیری که در بین تشکلهای اساسی روحانیت نیز صورت گرفته نیز تمرکز خود را بر مسئله وحدت قرار داده اند. از دیگر مواردی که میتوان در این زمینه به آن اشاره داشت تلاش برای ایجاد یک سیستم مدیریتی بهینه و کارآمد است و ما نیز به خصوص در بحث کاندیداهای ریاست جمهوری همواره بر این مهم تاکید داشتهایم که کاندیداها باید با برنامه و تیم وارد این صحنه شوند.
با توجه به اینکه در آستانه انتخابات ریاست جمهوری هستیم به اعتقاد جنابعالی سنگر نماز جمعه چه نقشی را میتواند در روشنگری مردم و خنثینمودن توطئههای احتمالی داشته باشد؟
نماز جمعه در این زمینه میتواند تاثیرات فوق العادهای داشته باشد. نماز جمعه میتواند در بصیرت افزایی و همچنین ایجاد یک وحدت رویه رفتاری در جهت انتخاب درست و عقلانی بسیار اثرگذار باشد. نماز جمعه میتواند به عنوان یک سنگر آگاهی بخشی عمومی مد نظر واقع شده و ملاکهای انتخاب بهینه و درست را برای مردم معرفی نماید. از طرف دیگر امروزه توطئههای شرک و کفر جهانی با هم متحد شده و با تمامی ابزارها به خصوص ابزارهای روانی و تبلیغاتی در تلاش برای از پا درآوردن مقاومت و ایستادگی ملت ایران هستند. لذا سنگر نماز جمعه در این زمینه نیز میتواند توطئههای دشمنان را خنثی نماید.
به اعتقاد جنابعالی آیا امکان شکل گیری یک فتنه جدید در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 وجود دارد؟
البته هر چند با ظهور و بروز حرکات بسیار زشت سال 88 مردم ما بسیار هوشیار و در این زمینه آگاه و حساس شدهاند لیکن باید همواره از آمادگی کافی در این زمینه برخوردار بود چرا که عدهای چراغ خاموش مشغول فعالیت هستند و باید در این زمینه هوشیار و بیدار باشیم.
به عنوان آخرین سوال اگر خاطره خاصی از حضور در نماز جمعه تهران دارید برای خوانندگان آدینه تهران بیان بفرمایید؟
مهمترین خاطره بنده در واقع به همان بمب گذاری منافقین در نماز جمعه برمی گردد. بنده در آن نماز جمعه حضور داشتم و صلابت و ایستادگی مقام معظم رهبری و مردم در برگزاری نماز برای بنده بسیار خاطره شیرینی بود.
از اینکه این فرصت را به بنده و آدینه تهران دادید صمیمانه تشکر میکنم.