بین الملل

«الیزه» در آفریقا به‌دنبال چیست؟

می‌توان پیش‌بینی کرد که طی روزهای آتی حملات رسانه‌ای دستگاه‌های تبلیغاتی فرانسه، در خصوص خطرات و پیامدهای حضور داعش در لیبی افزایش یابد. فرانسه تلاش می‌کند لشکری از نظامیان خود را برای «صلح و دوستی» به این کشور اعزام کند و باردیگر رسانه‌ها از استقبال مردم آفریقا از نظامیان فرانسوی پر خواهد شد؛ زیرا همان‌طور که بسیاری از کار‌شناسان می‌گویند، فرانسه در صدد است «امپراطوری خود در آفریقا» را احیا کند.
فرانسوا اولاند، رئیسجمهور فرانسه و عبدالفتاح السیسی، همتای مصریاش روز دوشنبه خواستار برگزاری نشست شورای امنیت سازمان ملل متحد درباره اوضاع امنیتی در لیبی و اتخاذ اقداماتی جدید در این زمینه در پی حمله هوایی مصر به مواضع شورشیان داعش در لیبی شدند.

فرانس ۲۴ نیز بهعنوان یکی از رسانههای مهم و تأثیرگذار فرانسه (که از سوی دولت این کشور پشتیبانی میشود)، به صورت مستمر تحلیل و بررسی وضعیت لیبی و بزرگنمایی خطرات حضور داعش در این منطقه را در دستور کار خود قرار داد. این شبکه تلویزیونی اعلام کرد که داعش با کشتار اخیر بار دیگر میخواهد در خارج از مناطق تحت کنترل خود در عراق و سوریه، حضورش را تحمیل و در میان مردم وحشت ایجاد کند؛ اما چرا کشتار ۲۱ کارگر مصری و حضور و نفوذ داعش در لیبی برای کشوری چون فرانسه تا این حد اهمیت دارد؟

اهمیت آفریقا برای سردمداران پاریسی، مسئلهای دیرینه است. فرانسه از جمله کشورهایی است که در استعمارگری این قاره نقش بسزایی ایفا کرده و میکند و بدیهی است همانند سایر متحدان خود، منفعتطلبی دولت خویش را با توجیهات امنیتی و برقراری آرامش پنهان میسازد.

در ذکر اهمیت این منطقه برای پاریس همین کافی است که «ژیسکار دستن»، رئیسجمهور اسبق فرانسه آشکارا اظهار داشت: «آفریقا تنها نقطهای در جهان است که فرانسه میتواند در آن خود را در قالب یک قدرت بزرگ جلوه دهد؛ جایی که فرانسه قادر است تنها به مدد ۵۰۰ نیروی نظامی، مسیر تاریخ را در آن تغییر دهد.» اگرچه پاریس در دهههای پس از جنگ جهانی دوم مجبور شد به اکثر مناطق تحت استعمار خود، «استقلال سیاسی» اعطا کند؛ اما این موضوع هیچوقت نتوانست رؤیای فرانسویِ حضور مجدد در قاره سیاه را از خواب سران فرانسه خارج کند. این تفکر، امروز نیز در میان دولتمردان فرانسوی رواج دارد؛ زیرا بیش از شش هزار نیروی نظامی فرانسوی از بیش از ۱۰ کشور آفریقایی حضور دارند. از سوی دیگر، لشکرکشیهای فرانسه به این منطقه هیچگاه متوقف نشده است. نظامیان فرانسوی در ژانویه سال ۲۰۱۳ به بهانه آنچه که مبارزه با تروریسم مینامند، به شمال «مالی» لشکرکشی کردند یا در آخرین ماههای سال ۲۰۱۴، پاریس پایگاه نظامی جدیدی در «نیجر» احداث کرد. کارشناسان معتقدند فرانسه مصمم است سلطه برکشورهای آفریقایی را که پیش از این مستعمره این کشور بودهاند، از دست ندهد و همانند سدی در برابر نفوذ رقبا مقاومت کند. هنوز هم بسیاری از مردم، آفریقا را قارهای فقیر و کم اهمیت میدانند که علت آن کم اطلاعی از قابلیتهای اقتصادی، تجاری و راهبردی آفریقا و همچنین نشناختن بسیاری از توانمندیهای سیاسی است که کشورهای این قاره به سبب عضویت در سازمانها و پیمانهای بینالمللی در دهههای اخیر از آن برخوردار شدهاند. همین مسئله سبب شده است تا ساکنین کاخ الیزه بتوانند بهراحتی سناریوی تسلط دوباره بر این قاره مهم و استراتژیک را طراحی و دنبال کنند. این مسئله از آنجایی حائز اهمیت است که فرانسوا اولاند بهدلیل مشکلات اقتصادی و سیاسی، بهشدت از ضعف محبوبیت در میان افکار عمومی رنج میبرد و در همین راستا بهدنبال دستاوردی بزرگ در حوزه سیاست خارجی است تا بتواند بار دیگر نظر مردم را به خود جلب کند تا انتخابات آتی ریاست جمهوری نیز مشکلی برای ادامه حضور او در کاخ الیزه ایجاد نکند؛ دستاوردی که به نظر میرسد «لیبی» کلید دستیابی به آن باشد. اگر ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه توانست با احیای قدرت بینالمللی این کشور، افکار عمومی را که خواستار بازگشت مسکو به جایگاه پیشین خود در زمان اتحاد جماهیر شوروی بودند، به سمت خود متمایل کند، اولاند نیز رؤیای احیای فرانسه ناپلئونی را در سر میپروراند.

میتوان پیشبینی کرد که طی روزهای آتی حملات رسانهای دستگاههای تبلیغاتی فرانسه، در خصوص خطرات و پیامدهای حضور داعش در لیبی افزایش یابد. فرانسه تلاش میکند لشکری از نظامیان خود را برای «صلح و دوستی» به این کشور اعزام کند و باردیگر رسانهها از استقبال مردم آفریقا از نظامیان فرانسوی پر خواهد شد؛ زیرا همانطور که بسیاری از کارشناسان میگویند، فرانسه در صدد است «امپراطوری خود در آفریقا» را احیا کند.

https://shoma-weekly.ir/WpBnkp