اسدالله بادامچیان- یک سال در فراق مرحوم محمدنبی حبیبی دبیرکل حزب موتلفه اسلامی گذشت و الحق جای خالی او نمایان بود. نمونه ای از انسانهای متعهد ، متدین ،متهجد، سختکوش، با اخلاص و با صداقت بود. در همه مسئولیت ها مراقبت داشت که کاملاً طبق موازین شرعی و مبانی فقاهت و رضایت ولی فقیه زمان عمل کند. زمانی که او را دعوت کردیم در تشکل موتلفه اسلامی عضویت پذیرد، اولین سوالش این بود که رهبر معظم در موافقت دارند؟ با مرحوم آیتالله مهدوی مشورت کرد ، ایشان را فقیه و مجتهد جامع الشرایط و مورد تایید امام و ولی امر می دانست. گفت می خواهم بدانم و مطمئن شوم که اگر در این جایگاه کاری میکنم آیا خدای متعال راضی است؟ و آیا این تکلیف شرعی است؟ و اگر کشته شوم آیا شهیدم؟ یا لااقل نزد خدا مسئول نخواهم بود؟ و بعد که اطمینان قلبی یافت، پذیرفت و تا آخرین لحظه عمر به همین مشی و بینش استوار ماند.
در استانداری فارس در اوج درگیری های سالهای اولیه انقلاب اختلاف نظر در اتخاذ سیاست در موضوع مهم علمای بزرگ فارس شهید دستغیب ، مرحوم آیت الله ربانی شیرازی و برخی دیگر که کار را سخت کرده بود به بزرگان گفت من استاندار وزیر کشوری مثل آیتالله مهدویکنی هستند که نظر او را برخاسته از فقه و ولایت میدانم ، من مقلد امام خمینی هستم هر آنچه بفرمایند عمل می کنم. آیت الله مهدوی اورا خدمت امام برد به امام گفت من استاندارم و استانداری را به تکلیف شرعی پذیرفته ام ممکن است در حل این موضوع مجبور شوم دستور تیر بدهم این دستور هم باید طبق موازین فقهی و ولایی باشد چه کنم؟ امام با نگاهی حاکی از تحسین به فرموده بود این راهکار شما درست است با احترام به آقایان عمل کنید و او صادقانه عمل کرد.
سه بار مسئولیت استانداری را به عهده گرفت. دوبار معاون وزیر بود، چهارسال شهردار موفق تهران در دوران جنگ و وضعیت دشوار اقتصادی بود، سرپرست هواپیمایی کشوری بود، مسئول بنیاد جانبازان بود ،دبیر کل حزب موتلفه اسلامی بود و....
آنگاه این انسان پاکدل، پاک چشم، پاکدست ،پاکدامن و این عبدصالح منزه در سلامت کامل مالی ، اخلاقی و سیاسی قرار داشت و آلوده به دریافت های نجومی یا برداشت های کلان نشد.
۱۲ سال دبیر کل حزب موتلفه اسلامی بود و این بنده قائم مقام او شهادت می دهم که فقط برای خدا و انجام وظایف در برابر ولی امر ملت بزرگ ، شهدا و سعادت مردم کار میکرد. همواره با هم ، باصفا و تفاهم بودیم. میگفت اگر برای خدا داریم کار میکنیم دیگر اختلاف جایی ندارد. هرجا هم که اختلاف نظر بود به نظر فقهای اسلام ولی امر، عمل میکنیم. وحدت و هماهنگی در بین ما در طول ۱۲ سال کاملا برقرار بود.
او در این سالهای آخر ماشین شخصی هم نداشت سیمان هگمتانه به پاداش خدمات ارزشمند او در بنیاد که کارخانه مذکور را از ضرر به سوددهی رسانده بود و دیده بود که او ماشین ندارد یک ماشین در اختیار وی گذاشته بود که پس از درگذشت ایشان خانواده آن را به سیمان هگمتانه تحویل داد.
اگر مدیریت ها و مسئولیتها در گام دوم انقلاب ، در اختیار حبیبی ها ،لاجوردی ها ،عسگراولادی ها ،رجایی ها و باهنر ها باشد ، کشور در رفاه و آرامش عادلانه اسلامی به سر خواهد برد و برکات الهی کشور را از توطئه ها و مکر های دشمنان یاری خواهد داد. در انتخابات و انتخاب و انتصاب چنین باید بود.