سیاسی

افراطی‌گری جریانی برای تقابل با نظام

دولت آقای دکتر حسن روحانی در فضای ذهنی جامعه یک تفاوت مرزبندی شده با بعضی از دولتهای قبلی داردو آن هم تمسک به مقوله اعتدال است. فعلاً با اینکه در واقعیت چه اتفاقی خواهد افتاد و دولت به چه میزان پایبند به این اصل هست، بماند.

نصرعزیزی- دولت آقای دکتر حسن روحانی در فضای ذهنی جامعه یک تفاوت مرزبندی شده با بعضی از دولتهای قبلی داردو آن هم تمسک به مقوله اعتدال است. فعلاً با اینکه در واقعیت چه اتفاقی خواهد افتاد و دولت به چه میزان پایبند به این اصل هست، بماند.

اعتدال واژهای است که تا حدودی دلخوشی هم ایجاد مینماید. به لحاظ جامعهشناسی اگر گروهها و یا جریانها و یا طبقاتی از جامعه و یا طیفهایی به هر دلیلی در روند زندگی اجتماعی خود از برخی افراطیگریها ضربه دیده و ناراضی بودهاند و این نارضایتی ناشی از مشکلات معیشتی و یا رفاهی و یا اشتغال و یا درآمد و یا بهرهبرداری از فرصتها و پایگاه اجتماعی بوده باشد، خواهی نخواهی خواهان تغییر هستند. لذا واقعیت دارد که در جامعه ما برخی تغییرات اجتماعی را با همان تعریف و انتظاری که دارند، در تحولات سیاسی و بخصوص انتخابات جستجو میکنند.

به دلیل اشاره شده نباید تردید داشت که واژه اعتدال برای بسیاری از آحاد جامعه واژه فرحبخشی بوده است به خصوص اینکه سابقه سیاسی و تعامل نامزد مورد نظر یعنی آقای دکتر حسن روحانی نشان میدهد که با این مفهوم مأنوس بوده است. البته معنای این ادعا این نیست که بسیاری از شخصیتهای اصولگرا و یا اصلاحطلب اعتدالگرا نبودهاند، بلکه در بحبوحه نزاعسازی سیاسی و رقابتسازی و این جریان با آن جریان و... تر و خشک با هم میسوزند و تجربه ثابت نمود خیلیها هم در این بین به نان ونوای خود میرسند.

اما نکته اصلی این است که فضای اعتدال ساخته آقای روحانی که برای خدمت به نظام و پیشرفت آرمانهای الهی آن ایجاد گردید، دشمن دارد و دولت آقای روحانی باید به شدت در این خصوص حساس شده و افراطیگریها را در بدنه مدیریتی جستجو نماید. در این رابطه به چند نکته حائز اهمیت اشاره میشود:

اول اینکه اگر چه حرف و حدیث زیاداهست، ولی در ردههای اولی آقای روحانی تقریباً و با وجود همه فشارها توانست اشخاص را در حد وزارت و امثال آن گزینش و دعوت به همکاری نماید که حداقل در مظان شدید افراط و تفریط نیستند و چه بسا بعضی به مقوله اعتدالگرایی گرایش مثبت دارند. بنابر این باید مواظب ردههای بعدی بود.

دوم اینکه در عزل و نصبهای ردههای بعدی که در جریان است، نشانههایی از افراطگری در ایجاد فضای انتظار و همکاری پیدا میشود اگر چه اصل بر این مبنا نبوده ولی جریان زخم خورده وابسته به فتنه و دنیاپرستان بریده از اصل و گذشته خویش و نفوذی ها بیکار ننشستهاند و بر اساس برخی شنیدهها برخی وادار شدهاند که در چانهزنی برای وارد نمودن افراطیون به بدنه مدیریتی و کارشناسی حتی مزاحم وقت ارزشمند رئیس جمهور هم شوند.

در همین راستا رایزنیهای فشردهای که برای سه وزارتخانه بدون وزیر در جریان است، مؤید همین ادعا است. اگر غیر از این باشد، آقای روحانی چند نفر از معتدلین جریان اصولگرا را در رایزنی برای تصدی کرسی این سه وزارتخانه میشناسند؟

سوم اینکه داستان افراطیون فقط به تصاحب پستها و مسئولیتها و دستیابی به فرصتها و رانتها و سوءاستفادههای مالی ختم نمیشود، بلکه پروژهای است که از یک طرف پدیده فساد و تبعیض را دامن بزنند و مثل موریانه به درون ساختار نظام نفوذ کنند و مردم را ناراضی نگه دارند و از طرف دیگر با آرمانهای نظام که مدعی بسط عدالت و حاکمیت عدل و احیای حقوق همه جانبه مردم است، مقابله و مبارزه نمایند. لذا یکی از ابعاد شبیخون فرهنگی و جنگ نرم، جنگ فساد و تبعیض و فقر برای مقابله میباشد و این هدف و راهبرد پنهانی و اعلام نشدهای از طرف دشمنان نیست.

چهارم اینکه افراطیگری با همه ابعاد زشتی که بخصوص در جایگاه مدیریتها و حاکمیت دارد، برای مقابله با کارآمدی نظام است. آقای دکتر روحانی چشمشان را روی هم بگذارند، چهار سال تمام میشود. فقط یادشان باشد اصحاب و سران کفاری که اخیراً پر رو شدهاند، اعلام کردهاند، اشکال خاتمی این بود که به رئیس جمهور شدن و یا رئیس جمهور ماندن فکر میکرد نه به رئیس جمهور ساختن! یعنی افراطیون از امروز در تمنای رئیس جمهور ساختن برای چهار سال و یا هشت سال آینده هستند و اعلام کرداند دولت روحانی با شعار اعتدالگرایی بهترین فرصت برای بازسازی و رئیس جمهورسازیها میباشد. از این مجمل سیاسی بخوان مثنوی هفتاد من را.

https://shoma-weekly.ir/cScjvK