

وی افزود: در مورد گروههای ضعیف جامعه که برای تشکیل خانواده و ازدواج پول و امکانات مادی کافی ندارند نیز آیه میفرماید: یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ. یعنی مشکل اقتصادی را بهعنوان مانع اصلی مطرح نکنید تا بهانهای برای عدم تشکیل خانواده نشود. اگر در جامعه اسلامی این فکر رواج پیدا کرده است که جوانها به دلیل نداشتن شغل دائمی و کمبود مالی نمیتوانند ازدواج کنند این به معنی بروز اشکال در زمینه اعتقادی آنها است. آیه میفرماید اگر فقیر هم باشید خداوند شما را غنی میکند. چرا حرف خدا را باور نداریم؟
میرسلیم بهانه عدم توانایی اقتصادی برای ازدواجنکردن جوانان را نادرست خواند و عنوان کرد: شرایط اقتصادی اصلا دلیل موجهی برای به تأخیرانداختن ازدواج نیست. اگر کسی به این دلیل ازدواج را به تعویق اندازد خلاف آیه عمل کرده است. «وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیم» یعنی خدای متعال که به روزی وسعت میدهد به شرایط بندگانش عالِم است. پس کسی نباید ادعا کند که برای ازدواج، وجود امکانات مادی شرط لازم است.
وی با اشاره به الگوبودن ازدواج حضرت علی علیه السلام و فاطمه زهرا سلام الله علیها تصریح کرد: نظیر این خانواده سراغ نداریم. ابعاد عاطفی در مورد این خانواده در دل همه ما موج میزند اما میخواهم این مقوله را از لحاظ منطقی مطرح کنم که آیا ما میتوانیم از نوع و چگونگی تشکیل این خانواده الگو بگیریم؟ باید این کار را بکنیم یا خیر؟ ممکن است این سؤال در ذهن ما به وجود بیاید که اصلا چرا این موضوع مطرح میشود؟ دلیلش این است که وضع خانواده در جمهوری اسلامی ایران به حالت بحرانی و حاد نزدیک میشود البته هنوز از دست نرفته است و امکان نجات وجود دارد.
وزیر اسبق ارشاد بحرانی دانستن وضعیت خانواده را مستند به ادله فراوان دانست و ادامه داد: دلیل اول آن کاهش تعداد مطلق ازدواجهای سالیانه و افزایش تعداد مطلقههای سالیانه است. نکته دوم افزایش سن تأهل جوانان است. دراوایل پیروزی انقلاب متوسط سن ازدواج 21 سال بود، اما الان 28 سال و در حال افزایش است. افزایش سن ازدواج به خودی خود یک سلسله مسائل را میآفریند. اول کاهش دوران باروری است. مثلا دختر خانمی که در سن 14 سالگی میتواند به طور طبیعی و سالم بارور شود، اگر در سن 28 سالگی ازدواج کند، 14 سال از عمر خود را که بهترین شرایط آمادگی برای باروری است از دست داده است؛ اینها بحران است. یک دلیل کاهش نرخ رشد جمعیت همین است. کسانی که دیر ازدواج میکنند دیگر حوصله و شوق بچهدارشدن را مانند جوانان ندارند. حتی اراده تربیتکردن بچه را هم ندارند. جوانی که داری غریزه جنسی است چه کند؟ ما در جمهوری اسلامی که نمیتوانیم همخانگی را به رسمیت بشناسیم، زیرا شرعی نیست. در خارج از ایران این پذیرفته شده است؛ اما در ایران نمیتواند رسمی بشود. پس الگوی غربی را نمیتوانیم اجرا کنیم. الگوی خودمان هم فاجعهآمیز شده و سن ازدواج به تعویق افتاده است. در این فاصله چه اتفاقی می افتد؟ فحشا گسترش می یابد.
رئیس شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی یکی از عوامل بدحجابی در جامعه را عدم ازدواج بهموقع دانست و گفت: تحقیق در مورد حجاب نشان میدهد که بدترین نمودهای بیحجابی و بیعفتی بین 15 تا 25 سالگی است یعنی همان گروهی که در سن مناسب ازدواج قرار دارند. طبیعت چنان جوانی ایجاب میکند که همسر داشته باشد ولی نمیتواند و به هر دری میزند تا خود را اغنا و ارضا کند. اینجاست که فاجعهها به وجود میآید. نمونه دیگر آن افزایش سقط جنینهای نامشروع است که آماری وحشتناک دارد. از طرف دیگر وقتی بحث افزایش طلاق پیش میآید پیامد آن زنهای مطلقه سرپرست خانوار است. 15 درصد از خانوادههای ما اینگونه هستند و اغلب اینها درآمد کافی ندارند. نتیجه چه میشود؟
وی تصریح کرد: تشکیل خانواده با ازدواج دائم آنقدر مقدس است که مکان استقرار خانواده را نیز مقدس می کند و در نتیجه به هیچ بیگانهای قبل از اجازهگرفتن حق ورود به خانه داده نمیشود. هیچگاه توسعه ازدواج موقت پاسخگوی مسائل ناشی از کاهش ازدواج دائم نیست. ما باید از خانواده حضرت علی و حضرت زهرا علیهماالسلام الگو بگیریم: در آن خانواده است که امام حسن و امام حسین علیهماالسلام و حضرت زینب سلام الله علیها تربیت میشوند.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام اقدامات مستقل دولت را در راستای تسریع ازدواج جوانان کافی به مقصود ارزیابی نکرد و گفت: در این زمینه باید خود مردم مؤثر باشند و نباید تمام توقعات را بر دولت بار کرد؛ زیرا امروزه در مردمسالاریها دولت بهنوعی رقیب خانواده است. مگر سابق اینطور نبود که در خانواده، پدر و مادر و اطرافیان کار ازدواج جوانها را راه میانداختند و تسهیل میکردند؟ حالا دولت رقیب خانواده شده و میخواهد وام ازدواج بدهد. شاید هم برای رأیآوردن در دور بعد مفید باشد! مگر سابقا اینطور نبود که خانواده کمک میکرد تا سالمندان با عزت، احترام و شرف زندگی کنند؟ حالا آنها را به خانه سالمندان میسپرند تا بهزیستی رسیدگی کند. دولت و شهرداریها نیز به فعالیتهای خود در خانههای سالمندان افتخار میکنند. بنابراین دولت رقیب خانواده است و نباید توقع داشت که دولت کارساز اصلی در اصلاح وضع شرایط خانواده باشد. البته بنده مخالف این نیستم که دولت و شهرداریها وظایفشان را که بسیار هم مهم است، انجام بدهند منتها نباید دلمان خوش باشد به اینکه چون دولت دارد کاری میکند بنابراین ما دیگر وظیفهای نداریم اگر اینطور بشود ما به هیچ جا نمیرسیم.
وی با اشاره به نگاه مخرب غرب به خانواده افزود: سه عامل اصلی وجود دارد که متأسفانه از خارج از کشور به ما رسیده و مخرب وضع خانواده است. اول، سرمایهداری، دوم، زنمداری ( حتی از نوع اسلامیش) و سوم فردگرایی. اگر به فیلمهای شبکههای ماهوارهای دقیق شوید متوجه میشوید که سعی دارند این عوامل را جا بیندازند تا در نتیجه جوانان ما هم اینها را عادی تلقی کنند. این مسائل ریشههایی دارند که برگرفته از آن چیزی است که بر جامعه غربی میگذرد و به ما تحمیل شده است. شاید به طور مطلق اثر نگذاشته باشد اما بی اثر هم نبوده است. ما امید داریم که بتوانیم خود را نجات دهیم. ولی تهدید موجود کمرشکن است چرا که ممکن است به فروپاشی کلی نهاد خانواده بینجامد. وقتی نهاد خانواده فروپاشید دیگر نمیتوان در فکر اصلاح جمعیت موفق بود.
میرسلیم با ذکر مثالی نگاه غرب را به خانواده در تضاد با شرع اسلام دانست و تشریح کرد: در برخی کشورهای اروپایی وقتی زنی باردار شد مهم نیست که چطور باردار شده است، به محض این اتفاق به او اعانه میدهند. در قانون کاری به چگونه باردار شدنش ندارد و اگر سرپرستی فرزندش را تا زمان رفتن به مهدکودک به عهده بگیرد دولت به او کمک میکند. این را گذاشتهاند برای اینکه نسلشان منقرض نشود. ما که در جمهوری اسلامی نمیتوانیم چنین قوانینی را به تصویب برسانیم؛ شرع مقدس به ما اجازه نمیدهد.
رئیس شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی با اشاره به ظرفیتهای این حزب در استانها گفت: وقتی نمیشود یا نباید امید را به دولت منحصر کرد چه کسانی میتوانند کمک کنند؟ اول خود خانواده است یعنی همین خانوادههای مسلمان. زیرا خانوادههای اصیلاند که قدر خانواده را میدانند. دوم نهادهای مذهبی. این نهادها واقعا میتوانند در تشکیل و استحکام خانواده موثر واقع شوند. سوم مردمنهادها. مردمنهادهایی که در مرام نامه خود برای خانواده اصالت قائلاند. ما و شعبی که در استانها داریم، هرکدام با توجه به شرایط قومی و قبیلهای هر استان باید در این زمینه با برنامه گام برداریم. اگر امید ما تنها به دولت باشد، باید فاتحه خانواده را خواند.
میرسلیم با تأکید بر اینکه اطلاعرسانی بدون مبالغه، واقعگرایانه و مبتنی بر آمار صحیح موجب آشنایی مردم با خطر پیش رو خواهد شد، خاطر نشان کرد: این خطر کیان رکن اصلی اجتماعی را در جمهوری اسلامی تهدید میکند.
وی با اشاره به آنکه صدمات این حوزه از طریق ابزارهای نرم همچون ماهواره و شبکههای اطلاع رسانی که حتی با گوشی همراه در اختیار همه قرار گرفتهاند، است، عنوان کرد: برخورد سخت با طراحی نرم دشمن راه حل غلطی است. مقابلهکردن با این تهدید برنامهریزی نرم میخواهد. یعنی از همین ابزار باید برای تربیت خانواده استفاده کرد. باید به افراد خانواده فهماند که بی بند و باری ما را به جایی نمیرساند. اگر بخواهیم خود را حفظ کنیم باید این بی بندوباریها را محدود کنیم و راه دیگری ندارد. منتها باید از طریق نرم و با استفاده از ابزار مناسب خودش انجام شود. بخشهای هنری، فرهنگی و... همگی باید وارد صحنه شوند و آگاهی بخشی کنند.
میرسلیم درباره اهمیت تربیت خانوادگی گفت: در زمینه تربیتی ما باید به خانوادهها کمک کنیم بهویژه اینکه گسست نسلی هم تا حدودی پدیدار شده است؛ این اتفاق باعث شده است که نسل جدید برای نسل قبل و تجربیات آنها که انصافا سرمایه بسیار ارزشمندی است، احترامی قائل نباشد.
وی با تأکید بر اینکه در زمانه فعلی شرایط با 50 سال پیش فرق کرده است، افزود: مثلا نوع ازدواجکردن، نامزدبودن، مدت زمان باهم بودن تغییر کرده است. در این زمینه باید دقت کنیم که از میزان شرع خارج نشویم اما تفاهمها هرچه قویتر و سریعتر برقرار شود. این ابتکار عمل میخواهد و ما باید برای آن فکر کنیم و با خلاقیت پیشنهاد بدهیم.
رئیس شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی تجربیات شکست غرب در موضوع خانواده را متذکر شد و گفت: بهترین نقدها بر جامعه و خانواده فروپاشیده غربی را به طور علمی خود غربیها انجام دادهاند که چه روندی آنها را به وضع امروز رسانده است. مثلا کتاب «حمله به خانواده» که به فارسی ترجمه شده و کتاب جالبی است. ما باید از این دستاورد آنها برای نجات خودمان استفاده کنیم و با مبنای تحلیل علمی، درباره سرنوشت شومی که خانواده در غرب پیدا کرده است، از آن دستاوردها استفاده کنیم تا قبل اینکه ما هم به همان نتیجه محتوم برسیم خودمان را نجات بدهیم.
وی در پایان عنوان کرد: هیچ سیاستی در زمینه اصلاح وضع جمعیت کشور نتیجه مثبت و مؤثر نخواهد داشت مگر اینکه به عنوان مقدمه اساسی آن درباره اصلاح وضع خانواده گام برداشته باشیم. زیرا جمعیتی که از کانونهای خانوادگی از هم پاشیده حاصل میشود جز اینکه موارد خلاف و فحشا و آلودگی را زیاد کند نتیجهای به بار نخواهد داد و این هم هدف ما نیست.