
***
تجمل گرایی از دیدگاه اسلام چه جایگاهی دارد؟
با سفارشی که نبی مکرم اسلام نسبت به هم راستایی با قشر ضعیف جامعه داشتند و این که همیشه پا برهنگان و مستضعفان مورد عنایت نبی مکرم اسلام بودند، یکی از اصول اصلی حکومت اسلامی بود یعنی از آموزههای اصیل اسلام حکومت بی آلایش و پرهیز کننده از اشرافی گری است. در بحث حکومت اسلامی ، حکومت علوی در مدتی که امیرالمؤمنین علی (ع) به عنوان حاکم اسلامی عهده دار ولایت امر جامعه اسلامی بودند با نسب استانداران و کارگزاران حکومت اسلامی الگویی از حکومت اسلامی را در پیش روی جهانیان قرار دادند که بر پایه سادگی، دوری از تشریفات و بر محور عدالت بود. هم زمان با حکومت اسلام در بلاد مختلف اسلامی که با توسعه مرزهای جغرافیایی اسلام یک محدوده وسیعی بود که به هر حال با هم جواری با امپراطوریهای بزرگ مثل ایران و روم در زمان نبی مکرم اسلام و بعد هم فتحهایی که صورت گرفت، باعث شد که جامعه اسلامی با توجه به سرازیر شدن غنائم متعدد و تحت تأثیر قرار گرفتن فرهنگهای اشرافی امپراطوریهای بزرگ در زمان حکومتهایی مثل حکومت معاویه که به هر حال هم مرز با روم بود و توجیهانی که او میکرد، این باعث شد که حاکمان مختلفی که در بلاد مختلف اسلامی بودند و تحت تأثیر این القائات و تفکرات قرار گرفته بودند کم کم به سمت اشرافی گری سوق پیدا کردند که با روی کار آمدن حکومت علوی و برخوردهای شدید وجود مبارک امیرالمؤمنین (ع) با تشریفات، مجددا مردم به مسیر اصیل اسلام و حکومت اسلامی متوجه شوند. وقتی که امام متوجه میشوند که یکی از استاندارانشان به یک مهمانی اشرافی دعوت میشوند و او قبول میکند و بر سر یک سفره رنگین مینشیند، برای او نامه شدید اللحنی میفرستند و او را سرزنش میکنند. این نوع برخورد امیرالمؤمنین نشان میدهد که دغدغه اصلی ایشان ساده زیستی و ملاحظه و همدردی با مستضعفین جامعه اسلامی است.
این نوع برخورد امیر المؤمنین (ع) با افراد مختلف و صاحبان نفوذ و عنوان دار در جامعه اسلامی باعث شد که عده ای از کسانی که تا دیروز جزو مجاهدین اسلام تلقی میشدند در برابر امیرالمؤمنین صف آرایی کنند به دلیل این که دیدند که دنیای آنها مورد تعرض قرار گرفت و نوع برخورد امیرالمؤمنین(ع) باعث این موضوع شد.
وارد تاریخ انقلاب و تاریخ کشور خودمان هم که شویم، باز رد پای چنین افرادی را می بینیم؟
این پیشینه تاریخی در اسلام است. و ما میبینیم به عینه این موارد در انقلاب ما هم ساری و جاری میشود. تحولات انقلاب اسلامی و این که اصلا این انقلاب به فرموده امام راحل (ره)، انقلاب پابرهنگان بود و مستضعفین بودند که در برابر اشرافی گری سلطنت طاغوت قیام کردند و به دنبال یک مرد الهی و مرجع تقلید دست به انقلاب زدند که به دنبال احیای اسلام در این سرزمین بودند. لذا انقلاب با این شعار به میدان آمد و بعد از به پیروزی رسیدن انقلاب اسلامی میبینیم که دوران اولیه انقلاب، مسئولین ما هم همین سبک و روش را پی گرفتند و به دنبال این بودند که این حکومت و این انقلاب را هرچه میتوانند به حکومت علوی نزدیک کنند و آموزههای حکومت داری امیرالمؤمنین (ع) را سرلوحه کارهای خود قرار دهند. بعد از این که از التهابات انقلاب کاسته میشود، جامعه اسلامی رونق خوبی پیدا میکند و برخی از مدیران با گذشت زمان کم کم به سمت اشرافی گری پیش رفتند که این مورد هم توسط امام راحل (ره) و بعد از ایشان هم توسط مقام معظم رهبری جزو تذکرات اصلی به مدیران جامعه اسلامی بوده است.
این دو شخصیت بزرگوار به عنوان ولی امر جامعه اسلامی مراقبتهای ویژه ای نسبت به زندگیشان داشتند و دارند.
همین طور است. ساده زیستی امام راحل در عکسهایی که در زمان کودکی ما از ایشان منتشر میشد که نخ و سوزن دست ایشان بود و آن دمپایی و آن چیزی که در اختیارشان بود را خودشان ترمیم میکردند یا تصویری که از بیت امام راحل داشتیم یا حضور ما در شهر مقدس قم و دیدن خانه بی آلایش ایشان، همین طور مقام معظم رهبری به عنوان خلف صالحه ایشان، زمانی که از زندگی ساده ایشان مطلع میشویم، نشان میدهد که این دو بزرگوار با تبعیت از اهل بیت(ع) به ویژه مولا امیرالمؤمنین(ع)، سطح زندگی خود را در سطح زندگی افراد معمولی جامعه نگه داشتند و مراقبتهایی را داشتند و دارند. علاوه بر این که در مقاطع مختلف مسئولین را هم به ساده زیستی و پرهیز از اشرافی گری متذکر میشوند. به نظر میرسد خیل تحولات در درون نظام و جامعه ما باعث شد که قشری از مدیران ما در دستگاههای دولتی به سمت اشرافی گری روی آورند و به هر حال ما در دورانهای مختلف در دولتهای مختلف شاهد بودیم که جمعی از این افراد به دنبال منافع شخصی خود بودند و به این سمت و سوی پیش رفتند، هر چند قاطبه مدیران ما، مدیران دلسوز، متعهد و مطیع ولایت هستند که طبیعتا باعث افتخار جامعه اسلامی است.
تأثیری که تجمل گرایی این مسئولین بر فرهنگ جامعه میگذارد چیست؟
این تعبیر «الناس علی دین ملوکهم» که مشهور است، نشان میدهد که مردم هم نگاه به مسئولین و بزرگان خودشان میکنند. اگر یک مسئول و خانوادهاش دچار آفت اشرافی گری شد، طبیعی است که نگاه مردم به همان مسئول است. واقعا انسان میبیند که در سالیان اخیر این تجملات به خانه افراد در جامعه ما نفوذ پیدا کرده است. قبلا زندگیها بی آلایش تر بود، نوع تزئیات به کار رفته در ساختمانها و در محیطهای مسکونی نشان میدهد که جامعه به این سمت سوق پیدا کرده است و لذا طبیعی است که وقتی مسئولین یک جامعه خودشان از این معنا مراقبت نکنند مردم هم به تبعیت از آنها دچار آفت میشوند. وقتی انسان در خیابانها قدم میزند، نوع پوششها، وسائل نقلیه، دکوراسیون ساختمانها، تزئینات ساختمانها، همه نشان میدهد که جامعه هم آن مسیر را طی میکند. مردم دوران جنگ را طی کردند، دوران دفاع مقدس طی شد و دیدید که در آن دوران وضعیت جامعه ما چگونه بود، وضعیت ظاهری افراد چگونه بود، در خانههای افراد چه میگذشت و مسئولین ما چطور بودند. طبیعی است که این اثر در مردم هم، در جامعه هم قطعا دیده خواهد شد یعنی اشرافی گری مسئولین، یک بار فرهنگی منفی را به جامعه تحمیل میکند.