در این خصوص گفتگوی خبرنگار شما با دکتر حسن لاسجردی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی را می خوانید:
ارتجاع به عنوان یکی از آفت های انقلاب اسلامی ایران چطور می تواند سبب انحراف از مسیر اصلی انقلاب شود؟
بیانات اخیر مقام معظم رهبری هشداری دقیق و هوشمندانه نسبت به شرایط وفرآیند امورموجود در جامعه بود ایشان مطرح کردند که انقلاب اسلامی با تمام تحولات وپیشرفت ها یی که در جهان امروز داشته اگر نتواند از درون خود را تجهیر نموده وامید ونشاط را برای آحاد ملت فراهم نماید دچار ارتجاع می شود و باید گفت انقلاب اسلامی گرچه یک انقلاب مذهبی ومعنوی است اما اگر کارگزاران، مسئولان ومدیرانش نتوانند رتق وفتق جاری وساری امورمردم را کنند ومردم حلاوت و زیبایی عدالت دینی را نچشند وکارآمدی مدیران فضای مناسب نشاط اجتماعی و نشاط مدنی در جامعه را فراهم نکند، حق و حقوق وعدالت اجتماعی بدرستی تبیین نشود جامعه با بازگشت به عقب وخطرارتجاع روبرو خواهد شد.
تبعات ارتجاع و برگشت به عقب چه خواهد بود ؟
نقطه بازگشت و ارتجاع هر انقلابی زمینه ساز اضمحلال ، فروپاشی وبازگشت به عقب از شعارها وآرمانهاست، رهبر معظم انقلاب هشدار جدی ازخطر بروز این وضعیت برای آینده کشور دادند تا با اصلاح امور و تلاش بی وقفه برای رفع کاستی ها و کوتاهی های موجود در این مسیر نیفتیم ،قرار گرفتن در مسیر ارتجاع و برگشت به عقب هزینه بسیار بالایی برای کشور و انقلاب آنهم با فشارهای داخلی وخارجی موجود خواهد داشت امروز بدخواهان انقلاب چشم به عدم توفیق انقلاب اسلامی دارند.
هشدارمقام معظم رهبری از بروز خطر ارتجاع در کشور ناشی از چیست ؟
یکی از خطراتی که جامعه را تهدید می کند وجود آدم های توانایی است که دسترسی های مناسب وفراوانی به رانت ، پول ، قدرت ، ثروت ، مقام و موقعیت دارند آنهم در برابر مردم کوچه وبازاری که دستشان به جایی برای تامین حقوق ابتدایی خود بند نیست مردمی که به دلیل فشارهای اقتصادی ، تنگناها ، بی عدالتی ها در نرسیدن به حقوق خود و رفتارها وبرخوردهای نامناسب مقامات ،مدیران ومسئولان دل زدگی هایی برایشان بوجود امده و از این برخورداری ها و تبعیض ها به شدت ناراحتند واستعداد برگشت به عقب را تشدید می کنن .
اشرافی گری در بروز ارتجاع و برگشت به عقب چه نقشی ایفاء می کند ؟
اشرافی گری با روحیه زندگی ساده زیستانه در جامعه اسلامی همسو نیست ، برخورداری بیش از اندازه از منافع یا دست اندازی به منافع دیگران با بهره مندی مضاعف از نعمت های الهی و انحصای نمودن آن برای خود ومحروم کردن دیگران نوعی اشرافی گری است ،کسانی که سیری ناپذیرند وهمه چیز را برای خود می خواهند با چنین روحیه ای بقیه مردم را از رفاه محروم می کنند، اشرافی گری تبعیضی چشمگیر و آشکار است که مردم را به دو طبقه دارا وندار، فقیر وغنی تقسیم می کند و این دوگانگی زخم عمیقی در جامعه ایجاد کرده و صداهای خاموش را هم تبدیل به مخالف کند.
تکیه بر بیگانگان و امید به آنان چطور می تواند سبب برگشت به عقب شود ؟
در تحولات اجتماعی وقتی توده مردم به این نتیجه برسند که این مدیریت ،سیستم ،دولت وافرادی که سرکارند قابل اتکا و ارتباط برای ایجاد تغییر وتحول در رسیدن به حقوقشان نیستند دنباله رو تبلیغات دروغین بیگانگان می شوند که این تغییر را برایشان رقم بزنند در فضای انقلاب اسلامی هم کم نیستند بیگانگانی که با دلسوزی های دروغین برای گسترش حوزه نفوذ خود در مخالفت با ایدئولوژی انقلاب اسلامی ایران و معنویت ومذهب فعالند و همواره برطبل جدایی دین از سیاست می کوبند لیکن در این شرایط اگر از داخل جامعه نتوان به خواسته حق مردم پاسخ داد ناخود آگاه مردم برای رسیدن به امید وشور ونشاط و رفاه وآسایش براساس گمان خود جذب تبلیغات و بازار گرمی بیگانگان شده و به درباغ سبز بیگانه چشم می دوزند بدون اینکه اگاه از عواقب این وابستگی باشند.
وظیفه نخبگان برای جلوگیری از به انحراف رفتن مسیر حرکت انقلاب وخطر ارتجاع پیش رو چیست ؟
برای حل هر مشکلی فهم آن مشکل ضرورت دارد امروز تمام کسانی که به سرنوشت کشور علاقه مند ند ودغدغه شان فضای انقلاب اسلامی وتحقق آرمان ها واهداف آن است اولین کارشان تعیین الویت هاست چون تا معلوم نشود مشکل اساسی و دغدغه محوری کدام است تغییر وتحول وجابجایی ها هم راه گشا نخواهد بود در مرحله بعد مسئله معالجات و جراحی های است که باید در سیستم سیاسی انجام شود .
برای جلوگیری از بروز عوامل ارتجاعی به عنوان مانع اساسی تحقق آرمان های انقلاب چه باید کرد؟
در فضای انقلاب اسلامی و با توجه به تجربه 40 سال گذشته در حوزه قانون گذاری تغییر تحولاتی باید صورت گیرد در حوزه مهم واساسی نظارت که به نظر می رسدچهار چوب های خوبی طراحی شده اما در عمل به دلائل مختلف درون ساختاری دچار مسئله ومشکل هستیم موضوع نظارت در سیستم سیاسی ما خیلی باید جدی گرفته شود نداشتن فرهنگ شفافیت سبب شده نظارت پذیر نباشیم از طرفی مکانیسم های نظارتی یا کارآ نیست یا اگر کارآست زود به نتیجه نمی رسد و منجر به بروز فساد وپنهان کاری ودست اندازی در سیستم اداری وکلان کشور می شود در حالی که با نظارت درست می توان جلوی این جرائم را گرفت .
مشکل وخطر اساسی کنونی که حرکت انقلاب را سست کرده حتی ممکن است به عقب برگرداند چیست؟
در هر کشور ومجموعه ای بعد سالها تجربه حکومت داری اقدامات مردم ،گروه های سیاسی و اجتماعی ساختار یافته و هدفمند می شود متاسفانه امروز بسیاری از اقدامات ناخوشایند صورت گرفته درکشورهم ساختاری شده است گرفتاری های مالی ، اختلاس ها ودزدی ها وفساد ریشه دوانده که باید با نظارت دقیق با انها برخورد قاطع شود چرا که مردم نگران آینده این کارها و سرنوشت خود و جوانان شان هستند که لازمه رفع این دغدغه ها ونگرانی ها جز با رفع تبعیض ها وبرخورداری ها با تغییر قوانین و قوی و کارآمد نمودن ارکان نظارت برای برخوردها ممکن نیست .