تصویب بی‌سرو صدا و غیرقانونی این سند جای بسی سؤال دارد و از همه مهم‌تر موضوع محتوای سند 2030 است.
با شکل‌گیری انقلاب اسلامی و تحول بنیادین در سیستم اجرایی کشور، تنها ایرانداعیه‌دار پیاده‌سازی احکام و موازین اسلامی در جزء به جزء قوانین موضوعه کشور خود است و به همین دلیل با تصویب اسناد بالا دستی همچون سند بنیادین تحول آموزش و پرورش مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی ساختار و نظام تدوین اصول آموزشی بر مبنای اسلام و موازین مندرج در سند چشم‌انداز 20 ساله، طرح‌ریزی شد.
سندی که با ناسازگاری با مبانی و اصول ارزشی اسلام، استحاله تدریجی فرهنگی کشور در دستور کار آن سند است تا در قالب مفاهیمی شکیل همچون توسعه پایدار، هژمونی فرهنگ و سبک زندگی غربی را در تمام کشورهای دنیا بگستراند و موجبات تثبیت نظام سلطه را فراهم آورد.
یونسکو با تدوین سند تعهدآور و ملزم کننده از کشورهایی که به جمع امضاء‌کنندگان آن می‌پیوندند، می‌خواهد که آموزش با کیفیت برابر و فراگیر و ترویج فرصت‌های یادگیری مادام‌العمربرای همه، دستیابی به تساوی جنسیتی، توانمندسازی همه زنان و دختران را تضمین کنند.
همچنیندر سند ذکر شده است که ما به جهانی می‌اندیشیم که حقوق بشر محترم باشد و همه زنان و دختران به‌طور همه‌جانبه تساوی جنسیتی را درک کنند و همه موانع حقوقی، اجتماعی و اقتصادی موجود بر سر راه توانمندسازی آنها برداشته شود.
مسلم است که همه موارد ذکر شده، مفاهیمی بسیار زیبا و شکیل هستند اما طرح این مفاهیم کلی زمانی که به مصداق می‌رسند با فرهنگ اسلامی در تعارض آشکار قرار می‌گیرند.
به عنوان مثال در تعریف تساوی جنسیتی با اجرایی کردن موضوعاتی همچون آموزش‌های جنسی به کودکان در مدارس به مشابهت حقوق برابر دختران و پسران در تمام شئون اجتماعی برمی‌خوریمو یا هدف آنان در طرح مسأله حقوق بشر، آزادی همجنس‌بازاناز حق برخورداری آموزش یکسان با دیگران است و یا عناوین درسی با موضوع شهادت و جهاد را خلاف انگاره‌های آموزشی در رابطه به حقوق بشر و در راستای ترویج خشونت تلقی می‌کنند.
دیدیم به مرور و تدریجا بعضی از این مفاهیم در کتب درسی و آموزشی کشور در حال اجرایی شدن است از حذف درس شهید فهمیده از کتب درسی گرفته تا آموزش روابط جنسی در کتاب‌های کودکان در نمایشگاه کتاب امسال و ... مواردی از این دست همه و همه بیانگر نوعی استحاله فرهنگی جامعه از درون و پی‌ریزی تحمیل سبک زندگی غربی بر جوامع اسلامی است.
ایران با قدمت چندین هزار ساله و با ادعای برخورداری یکی از تمدن‌های بزرگ و کهن دنیا طی سالیان سال، فرهنگ ایرانی مأخوذ به حیا نسل به نسل به ارث رسیده و با آمدن فرهنگ غنی اسلام و آمیخته شدن آن با فرهنگ ایرانی بر غنای آن افزوده شده و ما ادعای آن را داریم که نه‌تنها انقلاب اسلامی ایران هیچ هم‌خوانی با انقلاب‌هایی که تا کنون در دنیا صورت گرفته، ندارد بلکه فرهنگ غالب در کشور ایران نیز با فرهنگ نظام سلطه از هیچ سنخیتی برخوردار نیست در حالی که در این سند مفاهیمی همچون حیا و حریم‌های بین زن و مرد نادیده گرفته و از آن تعبیر به تساوی جنسیتی می‌شود.
همانطور که رهبر فرزانه انقلاب نیز این سند را در راستای تسلیم کشورهایی دانستند که بر خلاف فرهنگ غالب دنیا حرکت می‌کنند و عنوان کردند ایران در برابر این سند سر تسلیم فرود نمی‌آورد.
از سازمانی بین‌المللی که به شدت تحت تاثیر قدرت‌های بزرگ است جز پیاده‌سازی خواست این قدرت‌ها در غالب کردن فرهنگ خاص مدنظر آنان انتظار دیگری نمی‌رود تا از طریق این سند که امضاء‌کنندگان را ملزم به ارائه گزارش سالانه در خصوص عملکرداجراکنندگانآن در تمام شئون می‌کند، کشورها وادار به دادن اطلاعات خاصی می‌شوند که به نوعی جاسوسی پنهان تلقی شده و به عبارتی معبر نفوذ و استحاله فرهنگی را از درون در کشورها پی می‌ریزند تا به‌تدریج آن کشور با پذیرش فرهنگ غالب در راستای تثبیت نظام سلطه حرکت کند و تحت سلطه کشورهای مستکبر درآید.
با تحمیل آموزش‌های بین‌المللی بر آموزش و پرورش کشور در حقیقت روح انقلاب اسلامی دچار خدشه شده و از انقلاب جز پوسته‌ای باقی نخواهد ماند، مفاهیم ارزشی همچون شرف، غیرت، جهاد و شهادت به اسم حقوق بشر در این سند کاملا نادیده گرفته شده و درصدد حذف آنان از محتوای آموزشی هستند تا جوانان تهی از شرف اعتقادی حاضر به مبارزه برای دفاع از میهنشان نشوند.
این سند در حقیقت در تقابل کامل با ابلاغیات و منویات مقام معظم رهبری است و ایشان اجرای آن را مطلقا غیرمجاز توصیف می‌کنند و ما نیز هرگز اجازه اجرایی شدن آن را در کشور نمی‌دهیم هر چند کهمسؤولانبیان می‌کنند، آموزه‌های خلاف مبانی فرهنگی و اعتقادی کشور رانپذیرفته‌ایم اما این شرط مورد قبول سند واقع نشده است و حتی در صورت پذیرش شروط ایران، روح حاکم بر این سند در راستای ترویج عرفی‌گرایی، اومانیسم و سکولار کردن جامعه است.
کشور با برخورداری از اسناد بالادستی همچون سند تحول آموزش و پرورش، سند سیاست‌های کلی آموزش و پرورش و سند نقشه جامع علمی کشور، دیگر این سند محلی از اعراب ندارد و باید به بایگانی اسناد غیر قابل اجرا بپیوندد.
از مجلس شورای اسلامی درخواست داریم در زمینه لغو این سند اقدامی قاطع و عاجل صورت دهد و از دستگاه‌های مسؤول نیز می‌خواهیم با امضاء‌کنندگان چنین سند غیرقانونی اقدام لازم صورت گیرد.
دولت باید با عذرخواهی پذیرش چنین سندی از محضر مقام معظم رهبری و ملت شریف ایران درصدد رفع مافات برآید و اجرای اسناد بالادستی آموزش و پرورش را تنها در دستور کار خود قرار دهد و بداند قدرت‌های بزرگ در فکر توسعه و پیشرفت جوامع انسانی نیستند که میلیون‌ها دلار و ساعت‌ها زمان صرف تدوین چنین سندی کنند هدف آنان صرفا تسلط همه جانبه بر منابع انسانی و مادی کشورها است.
