بین الملل

از رویای صلح، خون می‌چکد

طالبان درپی بهره‌برداری از شکاف دولت «وحدت ملی» است که نزدیک یک سال از عمر آن می‌گذرد. این دولت که توسط غنی و مدیرعاملی عبدالله عبدالله اداره می‌شود با مشکلات زیادی، اعم از مسائل اقتصادی مربوط به اشتغال سخت تا نبود دولت و فساد گسترده را، رو به‌رو بوده است.
زهرا توحیدیان- نشریه «فارین پالیسی» در تحلیل و پیامدهای حمله طالبان به قندوز نوشت: زمانی که طالبان شهر شمالی کلیدی قندوز افغانستان را در 28 سپتامبر تصرف کرد، دنیا به سختی این اتفاق را باور کرد. این شهر نزدیک مرز کشور تاجیکستان واقع شده و مدت ها است که به عنوان یک مرکز تجاری اقتصادی و استراتژیک، کابل را به آسیای میانه متصل میکند و یکی از آخرین سنگرهای نظامی طالبان بود که در تهاجم آمریکا در اول اکتبر 2001 سقوط کرد.

علیرغم وجود گزارشهای متناقض درمورد افرادی که واقعا کنترل مرکز این شهر را در دست گرفتهاند، اشرف غنی، رئیس جمهور اعلام کرد که نیروهای افغان در حال بازپس گیری قندوز هستند. پس از این حمله، در اوایل اکتبر، یک هلی کوپتر AC-130 آمریکا، در بیمارستانی در قندوز که در آن پزشکان بدون مرز خدمت میکردند، منفجر شد، در این حادثه 22 نفر کشته شدند و این عمل از سوی همه کشورها محکوم شد.

پزشکان بدون مرز این حادثه را جنایت جنگی دانستند و خواستار تحقیقات مستقل در این مورد شدند؛ اگرچه علت دقیق این حمله نامشخص باقی ماند ظاهرا جنگندههای طالبان در مجاورت این بیمارستان از سوی نیروهای افغان مورد حمله قرار گرفتند، گرچه پزشکان بدون مرز این ادعا را تکذیب کردند.

نقشه واشنگتن برای افغانستان چیست؟

حمله به قندوز، پنجمین شهر بزرگ افغانستان، برای طالبان فرصتی به وجود آورد تا این را محک بزنند که چگونه تعداد 500 جنگنده به آسانی میتوانند مرکز شهری مهم که توسط 7000 نیروی امنیت ملی افغان، معمولا تحت عنوان نیروهای امنیتی افغانستان، دفاع می شود، حمله کنند. پاسخ: به راحتی، که قطعا این امر باعث نگرانی کابل درمورد آموزش دهندگان آمریکایی نیروهای امنیتی افغانستان می شود.

نیروهای امنیتی افغانستان تقریبا یک سال است که میدانند طالبان در صدد برنامهریزی برای حمله به قندوز هستند اما این موضوع را بررسی نکردند. به نظر میرسد که حمله به قندوز، برای طالبان صرفا یک تمرین نظامی بوده است، واکنون امیدوارند رعب و وحشت در کابل ایجاد کنند و تعهد واشنگتن را به همتای افغان خود تست کنند گرچه به نظر میرسد آمریکا تمایل، منابع و ارادهای برای درگیری دوباره در این کشور ندارد.

سالهاست جامعه بینالملل چشم امید دارند نیروهای امنیتی افغانستان در این کشور صلح ایجاد کنند چرا که از سال 2002 تا 2015، 65 میلیارد دلار هزینه صرف آموزش و تجهیز آنها شده است. پنتاگون نیز به نوبه خود، با افتخار تعداد «نیروهای امنیتی افغانستان» را 350000 نفر تخمین میزند، اما این که بسیاری از آنها واقعا چگونه حضور دارند و آماده برای مبارزه هستند، مشخص نیست.افزایش ترک خدمت سربازان، شمار زیاد و غیرمنتظره تلفات، و سوءاستفاده مداوم از داروها و مواد مخدر برخی از عوامل اصلی کاهش کارآمدی این گروه است. درست مثل وجود مدارس شبه افغان، سربازان شبه افغان هم وجود دارند. پاسخ ناکارآمد نیروهای امنیتی افغانستان به حمله قندوز هم ناکارآمدی این گروه را زیر سوال میبرد.

همچنین به نظر میرسد طالبان درپی بهرهبرداری از شکاف دولت «وحدت ملی» است که نزدیک یک سال از عمر آن میگذرد. این دولت که توسط غنی و مدیرعاملی عبدالله عبدالله اداره میشود با مشکلات زیادی، اعم از مسائل اقتصادی مربوط به اشتغال سخت تا نبود دولت و فساد گسترده را، رو بهرو بوده است.

طالبان به دنبال چیست؟

دولت کابل که تحت فشار شدید وزیر امور خارجه آمریکا، جان کری شکل گرفت، با شکافهای داخلی، به ویژه استفاده اختلاف نظر درباره به کار گیری شبه نظامیان در مواجهه با طالبان رو به رو بوده است.

غنی به شدت موافق تقویت نیروهای امنیتی افغانستان و استفاده از آن به عنوان نیرویی واحد در مبارزه با طالبان است، درحالی که عبدالله و معاون رئیس جمهور، عبدالرشید دوستم، موافق جلب شبه نظامیان محلی هستند.

با شدت گرفتن مبارزه در اول اکتبر، صدها نفر در کابل خواستار برکناری غنی شدند و او را مسئول سقوط قندوز دانستند؛ این امر یک پیروزی اخلاقی برای طالبان بود، که میخواست دولت منتخب دموکرات در کابل اعتبار خود را ازدست بدهد. با بدتر شدن اوضاع غنی، در 7 اکتبر، محمد عمر داوودزی، وزیر کشور سابق افغانستان و سایرین، با اشاره بر اشتباهات دولت وحدت ملی، پیشنهاد انتخابات زودهنگام را دادند. حمله به قندوز همچنین فرصتی برای طالبان شد که عزم نیروهای ائتلاف بینالملل را که سالها تحت حمایت دولت افغان بوده است، مورد بررسی قرار دهد. طالبان قصد داشت واکنش ناتو را بفهمد، و کاملا بداند که درنظر دارد، تا پایان سال 2016 مرحله به مرحله از افغانستان خارج شود.

درواقع، طالبان نیرو های ائتلافی را تا زمانی که اکثر نیروها در 2014 آن جا را ترک کرده بودند، مورد بررسی قرار داد: آنها قندوز را در اوایل سال جاری مورد حمله قرار دادند و چند منطقه را در استان شمالی هلمند تصرف کردند.

از سویی، طالبان خواستار خروج نیروهای خارجی اشغالگر است، از سوی دیگر، حملات او به شهرهای شمالی مثل قندوز، هرات و کابل، واشنگتن را مجبور به ارزیابی مجدد برنامههای خروج خود کرده است. اوباما، حفظ 5000 نیرو از 9800 نیروی باقیمانده را در افغانستان پس از سال مدنظر دارد، حرکتی که فقط سوء تفاهم افغان ها را بیشتر میکند؟طالبان مکررا عزم خود را برای ادامه مبارزه تا زمانی که آخرین نیروهای خارجی در خاک افغانستان وجود دارند، نشان داده است. مدت کوتاهی پس از آن که رهبر مفروض طالبان، «ملا اختر محمد منصور»، که جنبش کارآمدی را به مدت دو سال ایجاد کرد، مذاکره با کابل را رد کرد و متعهد به ادامه جهاد تا برقراری «قوانین نظام اسلامی» شد.

ایران و پاکستان؛ کلید صلح در افغانستان

در حال حاضر نیز فرض میشود که طالبان هرگز واقعا متعهد به مذاکرات صلح نبوده است؛ هم زمان با اینکه توجه جهان به سمت دولتهای اسلامی تغییر کرد، طالبان هم زمانی برای تجدید قوا پیدا کرد و منتظر خروج ناتو شد به گونهای که توانست به کابل حمله کند.

روند مذاکرات قطر نتایج محسوسی را دربرنداشت، و آخرین تلاشها در جهت برقراری صلح در نزدیکی اسلام آباد با خبر مرگ ناگهانی ملاعمر در دولت افغانستان به پایان رسید؛ در حال حاضر مشخص است که طالبان باعث ایجاد ائتلافی بین المللی شد با فرض بر اینکه به شدت موافق صلح است، در حین اینکه نیرو های مبارز و شبه نظامی خود را تحت نظر ملا منصور بازسازی کردند. در حال حاضر طالبان حضور فعالی در شهرهای اطراف کابل دارد، از جمله در قندوز، بغلان، بدخشان، کنر، ننگرهار، زابل، هلمند و هرات.

در مجموع، حدود 70 ولایت از 398 ولایت افغانستان را تحت کنترل خود دارد. غنی در اول اکتبر کمیسیونی را برای بررسی علل سقوط قندوز تشکیل داد و متعهد به مجازات افراد مسئول در سهل انگاری یا خیانت، برای جلوگیری از همانند چنین شکست تاکتیکی شد؛ صرفنظر از نتایج کمیسیون، بسیاری از ناظران معتقدند که این آسیب بیش از این بوده است؛ همانطور که ژنرال کمپبل در شهادت خود در کنگره بیان کرد: این آسیب یک پیروزی افکار عمومی برای طالبان بود. از زمان بمب گذاری بیمارستان در قندوز، توجهات به سمت چرائی وقوع این حادثه تغییر کرده است. بدون توجه به اینکه در نهایت چه کسانی مسئول این حمله بودند، ایالات متحده آمریکا، نیروهای امنیتی افغانستان، یا ناتو، نمیتوان تظاهر کرد که ضرورت رو به رشد مقابله با طالبان نادیده گرفته شده است. افغانستان تنها از طریق رهبری قوی و متحد کابل، با کمک جمهوریهای آسیای میانه، چین، ایران و از همه مهمتر پاکستان، که کنترل قابل توجهی برطالبان دارد، می تواند به این کشمکشها پایان دهد؛ در واقع تا زمانی که پاکستان کاملا با جامعه بینالملل برای اتمام خصومت های موجود در افغانستان همکاری نکند، کل منطقه غرق در خون باقی میماند. تمام مللی که برای ایجاد صلح در افغانستان فعالیت میکنند، باید برای مقابله با طالبان، با عبرت از موفقیت آنها در قندوز و عواقب بمب گذاری در بیمارستان، آماده شوند. هر دو این موارد کاملا به کابل، واشنگتن و ناتو یادآوری میکند که راه حل نظامی برای ایجاد صلح و آرامش نسبی در افغانستان در حال انجام است.

https://shoma-weekly.ir/eiTqIw