بین الملل

آینده قابل پیش‌بینی یک رژیم بی‌هویت

سیدرضا صدرالحسینی
کارشناس مسائل منطقه

بانگاهی به تحولات داخلی سرزمین‌های اشغالی، موضوع بی‌هویتی در این سرزمین‌ها و همچنین نتایج غصب سرزمین‌های اسلامی به‌خوبی‌ نمایانگر می‌شود.

در واقع اتفاقاتی که امروز در سرزمین‌های اشغالی در حال خودنمایی است و مقامات کنونی و گذشته و اهالی فکر در این سرزمین با اشاره به این تحولات در مورد فروپاشی، جنگ داخلی، نابودی و اضمحلال این رژیم سخن می‌گویند، موضوعی است که از سال‌های گذشته برای این رژیم قابل تصور بود، زیرا این اشغالگران، هویت این سرزمین را ندارند و بی‌خانمان‌هایی هستند که در نقاط مختلف دنیا اعم از آفریقا، آمریکای لاتین و اروپا سرگردان بودند و با ترفندهای مختلف و با نشان دادن بهشت روی زمین به این منطقه آورده شدند. این بی‌هویتی امروز در قالب درگیری‌های قومیتی، اجتماعی و سیاسی کاملا خود را نشان داده است. در واقع هر قدر که تندروی در سرزمین‌های اشغالی گسترش بیشتری یابد، خطر اضمحلال و سقوط نیز افزا‌یش می‌یابد و باتوجه به اتفاقاتی که در طول سال‌های اخیر در حوزه سیاسی در این سرزمین مشاهده کرده‌ایم، می‌توان گفت وضعیت کنونی در حقیقت ثمره اقدامات گذشته است و سرنگونی قابل پیش‌بینی به‌دلیل مقاومت جریان تندرو در ماه‌های اخیر بوده است.

به نظر می‌رسد دو عامل اصلی، بیشترین نقش را در ایجاد شرایط کنونی در سرزمین‌های اشغالی داشته است. عامل اول، غصب سرزمین‌هایی است که ساکنان کنونی سرزمین‌های اشغالی هیچ‌گونه دلبستگی خونی و ذاتی با آن ندارند و عامل دوم، قدرت و اقتدار جریان مقاومت در مقابل حرکت‌های ایذایی دولتمردان رژیم صهیونیستی است. در واقع باید گفت این دو دلیل باعث سقوط و فروپاشی زودهنگام ساختار سیاسی رژیم‌غاصب صهیونیستی خواهد شد و همین مسأله باعث شده در شرایط فعلی بسیاری از مقامات گذشته و حال این رژیم نیز در این مورد با شفافیت اظهار نظر کرده و خطرات پیش روی صهیونیست‌ها را بدون پرده‌پوشی برای رسانه‌ها و تریبون‌های مختلف بیان کنند. گرچه نتانیاهو تلاش می‌کند با اقدامات رسانه‌ای و انجام نمایش‌های سیاسی و سفر به آمریکا و کشورهای اروپایی، ظاهر باثباتی برای این رژیم ایجاد کند اما آنچه مسلم است، ناتوانی مقامات سیاسی و نظامی این رژیم برای کنترل تحولات داخلی کاملا محسوس است. چشم‌انداز آینده رژیم اشغالگر صهیونیستی را می‌توان از روند تحولات یک دهه گذشته این رژیم به‌طور کامل ترسیم کرد؛ دهه‌ای که رژیم گذشتهدر آن دائم در حال افول و شکست بوده و در مقابل جریان اصیل مقاومت در منطقه به‌ویژه فلسطینیانی که خود را بحق صاحب این سرزمین می‌دانند، ناتوان بوده است.

در چنین شرایطی نتانیاهو در آخرین مصاحبه خود با رسانه آمریکایی سی‌ان‌ان، سعی کرد خود را مسلط بر اوضاع و احوال رژیم معرفی کند ولی آنچه مسلم است این‌که بخشی از تندروی‌های او و کابینه‌اش حاصل احساس ضعفی است که صهیونیست‌ها در سرزمین‌های اشغالی مبتلا شده‌اند.در واقع به‌دلیل نزدیک شدن حزب لیکود به حزب تندروی سرزمین‌های اشغالی، در حال حاضر نتانیاهو حتی اگر هم بخواهد، نمی‌تواند کنترلی بر اوضاع داشته باشد و جلوی افزایش تندروی‌ها را بگیرد، زیرا او مجبور بود با کسانی تشکیل دولت بدهد که کاملا تندروی‌های آنها مشخص بود و شعارهای‌شان قبل از انتخابات کاملا معلوم بود. اما نتانیاهو بدون نزدیک شدن یا همگرایی با این حزب تندرو امکان تشکیل دولت را نداشت.

یکی از مسائل دیگر، فساد مالی و اخلاقی است که شخص نتانیاهو از سال‌های قبل به آن دچار شده و امروز امکان کنترل افکار عمومی را ندارد. بنابراین فساد نتانیاهو و خانواده وی نیز باعث افزایش اعتراضات شده که به نظر می‌رسد تندروها برای کنترل این اعتراض‌ها مجبورند برخورد و اقدامات پلیسی خود را در دولت نتانیاهو افزایش دهند تا شاید بتوانند برای غاصبان این سرزمین امنیت نسبی ایجاد کنند تا آنها کمی از اعتراضات خود را کاهش دهند اما این یک سیکل معیوب است، چراکه عملا ریشه اعتراض‌ها به وجود نتانیاهو و دولت او برمی‌گردد و همین مسأله باعث شده مردم در سرزمین‌های اشغالی به خیابان‌ها بریزند و امنیت متزلزل این رژیم بیش از هر زمانی به خطر بیفتد و حالا کابینه تلاش می‌کند با افزایش اقداماتی که خودش ریشه این اعتراضات است، امنیت را به رژیم برگرداند و مسلم است که موفق نخواهد شد.

https://shoma-weekly.ir/KTBNWa