سیاسی

آینده روشن است

در زمینه های مسائل سیاسی کشور معمولا حزب مؤتلفه اسلامی بعنوان یک مجموعهای است که دنبال تکلیف دینیاش هست و تکلیف دینی در بعضی مواقع این است که از یکسری موضوعات حذر داشته باشیم و آن را دنبال نکنیم، یعنی ما ضمن اینکه یک حزب سیاسی هستیم معتقد به یکسری مبانی هم هستیم که برای رسیدن به آن مبانی شاید خیلی از کارها را بایستی انجام بدهیم یا ندهیم، بر مبنای شرایط روز تصمیم میگیریم و عقل جمعی در جریان اصولگرایی را به یکسری از موضوعات ترجیح میدهیم و دقیقا هم این در کنار توانمند ساختن بدنه تشکیلات، در زمینه مسائل با آن دید وارد عرصه های سیاسی کشور میشویم و در هر مقطع خاص خودش تصمیمی میگیریم که در آن مقطع نیاز جریان اصولگرایی هست.
اشاره: حزب موتلفه اسلامی در حالی پنجاهمین سال فعالیت خود را طی می کند که یکسال از برگزاری مجمع عمومیش با شعار "پیش به سوی دولت و جامعه نمونه اسلامی با گفتمان رهبری" می گذرد. ارزیابی محمد علی امانی، قائم مقام دبیرکل، دبیر اجرایی و عضو هیات نظارت این حزب را از مسیر پیموده شده جویا شده ایم.

  اینک بیش از یکسال از دهمین مجمع عمومی حزب موتلفه اسلامی می گذرد. ارزیابی شما از شرایط فعلی حزب چگونه است؟
در ابتدای کار مؤتلفه اسلامی که در سال 42 شروع به فعالیت کرده است، بزرگان ما در آن مقطع که تعدادی از آنها شهید شدند و تعدادی دیگر از آنها الآن از پیشکسوتان نهضت اسلامی هستند، در خط مشی و اساسنامهشان موضوع تشکیل جامعه نمونه اسلامی درج شده و به دنبال این موضوع انسجام کار تشکیلاتیشان را شروع کردند. از همین رو دهمین مجمع عمومی حزب موتلفه اسلامی با شعار «پیش به سوی دولت و جامعه نمونه اسلامی با گفتمان رهبری» برگزار شد. اگرچه از ابتدای حرکت حزب شرایط به گونهای بوده که بحمدلله سیستم اجرایی در هر دورهای توانمندیهایی را داشتند که قابل اتکا بود اما پیشرفت توانمندی هر دوره نسبت به دوره گذشته قابل مقایسه بوده است. ما معتقدیم برای حفظ جمهوری اسلامی نیاز به یک کار تشکیلاتی منسجم هست و بر این مبناست که ما ارتباط تشکیلاتیمان در استانها و شهرستانها را تقویت میکنیم، ما معتقدیم که حزب مقتدر موقعی میتواند مقتدر باشد که در مورد اداره کشور برنامه داشته باشد و در مورد برنامهای که دارد نیرو داشته باشد ، با اعتقاد راسخ به این دو موضوع و برای صیانت از نظام اسلامی باید خود را به این جایگاه برسیم. صادقانه میپذیریم هنوز آن توانی که بتوانیم این جایگاه را به صورت کامل داشته باشیم، نداریم اما شعار این دوره برای تسریع حرکت به این سمت و سو بوده است که به زودی هم برنامه مدون قوی برای اداره کشور در همه ابعاد داشته باشد و هم نیروهای بالقوه اجرایی را آموزش داده باشد که بتواند توان مدیریتیش را در خدمت نظام اسلامی و در خدمت رهبری قرار دهد.البته توان ما منحصر به این دو موضوع نیست.  بعنوان نمونه معتقد هستیم که اگر بتوانیم اطلاعات عمومی کشور را از طریق دفاترمان به مرکزیت حزب منتقل کنیم و مرکزیت حزب بعنوان گوش و چشم بینای نظام اسلامی بتواند این اطلاعات را به مدیران کشور ارائه دهد، این بعنوان تکلیف دینی و اعتقادی حزبیمان میتواند موثر باشد و ما در راستای این حرکت گام برمیداریم.

  یکی از ادعاهایی که توسط حزب مؤتلفه اسلامی بارها مطرح شده، این بوده است که ما به دنبال وظیفهمان هستیم و به دنبال کسب قدرت نیستیم و نتیجهاش را این میبینیم که در بسیاری از موارد که اصولگراها حضور پررنگی را در ارکان حکومتی داشتهاند، جای خالی حزب مؤتلفه بسیار مشهود بوده است. به نظر حضرتعالی این مسئله دارای تناقض با این ادعایی که ما میخواهیم برای کشور برنامه داشته باشیم و کار بکنیم؛ نیست؟
ما اصولا معتقدیم برای این دیدگاهی که داریم خودمان را توانمند کنیم، این مسئله را دنبال کردهایم و بیشتر به دنبال این هستیم که بتوانیم بعنوان یک حزب توانمند در عرصه سیاسی کشور حضور داشته باشیم و بیشتر در این زمینه گام برمیداریم. ولی در زمینه های مسائل سیاسی کشور معمولا حزب مؤتلفه اسلامی بعنوان یک مجموعهای است که دنبال تکلیف دینیاش هست و تکلیف دینی در بعضی مواقع این است که از یکسری موضوعات حذر داشته باشیم و آن را دنبال نکنیم، یعنی ما ضمن اینکه یک حزب سیاسی هستیم معتقد به یکسری مبانی هم هستیم که برای رسیدن به آن مبانی شاید خیلی از کارها را بایستی انجام بدهیم یا ندهیم، بر مبنای شرایط روز تصمیم میگیریم و عقل جمعی در جریان اصولگرایی را به یکسری از موضوعات ترجیح میدهیم و دقیقا هم این در کنار توانمند ساختن بدنه تشکیلات، در زمینه مسائل با آن دید وارد عرصه های سیاسی کشور میشویم و در هر مقطع خاص خودش تصمیمی میگیریم که در آن مقطع نیاز جریان اصولگرایی هست. مثلا در انتخابات 1392 علی رغم آنکه حزب به بلوغ معرفی نامزد اختصاصی رسیده بود و زیرساختهای لازم برای این موضوع مهیا گشته و ستادها آغاز به کار کرده بودند؛ پس از آنکه از سوی بزرگان وحدت اصولگرایان دارای اولویت بیشتری تشخیص داده شد و با توجه به برخی حکمیت بزرگان، مسیر فعالیت انتخاباتیمان را به سوی تلاش برای وحدت تغییر دادیم. در این مسیر البته هزینه هایی نیز پرداخت کرده ایم که گاه تلاش برای انجام وظیفه در خصوص وحدت، برای تکالیف حزبی آسیب زا بوده است. اما بر اساس یک نگاه کلان مسیرمان را در چهارچوب اهداف و سند چشم اندازمان طی کرده ایم.

  آیا خروجی برنامه و نیروهای کادرسازی شده حزب مؤتلفه اسلامی الزاما در دولت حاصل از نامزد اختصاصی حزب به کار گرفته خواهد شد یا برنامهها به دولتهای مورد حمایت حزب هم ارائه شده است؟
به هر حال از شخصیتهای حزبیمان در دولتهای مختلف بودند و دیدگاههای خودمان را در آنجا مطرح کردیم، چه در دولت بودیم و چه نبودیم نظرات ناصحانه و دیدگاههای مؤتلفه اسلامی را منتقل کردیم و بیارتباط نبودیم و در هر جا که لازم بوده است دیدگاههای مؤتلفه را مطرح کردیم، به بعضی از آنها عمل کردهاند و به بعضی از آنها هم عمل نکردهاند. حتی دیدگاههایمان را در دولت آقای خاتمی هم مطرح کردهایم اما طبیعتا اینکه حزب مؤتلفه اسلامی خود یک دولت را تشکیل دهد، یک مجموعه از نیروها را برای اداره کشور مامور کند که برنامه محور باشند، نتیجه متفاوتی خواهد داد. ما در آن مسیر گام برمیداریم و باید به آن جایگاه برسیم و باید تربیت مدیران میدانی برای رسیدن به این هدف را داشته باشیم، الآن نیز در این مسیر حرکت میکنیم، البته طبیعتا در این مسیر گاه حوادثی هم کار را دشوارتر می کند. از دست دادن چهره موثری همچون استاد عسگراولادی که با اندوخته ای از معارف اصیل اسلامی راهنمای ما در این مسیر بود؛ قطعا ضایعه ای جدی است؛ اما امیدمان کمک روح شهیدان بزرگ موتلفه برای یاری در این روزهای حساس است.

https://shoma-weekly.ir/um02ot