دکتر حسن لاسجردی- رییس جمهور آمریکا اخیرا اعلام کرد که در خصوص سوریه بزودی تصمیم ویژه ای خواهد گرفت و وزیر دفاع این کشور نیز از استقرار نیروهای دریایی آمریکا به منطور تدارکات اجرای یک تصمیم احتمالی که همانا مداخله نظامی است، خبر داد.
با این شرایط سوال اساسی این است که آیا واشنگتن در حال برنامه ریزی برای تهاجم به دمشق است و یا اینکه این اقدام آمریکا یک پروژه تبلیغاتی و مانور سیاسی به سود معارضین بحساب می آید.
برای پاسخ به این سوال مهم چند مسئله باید روشن گردد که عبارتنداز:
1-ورود آمریکا به سوریه با هدف ضربه به چه مناطقی صورت می گیرد؛ به بیان دیگر این مداخله برای حذف سایتهای شیمیایی است یا مناطق حساس نظامی را هم شامل می شود و یا واشنگتن با این حضور به دنبال عملیاتی کردن منطقه پرواز ممنوع مدل عراق است؟
2-در صورت هر گونه تهاجم از سوی غرب واکنش روسها به این موضوع چه خواهد بود؛ کشوری که در سایه مردی اداره می شود که بسیاری وی را وفادار به دوران جنگ سرد می دانند و مهمتر اینکه پوتین مرد یخی این عصر نامیده شده است.
3-بروز جنگ در سوریه زمینه ورود برخی بازیگران موثر منطقه ای را به همراه خواهد داشت. دراین فضا وقتی در آغاز بحران سوریه محور عربی- غربی علیه دمشق شکل گرفت به موازات آن کشورهای حامی بشار نیز خط دیگری را تشکیل دادند که تاکنون نیز تقابل این دو توانست بسیاری از تحولات مهم را شکل دهد حال این دو جریان در صورت حمله آمریکا چه خواهند کرد؟
4-واکنش تل آویو نیز به تهاجم احتمالی آمریکا
میتواند تعیین کننده باشد چراکه نقش آفرینی مستقیم اسراییل، اقدامات سخت محور مقاومت و به دنبال آن درگیر شدن برخی پشتیبانان آنان را فراهم خواهد ساخت بگونه ای که می توان ازهم اکنون گفت که جبهه دیگری در این منازعه ضد تل آویو شکل خواهد گرفت.
در چنین فضایی صفحه شطرنج تحولات سوریه به عناصر متعددی پیوند می خورد که فقط تصمیم گیری را دشوار خواهد کرد و به همین جهت نیز یافتن پاسخی صریح درباره اقدام واشنگتن با اما و اگر مواجه می گردد ولی انچه از شواهد موجود هویداست اینکه همیشه در مواقع حاد اقتصادی، غرب بحران سازی را از طریق جنگ یا نزاع ساختگی و تهدید آفرینی به عنوان یک راهکار سازنده پیشه خود ساخته است .
از سوی دیگر در صورت تفاهم مسکو با واشنگتن برای مدیریت تحولات خاورمیانه این اقدام امریکا در دامنه ای محدود و با هدف توجیه هم پیمانانش صورت می پذیرد که برد مقطعی داشته و با تغییر شرایط این اقدام نیز اهمیت خود را از دست می دهد.
علاوه براینها اگر مداخله آمریکا با هدف تحرک بخشی به جریان مخالف نیز تعبیر شود می تواند نه به ژرفای تغییر معادلات منطقه بلکه تاثیر بر بخشی از تحولات سوریه باشد به این معنا که واشنگتن در یک اقدام تاکتیکی و محدود با ورود به سوریه فرصتی را به مخالفان واگذار
میکند که شاید مدل منطقه پرواز ممنوع عراق متبادر به ذهن شود.
در عین حال تل اویو نیز به دلایل مختلف دراین زمینه ورود جدی نخواهد داشت چراکه هر گونه اقدام اسراییل روند شکننده صلح خاورمیانه را که تازه به جریان افتاده، را به محاق برده و نیروهای مقاومت را برای مبارزه جدی مصمم تر خواهد کرد و درعین حال اسراییل بدلیل جغرافیایی، سیاسی ، اعتقادی و استراتژیک در صورت هرگونه مداخله ضربه سختی از دمشق خواهد خورد.
از نگاهی دقیق تر به مسئله بنظر می رسد این تهاجم احتمالی با ترکیب تیم فعلی اوباما همخوانی ذهنی نداشته باشد چرا که تیم تصمیم سازی حال حاضر کاخ سفید با حضور جان کری، جان برنان، هاگل و دمپسی به باور تحلیلگران رویکردی نرم و مثبت به تحولات دارند ولی نکته مهمتر اینکه این حمله احتمالی با مشی تاریخی دموکراتها که خلاف جمهوریخواهان اولویت نظامی ندارند، نیزهمخوانی ندارد.
سخن آخر اینکه بنظر می رسد موضوع سلاح شیمیایی و استفاده از آن در درگیریهای سوریه بهانه مداخله امریکا باشد ولی این اقدام بدلایل بالا دایره وسیعی نخواهد داشت چراکه با مخالفت های مهمی همچون واکنش منفی مسکو ، تهران و حتی پکن مواجه خواهد شد ولی در عین حال انگیزه اصلی تحرک نظامی کاخ سفید در شرایط فعلی برانگیختن معارضان سوری برای نقش آفرینی بیشتر و از همه مهمتر تهیه مقدمات انسجام بالاتر در حلقه مخالفان با هدف میدانداری واشنگتن در انتخابات ریاست جمهوری چند ماه اینده سوریه می باشد وعلاوه بر اینها باید گفت مگر آمریکا در حال حاضر در جنگ با سوریه غایب است که قصد حضور دارد؟