• ممکن است طرف مقابل که یک طرفِ لجوج، بدعهد، بدمعامله، اهل دبّه در آوردن، چک‌وچانه کردن، از پشت خنجر زدن و این‌جور کار‌ها و سیاه‌کارى‌ها است، سرِ جزئیّات بخواهد کشور ما را، ملّت ما را، مذاکره‌کنندگان مارا در یک دایره‌اى محصور کند.
• اینکه به بنده تبریک می‌گویند، به دیگران تبریک می‌گویند، بى‌معنى است، چه تبریکى؟ آنچه تاکنون انجام گرفته است نه اصل توافق و مذاکره منتهى به توافق را تضمین می‌کند، نه محتواى توافق؛ حتّى تضمین نمی‌کند که این مذاکرات تا به آخر برسد و به یک توافق منتهى بشود.
• توافق نکردن از توافق کردنى که در آن، منافع ملّت پایمال بشود، عزّت ملّت از بین برود، ملّت ایران با این عظمت، تحقیر بشود، توافق نکردن شرف دارد بر یک چنین توافق کردنى.
• بنده در جزئیّات مذاکره دخالتى نکردم، بازهم نمی‌کنم؛ مسائل کلان، خطوط اصلی، چهارچوب‌هاى مهم و خطّ قرمز‌ها را به مسئولین کشور گفته‌ام.
• اینکه حالا گفته بشود که جزئیّات این مذاکرات تحت نظر رهبرى است، این حرف دقیقى نیست.
• این آقایانى که مشغول کار هستند، این‌ها افرادى هستند مورد اعتماد ما، من در مورد آن‌ها هیچ تردیدى ندارم لکن درعین‌حال جدّا دغدغه دارم؛ این دغدغه ناشى از آن است که طرف مقابل به شدّت اهل فریب و دروغ و نقض‌عهد و حرکت در خلاف جهت صحیح است.
• بعد از آنکه که مذاکره‌کنندگان ما مذاکره‌شان تمام شد، بعد از چند ساعت بیانیّه کاخ سفید منتشر شد در تبیین مذاکرات. این بیانیّه‌اى که آن‌ها منتشر کردند ــ که اسمش را می‌گذارند «فکت‌شیت» ــ در اغلب موارد خلاف واقع است.
• آن‌ها گفتند که ممکن است بعد از آنکه این مذاکرات انجام گرفت، رهبرى براى آبرودارى یک اظهار مخالفتى بکند؛ کافر همه را به کیش خود پندارد. ما حرفمان با مردم بر مبناى اعتماد متقابل است؛ مردم به این حقیر ضعیف اعتماد کردند، بنده هم به تک تک این ملّت اعتماد دارم.
• مسئولین باید مردم را و به خصوص نخبگان را از جزئیّات و واقعیّات مطّلع کنند؛ ما چیز محرمانه و مخفى نداریم. این مصداق همدلى با مردم است.
• مسئولین یک جمعى از مخالفین را ــ از آن افرادى را که شاخصند ــ دعوت کنند، حرفهاى آن‌ها را بشنوند؛ اى بسا در حرفهاى آن‌ها یک نکته‌اى باشد که این نکته را اگر رعایت کنند، کارشان بهتر پیش برود؛ اگر چنانچه نکته‌اى هم نبود، آن‌ها را قانع کنند.
• من یک خواسته‌هایى از مسئولین داشته‌ام... یکى این مسئله است که بدانند، دستاورد کنونى هسته‌اى ما چیز باارزشى است؛ این را بدانند؛ به چشم کم ارزش و چیز سبک به آن نگاه نکنند. صنعت هسته‌اى براى یک کشور، یک ضرورت است.
• مطالبه بعدى ما از مسئولین این بوده است که گفتیم به طرف مقابل اعتماد نکنید.
• در این جزئیّات مذاکرات ــ که خیلى هم این چند ماه آینده مهم است ــ اتّفاقى که باید بیفتد این است که تحریم‌ها به‌طور کامل و یکجا بایستى لغو بشود. تحریم‌ها بایستى ــ اگر چنانچه حالا خداى متعال مقدّر فرموده بود و توانستند به یک توافقى برسند ــ در همان روز توافق به‌طور کامل لغو بشود؛ این باید اتّفاق بیفتد.
• به‌هیچ‌وجه اجازه داده نشود که به بهانه نظارت، این‌ها به حریم امنیّتى و دفاعى کشور نفوذ کنند؛ مطلقآ. مسئولین نظامى کشور به‌هیچ‌وجه مأذون نیستند که به بهانه نظارت و به بهانه بازرسى و مانند این حرف‌ها، بیگانگان را به حریم و حصار امنیّتى و دفاعى کشور راه بدهند.
• هیچ شیوه نظارتى غیر متعارف که جمهورى اسلامى را به یک کشور اختصاصى از لحاظ نظارت تبدیل می‌کند، به‌هیچ‌وجه مورد قبول نیست.
• توسعه علمى و فنّى هسته‌اى در ابعاد گوناگون، به‌هیچ‌وجه نبایستى متوقّف بشود.
