علی حق جو - اخیراً روزنامه ایران ارگان دولت به قلم عبدالرضا داوری بنای سیاه‌نمایی در مورد حزب مؤتلفه اسلامی و نیز چهره آقای حبیب الله عسگراولادی را نهاده و مطالبی در مورد تاریخ حزب موتلفه اسلامی و عملکرد آن بیان می‌کند که مطابق با واقع نیست، از جمله مطالب به شرح زیر است.
1-    حزب مؤتلفه اسلامی در پیش و پس از انقلاب در طول دوران فعالیتش همیشه در تشخیص مسایل اصلی جامعه دچار نوعی تحلیل اشتباه بوده است.
2-    عسگراولادی و همفکرانش در دهه 30 تکلیفی برای مبارزه با دولت کودتا احساس نمی‌کردند.
3-    ترور حسنعلی منصور ‍‌‌‍[توسط حزب مؤتلفه اسلامی] نه تنها دستاوردی برای انقلاب اسلامی نداشت بلکه ضربات شدیدی را به نهضت وارد آورد.
4-    مستندات فراوانی در خصوص ارتباطات سیاسی  - اقتصادی برخی منسوبان و اعضای مؤثر حزب مؤتلفه با انگلستان (از سال 1360 تا کنون) را گردآوری کرده‌ام که به زودی منتشر می‌کنم.
حزب مؤتلفه اسلامی و آقای عسگراولادی بی نیاز از تعریف و شناسایی هستند. موضع امام خمینی(ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی و نیز مقام معظم رهبری در خصوص حزب و آقای عسگراولادی امر پنهانی نیست.
چهار ماه قبل از رحلت امام(ره) مسئولان حزب موتلفه اسلامی با معظم له دیدار داشتند. ایشان فرمودند: «من شماها را از همان روزهای اول نهضت می‌شناسم، شماها برای خدا کار کرده‌اید و برای خدا کار می‌کنید، شما برای خودتان هیچ چیز نمی‌خواهید. من همواره شما را دعا کرده‌ام. خدا می‌داند من در نجف هم که بودم در حرم امیرالمؤمنین(ع) و در نماز شب شماها را دعا می‌کردم. اکنون هم دعا می‌کنم.»
مقام معظم رهبری در مورد شهدای مؤتلفه و عملکرد این حزب و آقای عسگراولادی فرموده‌اند
«شهدای چهارگانه‌ای [شهیدان امانی، بخارایی، صفار هرندی و نیک نژاد] که جناب آقای عسگراولادی از این بزرگواران یاد کردند، شاید این تعبیر در باره آنان درست باشد که بگوییم «نوراله فی ظلمات الارض» حقیقتاً در دوران ظلمات، نور خدا بودند که درخشیدند و فضا و دلها را روشن کردند و راه را به خیلی‌ها نشان دادند».
و نیز فرمودند: «مجموعه مؤتلفه اسلامی می‌تواند ادعا کند که ریشه در دورانهای دشوار مبارزه دارد و امتحانهای سختی را از سر گذرانده است.
سالهای 42، هیئت مؤتلفه، ریشه دارترین و داغترین مبارزه را علیه دستگاه (طاغوت) داشتند مؤتلفه جمعی بودند که معتقد بودند مبارزه‌شان، صد درصد باید در رابطه با فقیه انجام بگیرد».
نویسنده ادعاهای یاد شده اعتقادی به داوری امام(ره) و رهبری معظم انقلاب راجع به کارنامه حزب مؤتلفه اسلامی و آقای عسگراولادی ندارد. اگر داشت این ادعاهای موهوم و موهن را نمی‌کرد.
سخن من در مورد داوری آقای احمدی نژاد رئیس جمهور در مورد حزب مؤتلفه اسلامی و آقای عسگراولادی است که به فعالیتهایی به آن تفوه فرموده است. از جمله سخن زیر:«نام مؤتلفه اسلامی تداعی کننده نام انقلاب اسلامی است. شخصیتی همچون آقای عسگراولادی به عنوان خلاصه تاریخ انقلاب و بسیاری از پیشتازان پیگیری و فداکاری در راه آرمانهای نهضت امام خمینی(ره) به مجموعه مؤتلفه تعلق دارند».
(پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری ایران – دیدار رئیس جمهور با اعضای یشورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی – اول اسفند 84)
آقای داوری که در روزنامه ایران ارگان دولت به تحلیل تاریخ معاصر و نقش مؤتلفه اسلامی و عسکراولادی پرداخته است. باید تکلیف خود را با این گفته رئیس جمهور مشخص کند که می‌گوید «نام مؤتلفه اسلامی تداعی کننده نام انقلاب اسلامی است». در حالی که آقای داوری فعالیت قبل و بعد از انقلاب مؤتلفه را اشتباه و اعدام انقلابی حسنعلی منصور را که ضربه نهضت تلقی کرده است!
با این حساب شهادت رئیس جمهور در مورد نام مؤتلفه و تداعی کننده نام انقلاب اسلامی دروغ است. آقای داوری باید اول آقای رئیس جمهور را متقاعد کند.
آقای رئیس جمهور در مورد آقای عسگراولادی و مجموعه حزب مؤتلفه داوری دارد. جناب آقای عبدالرضا داوری مفسر و تحلیل گر روزنامه ایران به برخی اعضای مؤثر حزب مؤتلفه اسلامی تهمت ارتباط با انگلیس آن هم از سال 60 تا کنون می‌زند.
سوابق و کارنامه سیاسی آقای عبدالرضا داوری و مسئولیتهایی که قبل از سال 84 و بعد از سال 84 وجود دارد نشان می‌دهد قبل از اینکه او پاسخ رئیس جمهور را بدهد باید نسبت به عملکرد خود پاسخگو باشد. او باید برای همکاران خود در ایران توضیح دهد که قبل از 84 به عنوان افراطی‌ترین گروه‌های چپ در فتنه 18 تیر سال 78 چه نقشی داشته است و در همگرایی با فتنه‌گران چه می‌کرده است.
او باید توضیح دهد بعد از 84 که خط عوض کرده است، چرا هر جا مسئولیت گرفتند مدت کوتاهی او را تحمل کرده‌اند و سپس اخراج شده است و دلیل اخراج چه بوده است؟
او را از ایسنا به چه دلیل بیرون کردند. اخراج او از ایرنا به چه دلیل بوده است. چرا از مسئولیت در صنایع مس خلع شد. مدتی در کیهان بوده به چه دلیل اخراج شده است و... او دستی در قلم دارد باید اینها را توضیح دهد.
همچنین باید توضیح دهد اکنون در وزارت کشور چه می‌کند و مشغول چه کاری است. اهانت‌های او علیه آیت الله مصباح و چاپ مطالب موهوم و موهن علیه عسگراولادی و مؤتلفه اسلامی چه ارتباطی با مسئولیت جدید او در وزارت کشور دارد و آیا وزارت کشور در پذیرش او از پیشینه قبل از 84 و بعد از 84 در مسئولیتهای گوناگون اطلاع داشته است؟

1-    روزنامه ایران 21/10/91 و 12/10/91