آدم ربایی سیاسی یعنی ذهنیت افکار عمومی را ازجهت صحیح با حادثهسازی و سناریونویسی صرفنظر دهند و به جانب ،جهت حوادث دستساز و خودساخته سوق دادن است.
میثم معافی- ابتدا کلید جملات:
ــ آدم ربایی سیاسی یعنی ذهنیت افکار عمومی را ازجهت صحیح با حادثهسازی و سناریونویسی صرفنظر دهند و به جانب ،جهت حوادث دستساز و خودساخته سوق دادن است.
ـــ یکی از ارکان و مولفههای اساسی در حوزه جنگ نرم ((آدمربایی سیاسی)) و فریب اذهان و ترجیحات ذهنی است (جورف نای ـ کتاب جنگ نرم)
ــ آدم ربایان سیاسی پشت صحنه فتنه اقتصادی 91 را مدیریت میکنند .
ــ فتنههای پیچیده سیاسی و امنیتی و اقتصادی از یک اتاق فکر هماهنگ نشأت میگیرد.
ــ معاویه در بدنام ساختن مولی علی(ع) و جریان او روزها به مستمندان گوسفند هدیه میکرد و در شب ،خود دستور ربایش آنها را صادر و در روز بعد با تبلیغات رسانهای ،آنرا متوجه جریان حضرت علی(ع) مینمود و این یعنی آدم ربایی سیاسی با خلق حوادث دست ساز باهدف ربایش ذهن وفکر.
و اما تحلیل:
دررمزگشایی فتنه اقتصادی که اخیراً دامنگیر ملت شریف ایران گردید، این سئوال را در ذهن ایجاد میکند که اساساً مشکل از کجاست؟
مشکلات ناشی از اثر وضعی تحریم...؟
مشکلات ناشی از کاهش فروش نفت ...؟
مشکلات ناشی از نوسانات ارز...؟
یا که ...؟
-تحریم...
تمام کارشناسان و اهل فنون اقتصادی و سیاسی معتقدند اثر تحریم نمیتواند چنین دامنهای داشته باشد و در بالاترین شکل هجمه ، 20 درصد موثر خواهد بود چرا که:
اولاً) تحریمها همراه با انقلاب است
ثانیاً) توان نظام بالاتر از توان ضربه دشمن است (بویژه امروز)
-فروش نفت...:
آنچه که آمارها و گزارشهای رسمی حکایت میکند فروش نفت در 6 ماهه نخست امسال به میزان 27 میلیارد دلار بوده است که از 2/1 میلیون بشکه در روز به 7/1 رسیده است و این در حالیست که 6 ماهه دوم که فصل سرد سال است و خریداران نفتی و گازی تقاضای مضاعفی خواهند داشت ،باضافه اینکه بمیزان21 میلیارد دلار صادرات غیر نفتی هم در 6 ماهه نخست صورت پذیرفت و باید به مجموع درآمد افزود ،بنابراین نمیتوان اثر ناجیز تحریم نفتی را دلیل معضلات اقتصادی کشور دانست.
-نوسانات ارزی...
گزینه نوسانات ارزی است و اثر آن با توجه به کنترل شدن نوسانات ارزی و دستگیری اخلالگران و دلالان و تعریف سامانه هدفمند ترخیص و تخصیص ارز ، در حال حاضر نمیتواند مترادف با گرانیهای اخیر باشد.
-البته هر سه گزینه میتوانند اثر حداقلی داشته باشند.
آنچه که می ماند و میتواند بماند، گزینهای است با این فرضیه سیاسی که ،آیا آدمربایی سیاسی در حال رخ دادن است؟
به فرضیه های ذیل توجه کنیم:
1)زمان فتنه اقتصادی (نزدیک به انتخابات ریاست جمهوری خرداد 92) یک زمان محاسبه شده ایست.
2)ارادهای باطل در داخل مشاهده میشود که میخواهد کشور را به شرایط شعبابیطالب بکشاند ، و یا وانمود سازد (القا سازی باهدف ربایش افکارعمومی)
3)اثبات شرایط شعب ابیطالب درزمان نزدیک به انتخابات یعنی عبور از شرایط بدر و خیبر.
4) شرایط شعبابیطالب یعنی اثبات "بحران" (بحران سازی یا بحران نمایی)
5) بحران ، کلید واژه تئوری انتخاباتی "دولت وحدت ملی" است ،یعنی اساساً بلحاظ سیاسی هر کشوری که دچار بحران (سیاسی ـ اقتصادی) شود تئوری دولت وحدت ملی مصداق مییابد.
6) با پذیرش" بحران" و" تئوری دولت وحدت ملی"، ناکارآمدی گفتمان اصولگرایی و اصولگرایان در مدیریت کشور اثبات خواهد شد.
7) (و بعد) نفی کارآمدی گفتمان اصولگرایی به منزله اثبات کارآمدی گفتمان رقیب است(مثلث انحرافیون-هاشمیون-خاتمیون)
8) گفتمان رقیب ، گفتمان تعامل و تنافع با غرب آمریکایی است و میل حریف (آمریکا) هم همین است (تقلای دشمن و رهروان داخلی آنان در پرداخت رسانه ای به شایعه "مذاکره با آمریکا" در روزهای اخیر هم ،تقویت پروژه مذاکره است)
البته همه اینها به تعبیری (قبلاً در یک تحلیل ارائه نمودم) به مثابه یک کوکتل موتولف سیاسی است و اثری در همت و اراده ملت ندارد و البته شرط عدم تاثیردشمن وآدم ربایان سیاسی داخلیٰ همیشه 2 عامل بوده است ومیباشد:
اولاً) تبعیت امت و مسئولان از امام فقیه ( یواس ای تودی به نقل از موسسه آمریکن ایترپرایز گفته است: آمریکا در ایران با یک سوپر حریف super opponent)) بنام (آیتالله) خامنهای مواجه است که نقشه راه ما را میشناسد و مردم به او اعتماد توام با اعتقاد دارند.
ثانیاً): تبعیت مسئولان از وحدت کلمه و اجتناب از اختلافات .
-اعلام تبعیت از فرمان امام خامنهای از ناحیه سران 3 قوه در روزهای اخیر بعد از هشدار آقا ، فال نیکی است بر حل مشکلات و همچنین خارج کردن دستور کار سوأل از رئیس جمهور در مجلس هم میتواند وحدت آفرین باشد.
ــ آدم ربایی سیاسی یعنی ذهنیت افکار عمومی را ازجهت صحیح با حادثهسازی و سناریونویسی صرفنظر دهند و به جانب ،جهت حوادث دستساز و خودساخته سوق دادن است.
ـــ یکی از ارکان و مولفههای اساسی در حوزه جنگ نرم ((آدمربایی سیاسی)) و فریب اذهان و ترجیحات ذهنی است (جورف نای ـ کتاب جنگ نرم)
ــ آدم ربایان سیاسی پشت صحنه فتنه اقتصادی 91 را مدیریت میکنند .
ــ فتنههای پیچیده سیاسی و امنیتی و اقتصادی از یک اتاق فکر هماهنگ نشأت میگیرد.
ــ معاویه در بدنام ساختن مولی علی(ع) و جریان او روزها به مستمندان گوسفند هدیه میکرد و در شب ،خود دستور ربایش آنها را صادر و در روز بعد با تبلیغات رسانهای ،آنرا متوجه جریان حضرت علی(ع) مینمود و این یعنی آدم ربایی سیاسی با خلق حوادث دست ساز باهدف ربایش ذهن وفکر.
و اما تحلیل:
دررمزگشایی فتنه اقتصادی که اخیراً دامنگیر ملت شریف ایران گردید، این سئوال را در ذهن ایجاد میکند که اساساً مشکل از کجاست؟
مشکلات ناشی از اثر وضعی تحریم...؟
مشکلات ناشی از کاهش فروش نفت ...؟
مشکلات ناشی از نوسانات ارز...؟
یا که ...؟
-تحریم...
تمام کارشناسان و اهل فنون اقتصادی و سیاسی معتقدند اثر تحریم نمیتواند چنین دامنهای داشته باشد و در بالاترین شکل هجمه ، 20 درصد موثر خواهد بود چرا که:
اولاً) تحریمها همراه با انقلاب است
ثانیاً) توان نظام بالاتر از توان ضربه دشمن است (بویژه امروز)
-فروش نفت...:
آنچه که آمارها و گزارشهای رسمی حکایت میکند فروش نفت در 6 ماهه نخست امسال به میزان 27 میلیارد دلار بوده است که از 2/1 میلیون بشکه در روز به 7/1 رسیده است و این در حالیست که 6 ماهه دوم که فصل سرد سال است و خریداران نفتی و گازی تقاضای مضاعفی خواهند داشت ،باضافه اینکه بمیزان21 میلیارد دلار صادرات غیر نفتی هم در 6 ماهه نخست صورت پذیرفت و باید به مجموع درآمد افزود ،بنابراین نمیتوان اثر ناجیز تحریم نفتی را دلیل معضلات اقتصادی کشور دانست.
-نوسانات ارزی...
گزینه نوسانات ارزی است و اثر آن با توجه به کنترل شدن نوسانات ارزی و دستگیری اخلالگران و دلالان و تعریف سامانه هدفمند ترخیص و تخصیص ارز ، در حال حاضر نمیتواند مترادف با گرانیهای اخیر باشد.
-البته هر سه گزینه میتوانند اثر حداقلی داشته باشند.
آنچه که می ماند و میتواند بماند، گزینهای است با این فرضیه سیاسی که ،آیا آدمربایی سیاسی در حال رخ دادن است؟
به فرضیه های ذیل توجه کنیم:
1)زمان فتنه اقتصادی (نزدیک به انتخابات ریاست جمهوری خرداد 92) یک زمان محاسبه شده ایست.
2)ارادهای باطل در داخل مشاهده میشود که میخواهد کشور را به شرایط شعبابیطالب بکشاند ، و یا وانمود سازد (القا سازی باهدف ربایش افکارعمومی)
3)اثبات شرایط شعب ابیطالب درزمان نزدیک به انتخابات یعنی عبور از شرایط بدر و خیبر.
4) شرایط شعبابیطالب یعنی اثبات "بحران" (بحران سازی یا بحران نمایی)
5) بحران ، کلید واژه تئوری انتخاباتی "دولت وحدت ملی" است ،یعنی اساساً بلحاظ سیاسی هر کشوری که دچار بحران (سیاسی ـ اقتصادی) شود تئوری دولت وحدت ملی مصداق مییابد.
6) با پذیرش" بحران" و" تئوری دولت وحدت ملی"، ناکارآمدی گفتمان اصولگرایی و اصولگرایان در مدیریت کشور اثبات خواهد شد.
7) (و بعد) نفی کارآمدی گفتمان اصولگرایی به منزله اثبات کارآمدی گفتمان رقیب است(مثلث انحرافیون-هاشمیون-خاتمیون)
8) گفتمان رقیب ، گفتمان تعامل و تنافع با غرب آمریکایی است و میل حریف (آمریکا) هم همین است (تقلای دشمن و رهروان داخلی آنان در پرداخت رسانه ای به شایعه "مذاکره با آمریکا" در روزهای اخیر هم ،تقویت پروژه مذاکره است)
البته همه اینها به تعبیری (قبلاً در یک تحلیل ارائه نمودم) به مثابه یک کوکتل موتولف سیاسی است و اثری در همت و اراده ملت ندارد و البته شرط عدم تاثیردشمن وآدم ربایان سیاسی داخلیٰ همیشه 2 عامل بوده است ومیباشد:
اولاً) تبعیت امت و مسئولان از امام فقیه ( یواس ای تودی به نقل از موسسه آمریکن ایترپرایز گفته است: آمریکا در ایران با یک سوپر حریف super opponent)) بنام (آیتالله) خامنهای مواجه است که نقشه راه ما را میشناسد و مردم به او اعتماد توام با اعتقاد دارند.
ثانیاً): تبعیت مسئولان از وحدت کلمه و اجتناب از اختلافات .
-اعلام تبعیت از فرمان امام خامنهای از ناحیه سران 3 قوه در روزهای اخیر بعد از هشدار آقا ، فال نیکی است بر حل مشکلات و همچنین خارج کردن دستور کار سوأل از رئیس جمهور در مجلس هم میتواند وحدت آفرین باشد.