میشود. صحبت از یک حق است. حق الناس... حق مردم! آن هم نه یک نفر که روزی چند نفر! شما اگر در یک بقالی باقیمانده پولتان را بخواهید و او نداشته باشد، یک جنس کم قیمت مشکل را حل میکند. اما نانوایی ها چه؟ پمپ بنزین ها چه، وقتی باقی پول خرده می آورد؟
مگر چند تا نانوایی در تهران هست که عقلش برسد، با تکه ای نان اضافه پول خرد را جبران کند. حالا هم که قیمت ها طوری شده که بخواهی نخواهی خرده دارد. اما بیش ترین حرفی که می شنویم این است: خرده ندارم! یعنی برو پی کارًٌٍٍََُُِِت! یه باری هم که مثلا در یک پمپ بنزین لب به اعتراض می گشایی که بقیه اش؟
با توهین و تحقیر و برای پس دادن 300 تومان باقی مانده به همکارش میگوید یه صد تومنی بده به این بره! شما حساب کنید روزی چند نفر از این صدیها و دویستی ها باید بگذرند؟ البته بعضیها راضی هم نیستند که بگذرند، فقط حال دعوا ندارند. حساب کردین؟ روزی چند ده هزار تومان! در آمد خوبی است! زندگی روی آتش...