دکتر مجتبی شریفی- مقام معظم رهبری (دام عزه العالی) در دیدار با جمع کثیرى از پاسداران سپاه پاسداران انقلاب اسلامى (سال 1373) فرمودهاند که مجالس عزاداری ماه محرم باید دارای سه ویژگی ذیل باشد:
1ـ عاطفه را نسبت به حسین بن علی و خاندان عصمت و طهارت صلوات الله علیهم بیشتر کند. (علقه و رابطه و پیوند عاطفی را باید مستحکم تر سازد.) چون رابطه عاطفی، یک رابطه بسیار ذی قیمت است.
2. نسبت به حادثه عاشورا، باید دید روشن و واضحی به مستمع بدهد.
3. نسبت به معارف دین، هم ایجاد معرفت و هم ایجاد ایمان – ولو به نحو کمی – کند.
معظم له، درباره تبیین ویژگی دوم در جمع روحانیون استان کهگیلویه و بویر احمد (سال 1376) فرمودهاند:
«دومین ویژگی ای که باید در این مجالس به وجود آید، این است که مردم نسبت به اصل حادثه عاشورا، معرفت روشنتر و واضحتری پیدا کنند.»
و در بخش دیگر میفرمایند: موضوع سخنرانی، باید حضّار آن مجلس را به این فکر فرو ببرد که: «ما به این مجلس آمدیم و گریه ای هم کردیم؛ اما برای چه؟ قضیه چه بود؟ چرا باید برای امام حسین(ع) گریه کرد؟ اصلاً چرا امام حسین(ع) به کربلا آمد و عاشورا را به وجود آورد؟»
بنابراین، باید به موضوعاتی پرداخت که نسبت به اصلِ حادثه عاشورا، معرفتی در افراد به وجود آورد.
همچنین در تبیین سومین ویژگی در همان سخنرانی میفرمایند: سومین ویژگی لازم در این مجالس، افزایش ایمان و معرفت دینی در مردم است. در چنین مجالسی باید از دین، نکاتی عنوان شود که موجب ایمان و معرفتِ بیشتر در مستمع و مخاطب گردد.
و در بخشی دیگر از بیانات مقام معظم رهبرى (دام عزه) درباره مراسم عزاداری آمده است که: در مراسم عزاداری، به روح آن واقعه باید توجه نمود نه اینکه فقط صورت سازی و تصویر سازی شود.
بنابراین، در خصوص تأکید مقام معظم رهبری (ادام الله ظله الوارف) بر معرفت بخش بودن مراسم عزاداری و ضرورت گریه بر حسین(ع) و شناخت علت این گریه و تأکید بر آن، بجاست که به احادیث ذیل اشاره نماییم.
از جفاکاری بر حذر باشید
روایت شده است که شخصی به نام حارث اعور نزد امیر مؤمنان(ع) آمده و از آن حضرت(ع) شنید که فرمودند:
«بِأَبِی وَ أُمِّی الْحُسَیْنُ الْمَقْتُولُ بِظَهْرِ الْکُوفَهِ وَ اللَّهِ کَأَنِّی أَنْظُرُ إِلَى الْوَحْشِ مَادَّهً أَعْنَاقَهَا عَلَى قَبْرِهِ مِنْ أَنْوَاعِ الْوَحْشِ یَبْکُونَهُ وَ یَرْثُونَهُ لَیْلًا حَتَّى الصَّبَاحِ فَإِذَا کَانَ کَذَلِکَ فَإِیَّاکُمْ وَ الْجَفَاءَ» (1)
«پدر و مادرم به فدای حسینی که در پشت کوفه (یعنی کربلا) شهید خواهد شد. به خدا قسم! گویا میبینم که انواع و اقسام حیوانات وحشی گردنهای خود را روی قبر حسین(ع) نهاده و شب تا صبح برای حسین(ع) گریه میکنند و مرثیه میخوانند. وقتی چنین زمانی فرا رسید، از جفاکاری بر حذر باشید!»
میبینیم در این حدیث، به جای توجه دادن به گریه بر صرف مصیبت که اهل تحقیق آن را گریه بر اثر میخوانند، به گریه بر عامل ایجاد مصیبت توجه داده شده و در پایان حدیث، از جمله «اِیَّاکُمْ وَ الْجَفَاءَ» از جفاکاری بر حذر باشید، استفاده شده و این در حالی است که هنوز واقعه عاشورا به ظاهر رخ نداده بود و امیرمؤمنان(ع) به علمی که به حوادث آینده داشتند، مردم را از عاملی که موجب ایجاد مصیبت برای حسین(ع) و یاران باوفایش شد، بر حذر داشتند و گریه را که دلسوزی بر مصیبت حسین(ع) و یاران باوفای اوست، به عنوان عامل دوری از منشأ ایجاد مصیبت معرفی نمودند که امری بسیار تأمل برانگیز است.
نکته جالب اینکه واژه جفا در اصل به معنای باز شدن زین اسب و فاصله گرفتن زین از پشت اسب به هنگام حرکت این حیوان است که برای سوارکار ایجاد مخاطره نموده و او را به زمین میاندازد و به همین دلیل به خالی کردن پشت کسی که به او تکیه نموده و نسبت به او اطمینان خاطر دارد، جفا گفته میشود و سرّ اینکه امیرمؤمنان(ع) شیعیان خود را از جفا پرهیز میدهند، آن است که این خاندان پاک(ع) به ادعای شیعه و اعتقاد و عمل آنها تکیه نموده اند و بنابراین هرگونه خلاف و مکر و نیرنگی از سوی ایشان، به خالی شدن پشت آن بزرگواران منتهی شده و برایشان ایجاد آسیب و مصیبت مینماید.
آیا صرفاً بر مصیبت حسین(ع) گریه میکنید؟
در روایت دیگر آمده است که عبدالله بن یحیی در جنگ صفین، نزد امیرمؤمنان(ع) بود که به سرزمین نینوا رسیدند، عبدالله به یکباره مشاهده کرد که آن حضرت(ع) دستور توقف داده و دیدگان مبارکشان پر از اشک شد و ماجرای رسول
خدا (ص) را تعریف نمود که فرمودند: حسین(ع) در کنار فرات به شهادت میرسد. در اینجا بود که: ضَجَّ النَّاسُ بِالْبُکَاءِ وَ الْعَوِیلِ. مردم شروع به گریه و ناله کردند.
و رسول خدا(ص) به آنها فرمود: ای مردم!
أَ تَبْکُونَهُ وَ لَا تَنْصُرُونَهُ اللَّهُمَّ فَکُنْ أَنْتَ لَهُ وَلِیّاً وَ نَاصِراً! (2)
«آیا صرفاً بر مصیبت حسین(ع) گریه میکنید؟ (و بر گریه بر اثر اکتفا مینمایید؟) اما حاضر نیستید (با دوری از عامل ایجاد مصیبت) او را یاری نمایید (و مانع شهادتش شوید)؟ سپس فرمودند: پروردگارا! تو یار و یاورش باش.» همانگونه که ملاحظه می کنید در این روایت شریف نیز به موضوع گریه بر اثر و دوری از عامل ایجاد اثر اشاره شده است.
تا رجعت صبر کنید
در حدیث انحدار یعنی فرود آمدن فرشتگان برای یاری نمودن حسین(ع) که پس از شهادت حضرت رخ داد، آمده است که:
قَالَتِ الْمَلَائِکَهُ یَا رَبِّ أَذِنْتَ لَنَا بِالانْحِدَارِ فِی نُصْرَتِهِ فَانْحَدَرْنَا وَ قَدْ قَبَضْتَهُ فَأَوْحَى اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى إِلَیْهِمْ أَنْ الْزَمُوا قُبَّتَهُ [قَبْرَهُ] حَتَّى تَرَوْنَهُ وَ قَدْ خَرَجَ فَانْصُرُوهُ. (3)
فرشتگان گفتند: پروردگارا! تو به ما اجازه دادی برای یاریاش فرود آییم و ما چنین کردیم، در حالی که قبل از یاری ما روح مبارکش را قبض نمودی؟ خداوند به آنان وحی نمود که کنار قبّه و قبرش بمانید تا اینکه در هنگام ظهور و رجعت، خروجش را ببینید، در آن هنگام او را یاری کنید.
و در اینجا جمله بسیار عجیبی در ادامه روایت ذکر شده و آن اینکه فرمودند: اما تا آن زمان، «وَ ابْکُوا عَلَیْهِ وَ عَلَى مَا فَاتَکُمْ مِنْ نُصْرَتِهِ وَ أَنَّکُمْ خُصِّصْتُمْ بِنُصْرَتِهِ وَ الْبُکَاءِ عَلَیْهِ.» بر او و بر اینکه نتوانستید یاریاش دهید (یعنی عامل مصیبت را از او دور نمایید) گریه کنید. چرا که شما، هم به نصرت او و دوری از عامل ایجاد مصیبتاش و هم بر اندوه و گریه نسبت به این عامل، از میان همگان اختصاص یافتهاید.
ایمنی ما به تو امنیت می دهد
در روایت دیگر امام صادق(ع) به فردی به نام مِسْمَع ضمن بیان مطالب فراوانی فرمودند:
رَحِمَ اللَّهُ دَمْعَتَکَ أَمَا إِنَّکَ مِنَ الَّذِینَ یُعَدُّونَ فِی أَهْلِ الْجَزَعِ لَنَا وَ الَّذِینَ یَفْرَحُونَ لِفَرَحِنَا وَ یَحْزَنُونَ لِحُزْنِنَا وَ یَخَافُونَ لِخَوْفِنَا وَ یَأْمَنُونَ إِذَا أَمِنَّا.(4) خداوند اشکهای چشم تو را موجب رحمتت قرار دهد. چرا که تو از کسانی هستی که اهل جزع بر مصیبت ما و فرح بر شادی ما و حزن بر اندوه ما و هراس از خوف ما و امن بر ایمنی ما محسوب میشوی.
به تعبیری دیگر، یعنی عاملی که موجب حزن و جزع و خوف و مصیبت ما شود، تو را به گریه میآورد و تنها ایمنی ما به تو امنیت میدهد و به این ترتیب امام صادق(ع) به مِسْمَع میفهمانند که بکاء و عَبْرَه، که در زبان فارسی بدون توجه به تفاوت معانی آنها، هر دو به گریه تفسیر میشوند، هنگامی دارای ارزش است که از دلسوزی گریه کننده بر مصیبت حسین(ع) خبر داده و او را از عامل ایجاد مصیبت باز دارد.
پاداش این گریه ها چیست؟
در حدیث دیگر چنین آمده که مفضل در مجلسی مشاهده نمود که امام صادق(ع) و همه اهل خانوادهاش بر مصیبت حسین(ع) میگریند، از این رو از آن حضرت(ع) پرسید: َا مَوْلَایَ مَا فِی الدُّمُوعِ؟ فَقَالَ مَا لَا یُحْصَى إِذَا کَانَ مِنْ مُحِقّ.(5) مولای من! اجر پاداش این گریهها چقدر است؟ که امام صادق(ع) در پاسخ او فرمودند: این اجر قابل احصاء نمیباشد.
با این توضیح که احصاء از ریشه حَصی به معنای سنگریزه گرفته شده و چون اعراب با سنگریزهها به شمارش میپرداختهاند، از این جهت به شمردن، احصاء گفتهاند. اما این اجر غیر قابل شمارش به کسی تعلق میگیرد که گریهاش از روی حقیقت بوده و اعتقادش بر حق باشد. یعنی دلسوزی و اندوه او از مصیبت حسین(ع)، حقیقتاً عامل بازدارندگی او از ایجاد مصیبت برای آن بزرگوار شده و او را از اعتقاد و عملی که یزید و لشکر او(لعنت الله علیهم) بدان مبتلا بودند، پرهیز داده و دور نماید.
همچنین در حدیث حمیری که سلسلهاش از طریق ربیعه سعدی به ابوذر غفاری منتهی میشود، در کاملالزیارات ذکر شده که ابوذر میگوید: رسول خدا(ص) را دیدم که: یُقَبِّلُ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ ع وَ هُوَ یَقُولُ مَنْ أَحَبَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ ع وَ ذُرِّیَّتَهُمَا مُخْلِصاً لَمْ تَلْفَحِ النَّارُ وَجْهَهُ وَ لَوْ کَانَتْ ذُنُوبُهُ بِعَدَدِ رَمْلِ عَالِجٍ
حسن(ع) و حسین(ع) را میبوسید، در حالی که میفرمود: هرکس، حسن(ع) و حسین(ع) و ذریه آن دو بزرگوار را (به اعتبار امامت و یا اتباع از امامت ایشان) دوست داشته باشد، آتش، چهرهاش را نمیسوزاند، گرچه گناهانششبه تعداد ریگهای بیابان باشد.
اما نکته مهم، ادامه روایت است و استثنایی که در آن ذکر شده و در آن چنین آمده است: إِلَّا أَنْ یَکُونَ ذَنْبُهُ ذَنْباً یُخْرِجُهُ مِنَ الْإِیمَان.(6)
مگر اینکه، سنخ و جنس گناهان او، از اموری باشد که او را از دایره ایمان و اعتقاد (به ولایت این خاندان و حقانیت ناشی از آن که در روایت قبل ذکر شد) خارج نموده باشد. چرا اینکه در صورت خروج از دایره حق و ایمان، دیگر گریهاش از اندوهی که موجب نصرت این خاندان شده و آنها را از رنج و مصیبت نجات دهد، خبر نداده بلکه، صِرف ناله و فریادی است که امام سجاد(ع) در حدیثی که در پایان ذکر خواهد شد، آن را مورد سرزنش و نکوهش قرار داده است.
همه گناهان آمرزیده می شود مگر...
در روایت مشابه دیگری از امام باقر(ع) آمده است که فرمودند:
لَیْسَ مِنْ عَبْدٍ یُذْکَرُ عِنْدَهُ أَهْلُ الْبَیْتِ فَیَرِقُّ لِذِکْرِنَا إِلَّا مَسَحَتِ الْمَلَائِکَهُ ظَهْرَهُ وَ غُفِرَ لَهُ ذُنُوبُهُ کُلُّهَا إِلَّا أَنْ یَجِیءَ بِذَنْبٍ یُخْرِجُهُ مِنَ الْإِیمَان.(7) هیچ بندهاى نیست که (مصیبت ما خاندان(ع) به اعتبار عامل و سبباش) نزد او ذکر شود و او بر این مصیبت (و علت ایجاد آن) دل بسوزاند، جز آنکه فرشتگان بر پشت او دست نوازش کشیده و همه گناهانش آمرزیده شود، مگر گناهى او را از دایره ایمان خارج کند. (یعنی آه و ناله فرد، صرفاً بدون معرفت به عامل ایجاد مصیبت باشد و بر خلاف آنچه که با گریه نشان میدهد در درونش، سبب و انگیزهای که او را از عامل ایجاد مصیبت برای اهلبیت(ع) رهایی بخشد، وجود نداشته باشد که در این صورت، چنین فردی، اهل حق و ایمان محسوب نشده و از این وعده، محروم خواهد ماند.
با توجه به احادیث فوق که تنها نیمی از آن ذکر گردید، میتوان به رمز و راز تأکید مقام معظم رهبری (دام ظله العالی) بر معرفت بخش بودن مراسم عزاداری و بیان علت و ضرورت گریه بر مصیبت حسین(ع) تا اندازهای واقف گردید و به بخشی از منویات عالیه معظم له که به حق از ضروری ترین مسائل مطرح نزد نسل جوان است، پی برد. و چه زیباست که امام رضا(ع) پس از اینکه دعبل را به خواندن مرثیه جدش حسین(ع) ترغیب مینمایند و به او تأکید میکنند که در خلال مرثیه خوانیاش، خصایص بنیامیه یعنی دشمنان آن حضرت(ع)را بیان کند، در فرازی از گفتار خود به دعبل، چنین میفرمایند که: اِرْثِ الْحُسَیْنَ فَأَنْتَ نَاصِرُنَا وَ مَادِحُنَا مَا دُمْتَ حَیّاً فَلَا تُقَصِّرْ عَنْ نَصْرِنَا مَا اسْتَطَعْتَ.(8) ای دعبل! بر حسین(ع) مرثیه بخوان. زیرا که تو تا زنده هستی یاور ما و مدح کننده ما خواهی بود. اما (به صرف گریستن و گریاندن اکتفا نکن، بلکه دلسوزی بر حسین(ع) و گریه بر او را سبب نجات او از مصیبتی که موجب دلسوزی و گریه میشود، قرار بده یعنی) از یاری نمودن به میزانی که میتوانی کوتاهی نکن و از عامل ایجاد مصیبت ما به مقداری که در توان توست، بپرهیز.
و به همین دلیل است که اسحاق سبیعی، از خزیم اسدی روایت میکند که پس از شهادت حسین(ع)، امام سجاد(ع) را مشاهده نمودم در حالی که مردم اطراف او را گرفته و بر شهادت پدرش میگریستند که امام سجاد(ع) به گریه کنندگان رو نموده و فرمودند: تَبْکُونَ عَلَیْنَا وَ مَنْ قَتَلَنَا
غَیْرُکُم.(9)
آیا بر مصیبت ما گریه میکنید؟ پس به ما بگویید چه کسی جز شما خاندان ما را به قتل رسانده است؟
یعنی شما به عامل ایجاد مصیبت مبتلایید گرچه به ظاهر، به اثر ناشی از این مصیبت گریه نموده و آه و ناله میکنید!
* استاد دانشگاه و نویسنده و محقق در زمینه علوم اسلامی
پی نوشت:
1- بحارالانوار، ج 45، ص 205
2- بحارالأنوار، ج 44، ص 247
3- کامل الزیارات ص87
4- بحارالأنوار، ج 44، ص 289
5- بحارالأنوار، ج53، ص 23
6- کامل الزیارات، ص51
7- الکافی، ج8، ص 101
8- بحارالأنوار ج45، ص257
9- مثیر الأحزان، ص86