این فرهنگ دیگری است که تزریق میکند که امر به معروف و نهی از منکر فضولی است. این فرهنگ ما نیست، ولی دارد تزریق میشود.برخی مفاهیم دارند عوض میشوند و مثلاً غیرت به عنوان حسادت تلقی میشود و امر به معروف و نهی از منکر فضولی در کار دیگران است،
حجت الاسلام والمسلمین مسعود عالی- سومین و چهارمین نکتهای که پیغمبر (ص) فرمود این بود: «وَ اَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهُوا عَنِ الْمُنْکَرِ»، بچههایتان را امر به معروف و نهی از منکر کنید. در این دنیایی که چالهها و چاههای بسیاری نه برای بچهها که برای بزرگترها کنده شده است، بچههایمان را در این امواج رها نکنیم. این فرهنگ دیگری است که تزریق میکند که امر به معروف و نهی از منکر فضولی است. این فرهنگ ما نیست، ولی دارد تزریق میشود.برخی مفاهیم دارند عوض میشوند و مثلاً غیرت به عنوان حسادت تلقی میشود و امر به معروف و نهی از منکر فضولی در کار دیگران است، تو به کار خودت برس چه کار به کار دیگری داری؟ کلاه خودت را بگیر باد نبرد، چه کار به دیگری داری؟ اینها حرفهایی است که زده میشوند و به عنوان فرهنگ دارند جا میافتند. قرآن میفرماید نه فقط نسبت به خودیها، آشنایان، بچهها، بلکه «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاء بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ» (۱) مؤمنین نسبت به همدیگر ولایت و مسئولیت دارند، اگر میبینند دارد در چاه میافتد باید دستش را بگیرند، چه برسد به بچه و نزدیکانشان. پیغمبر (ص) فرمود: «وَ اَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهُوا عَنِ الْمُنْکَرِ»، بچههایتان را امر به معروف و نهی از منکر کنید، البته من و شما میدانیم لازمه امر به معروف و نهی از منکر گردنْ کلفت، صدای درشت یا داد و بیداد کردن نیست. کلید تربیت یک کلمه است: رفاقت. هر کسی بتواند رفاقت را با هر متربی که قرار است تربیتش کند برقرار و حفظ کند، موفق میشود. رفاقت احتیاج به تعریف ندارد و همه میدانیم معنیاش چیست. رفیق شخصیت رفیقش را حفظ میکند، تحقیرش نمیکند. رفیق حرف رفیقش را گوش میدهد. خانه که پادگان نیست که هر چه پدر و مادر میگویند خوب است و بچه باید گوش بدهد. این طور نیست. بچه هم بگوید و پدر و مادر گوش بدهند. رفقا با هم وقت میگذارند، این طرف و آن طرف میروند. هیچ لزومی ندارد برای امر به معروف و نهی از منکر دعوا و مرافعه راه بیندازد و کاری کند که سه چهار تا منکر از بغلش در بیاید. در اصفهان در زمان آقانجفی اصفهانی ـ که اوایل سلسله قاجار بود ـ دو سه تا از طلبههای مدرسه ایشان سراسیمه با یقه پاره و دایره و تنبک شکسته آمدند. معلوم بود زد و خورد کرده بودند. پیش آقانجفی آمدند و گفتند: «حاجآقا! این نزدیکیها یک عروسی و بزن و بکوب بود. سه چهار نفر بودیم و از روی پشتبامها رفتیم و ریختیم داخل مجلس و شروع کردیم دایره و تنبکشان را زدیم و شکستیم. یکی گفت من چند تا به گوش عروس زدم. یکی دیگرشان گفت من هم یک چک به گوش عروس زدم». آقانجفی اصفهانی گفت: «باریکلا! جداً همهتان دست مریزاد دارید. رفتید جلوی یک منکر را بگیرید، سه تا منکر انجام دادید. چه کسی به شما گفت از روی پشتبام مردم بروید؟ به چه حقی؟ بهعلاوه وقتی رفتید چه کسی به شما گفت بزنید بشکنید؟ ـ وسایل موسیقی که هم برای حلال و هم برای حرام به کار میرود، مالیت دارد. وسایل موسیقیای که فقط و فقط در موسیقی حرام استفاده میشوند (اگر چنین چیزی داشته باشیم) مالیت و ارزش ندارند ـ چرا زدید و شکستید؟ تو چرا در گوش عروس زدی؟ مگر نامحرم نیست؟ آمدید جلوی منکر را بگیرید خودتان سه تا منکر مرتکب شدید». این جوری هم میشود امر به معروف و نهی از منکر کرد، ولی اثر و ارزشی ندارد. در حالی که با رفاقت میشود امر به معروف و نهی از منکر کرد. الان آقایی در تهران هست که سنی از ایشان گذشته است، میگفت اوایل جوانیام بود و اولین شبی بود که نمیخواستم خانه بروم و میخواستم با دوستانم باشم. تا آن موقع شب بیرون از خانه نبودم و به خانه میرفتم. آن شب به یکی از رفقا گفتم به پدر و مادرم بگو امشب به خانه نمیآیم. آن واسطه یادش رفت یا هر چه که بود، نگفت. پدر و مادرم تا صبح خیلی دلواپس بودند. وقتی صبح وارد خانه شدم، دیدم پدرم دارد روی ایوان خانه راه میرود و بسیار عصبانی و ناراحت است. ناراحتی را از چشمهایش میدیدم. منتظر بودم دو سه تا حرف درشت به من بزند. وقتی به او نزدیک شدم، فقط یک جمله به من گفت: «فلانی! این رسم رفاقت نبود، من و مادرت تا صبح بیدار بودیم». ایشان گفت وقتی فهمیدم آن واسطه به پدر و مادرم خبر نداده بود که شب به خانه نمیآیم و این بندگان خدا تا صبح نگران بودند و این طرف و آن طرف پرسوجو میکردند، فهمیدم اینها چه کشیدهاند. پدرم با وجود آن عصبانیت و سختیای که کشید چقدر قشنگ با من برخورد کرد که فلانی! رسم رفاقت نبود. میشود با رفاقت امر به معروف و نهی از منکر کرد. علاوه بر مسئله بچهها و تربیتشان در این حدیث پیغمبر (ص)، آموزههای تربیتی، کاربردی و عملیاتی قابل انتقال و زیبایی داریم که اگر دستهبندی و مرتب شوند، هیچ لزومی ندارد مسائل تربیتی را از فرهنگهای دیگر وام بگیریم. بگذارید از پیغمبر (ص)، اهلبیت (ع) و کسانی که انسان را شناختهاند و میدانند قفلها و کلیدهایش چیست، بگیریم. انشاءالله بتوانیم در این دوران که دوران آخرالزمان شناخته شده است، خود و دینمان، دین بچهها و اطرافیانمان و مؤمنین و مسلمین دیگر را حفظ کنیم. در این دوره و زمانه حمله به سمت همه، خصوصاً جوانها از همه شدیدتر است.
پینوشتها: (۱)قرآن کریم، سوره توبه، آیه ۷۱