ویژه

کالبدی که بر آن "اِنْ کانَتْ مُسیئَه" خوانده نشد

اتفاقاتی که پس از رحلت حضرت امام (ره) رخ داد اعجاب آور بود. سراغ ندارم شخصیتی را که هم در استقبال و هم بدرقه و هم تشییع ایشان همه با دل و جان حضور یافته باشند. رحلت حضرت امام (ره) برای امت اسلامی بسیار نگران‌کننده بود، چون به این می‌اندیشیدند که آینده چه خواهد شد و همه کسانی که علاقمند به اسلام و انقلاب اسلامی بودند، نگران این قضیه بودند.
جواد مقصودی- اتفاقاتی که پس از رحلت حضرت امام (ره) رخ داد اعجاب آور بود. سراغ ندارم شخصیتی را که هم در استقبال و هم بدرقه و هم تشییع ایشان همه با دل و جان حضور یافته باشند. رحلت حضرت امام (ره) برای امت اسلامی بسیار نگرانکننده بود، چون به این میاندیشیدند که آینده چه خواهد شد و همه کسانی که علاقمند به اسلام و انقلاب اسلامی بودند، نگران این قضیه بودند.

برعکس آن بعضی از خارجنشینان و داخلیهایی که تحت تأثیر خارجنشینها هستند، خشنود بودند و خارجنشینها با خوشحالی چمدانهایشان را بسته بودند و میگفتند امام رحلت کرده و کار تمام شده است! پس میتوانیم برگردیم. گوشه گوشه حرکتهایی که انقلاب اسلامی را به وجود آورد، نشاندهنده عنایت خاص پروردگار به امت اسلامی ما بود که این برهه حساس از تاریخ انقلاب هم مسثتنی نبود.

پس از رحلت ایشان من خودم به بیت امام رفته بودم، چون گفته شده بود وقتی حضرت امام از دنیا رحلت کردند از مصلی تشییع شود.

آن زمان به دلیل آنکه بنده مسئولیت ستاد نماز جمعه تهران را داشتم، مصلی دست ما بود. به بیت که رفته بودیم همه آقایان و بزرگان هم حضور داشتند و ظاهراً جلسات خبرگان هم‌‌ همان جا تشکیل شده بود. همگی گریه میکردیم و فکر آینده بودیم که چه خواهد شد؟ در اتاقی که بودیم از آقای توسلی سئوال کردم: «بالاخره وضع امام چه جوری شد؟» جواب دادند: «تمام شد! تمام شد! برو ببین». به اتاقی که امام در آن بستری بودند رفتم و دیدم ایشان آرام خوابیده است و جان را به جانان تسلیم کرده و از دنیا رفته بودند. بعد از آن آماده شدیم امام را به مصلی بیاورند و از آنجا بدرقه کنند. وضعیت خاصی بود. همه عزادار بودند و از ته دل برای امام میگریستند. وقتی امام را به مصلی آوردند، قرار شد مردم برای وداع با امام به مصلی بیایند. تریبون نماز جمعه و اداره مراسم تشییع و آمدن مردم هم دست ما بود، عدهای میگفتند میکروفون را به ما بدهید، مطالبی داریم و میخواهیم به مردم بگوییم، چون آنها را میشناختیم تریبون را به آنها نمیدادیم و میگفتیم برنامهریزی شده است و نمیتوانیم تریبون را به شما بدهیم.

اینها کسانی بودند که وضعیت روشنی در انقلاب نداشتند. یادم هست وقتی تابوت حضرت امام را میآوردند که در آن مقر استقرار یابد به ذهنم افتاد خوب است روی تابوت عمامهای بگذارند که معلوم شود سید عام است و ابهت خاصی دارد. اتفاقاً آقای رسولی محلاتی آنجا بود و به ایشان گفتم عمامهتان را بدهید که روی تابوت حضرت امام بگذاریم. ایشان هم فوری دادند. بعد آقای انصاری آن را گرفتند و روی تابوت گذاشتند. در همین گیر و دار مقام معظم رهبری گفتند دارم میآیم. به محض اینکه ایشان آمدند همه مردم متوجه ایشان شدند، طوری که وحشت کردیم نکند ایشان زیر دست و پای مردم آسیب ببینند. استقبال و گرایش مردم به ایشان خودجوش بود، اما بسیار چشمگیرو دیدنی! خداوند متعال دلها را هدایت میکند. به هر حال استقبال فوقالعادهای از مقام معظم رهبری در مصلی شد.

بعد از آن گفته شد کسی که قرار است بر امام نماز میت بخوانند مرحوم آیتالله گلپایگانی است. ایشان هم آمدند نماز را بر امام اقامه کردند. یادم میآید ایشان از جمله «اَللّهُمَّ اِنْ کانَتْ مُحْسِنَه فَزِدْ فی اِحْسَانِها وَ اِنْ کانَتْ مُسیئَه فَتَجاوَزْ عَنْها»، «اِنْ کانَتْ مُسیئَه» را نگفتند، یعنی آیتالله گلپایگانی در وجود حضرت امام ذرهای را که مخالف امر الهی باشد، نیافتند و با توجه به قلب صافی که داشتند و ارتباط روحانیای که بین ایشان و امام بود این مطلب را نفرمودند. مدتی جنازه آنجا بود که مردم میآمدند و وداع میکردند، بعد از آن تا بهشت زهرا تشییع و در آنجا به خاک سپرده شد.

*عضو هیئت موسس حزب موتلفه اسلامی
https://shoma-weekly.ir/UGSB5F