جامعه

چون می بینی

تو به هم می ریزی چون می بینی. کناری در ماشینش بستنی می خورد و آهسته می رود، تو به هم می ریزی چون می بینی. یکی در پیاده رو مشغول خواندن و راه رفتن است، تو به هم می ریزی، چون می بینی. خوب نبین. یه کم چشم پایین حرکت کن. سرت را بالا بگیر چشمت را بنداز زمین، شاید از این مصائب نجات پیدا کردی!

آقای یکی یدونه- نمی دانم این چه جور مریضی است؟ صحبت از گذشت و این حرف ها ندارم! نمی خوام نصیحت کنم وقتی یکی پیچید جلوی ماشینت، حتی می توانی گذشت کنی و حالش را نگیری! چون باید سرعت بگیری و جلوی چند نفر بپیچی تا شاید بتوانی حال او را بگیری و او دوباره حال تو را بگیرد و قص ... این را نمی خواهم بگویم. از این خیلی پایین تر. گاهی می بینی و گذشت می کن. گاهی می بینی و نمی بینی تا بگذری. گاهی به تو هم ربطی ندارد و ضرری هم برای تو ندارد نباید ببینی اما می بینی. نهی از منکری هم در کار نیست، اما می بینی! جلویی وقتی می ایستد، ماشینش دقیقا پشت جلویی نیست، تو به هم می ریزی چون می بینی. کناری در ماشینش بستنی می خورد و آهسته می رود، تو به هم می ریزی چون می بینی. یکی در پیاده رو مشغول خواندن و راه رفتن است، تو به هم می ریزی، چون می بینی. خوب نبین. یه کم چشم پایین حرکت کن. سرت را بالا بگیر چشمت را بنداز زمین، شاید از این مصائب نجات پیدا کردی!

https://shoma-weekly.ir/XLG2aY