جامعه

چرا «شاگردی» مهم است؟

تجربه معلمی ثابت کرده است آموختن و یادگیری در فضاهای مشترک انسانی دانشگاه، برای دانشجویان دوره لیسانس ضروری است
مهدیه کرمی- با پیشرفت فناوری، متفکران و اندیشمندان زیادی به دنبال ایجاد پیوند میان تکنولوژی و آموزش بودند تا ضمن کاهش واسطههای آموزش، تحولی در آن ایجاد کرده و از این طریق دایره تعلیم و تعلم در جامعه را افزایش دهند.

در همین راستا توماس ادیسون در دهه سوم قرن بیست پیشبینی کرد تصاویر متحرک، نظام آموزشی را متحول خواهد کرد و در عرض چند سال جانشین کتابهای درسی میشوند. نیمقرن بعد اسکینر روانشناس مشهور گفت میدانم بهزودی با کمک ماشینهای آموزش برنامهریزیشده، دانشآموزان با صرف وقت و تلاش لازم برای یک کلاس معمولی، دو برابر شیوه سنتی خواهند آموخت. این روند ادامه داشت تا از دو دهه قبل بهتدریج استفاده از کامپیوتر برای آموزش تبلیغ شد. حتی در دهه هشتاد پیشنهادهایی مبنی بر استفاده از کامپیوتر بهعنوان معلم مطرح شد اما مورد استقبال قرار نگرفت.

اینترنت منجی میشود!

آخرین دیدگاه در این زمینه توانایی شبکه اینترنت برای تحول در آموزش است. به گمان هواداران این دیدگاه، با گسترش آموزش از طریق شبکه اینترنت مشکلات فعلی نظام آموزشی حل خواهد شد و دیگر کسی نگران تعداد بالای دانشآموزان در کلاسها، ساختارهای معیوب آموزشی و کیفیت پایین معلمها نخواهد بود. این دیدگاه که از ایالاتمتحده شروعشده بود، در چین هم مورداستفاده قرار گرفت. جیانگ زمین، رئیسجمهور وقت چین، پیشنهاد تشکیل گروه پشتیبانی از اینترنت را مطرح کرد و گفت پست الکترونیک، تجارت الکترونیک، ارائه خدمات آموزشی و پزشکی از راه دور و پزشکی را متحول خواهد کرد. البته بخشی از اساتید نیز با این نظر مخالفاند و آموزش از طریق شبکه اینترنت را ناکارآمد میدانند. آنها معتقدند آموزش نیاز به رابطه رو در روی معلمان و شاگردان دارد. «فدراسیون معلمان آمریکایی» در انتقاد به عقیم بودن برنامه آموزش از راه دور، خاطرنشان کرد تجربه معلمی ثابت کرده است آموختن و یادگیری در فضاهای مشترک انسانی دانشگاه، برای دانشجویان دوره لیسانس ضروری است. حال ما مراحل «آموزش» و کسب «مهارت» را مطرح و سپس به تناقضات آموزش از راه دور میپردازیم.

مرحله اول: مبتدی

فرایند آموزش معمولا اینطور شروع میشود که معلم محیط آموزش و فعالیت را به مولفههای مستقل از زمینه که عبارت از نکات اصلی و تئوریک ابتدایی هر موضوع است، تجزیه میکند تا دانشآموز مبتدی بتواند بدون داشتن مهارت مرتبط و لازم، آنها را بشناسد. پس از آن به دانشآموز مبتدی، قواعدی آموزش داده میشود تا بر اساس هرکدام از آنها بتواند کار خاصی انجام دهد.

داوطلب آموزش رانندگی ابتدا یاد میگیرد که مولفههای مستقل از زمینه را تشخیص دهد، مثل دور موتور که عقربهای پیش روی او آن را نشان میدهد. سپس قواعد را به او آموزش میدهند؛ وقتی عقربه به شماره ۱۲ رسید، باید دنده را عوض کرده و از دنده یک به دنده دو برود.

مرحله دوم: مبتدی-پیشرفته

هنگامیکه دانشآموز مبتدی در مواجهه با موقعیتهای واقعی تجربه کسب کرد، خودش متوجه میشود که باید با مثالهایی از جنبههای دیگر موقعیت نیز آشنا شود. بعد از اینکه دانشآموز بهاندازه کافی با مثالهای مختلف آشنا شد، خواهد توانست در موقعیتهای جدید تصمیم لازم را اتخاذ کند. در این مرحله توصیههایی از معلم به دانشآموز که به مرحله مبتدی-پیشرفته رسیده، میشود. داوطلب آموزش رانندگی با کمک صدای موتور (مولفه محیط) و همچنین سرعت، دنده را عوض میکند. او این توصیه را به یاد دارد که هر وقت صدای موتور زیاد شد، باید دنده را عوض کند یا هر زمان ماشین در حال خاموش شدن بود، باید دنده را سنگینتر کند. صدای موتور چیزی نیست که داوطلب آموزش رانندگی سر کلاس و با چند جلسه تعریف آن را یاد بگیرد.

مرحله سوم: کاردانی

با کسب تجربه بیشتر، تعداد اصولی مربوطی که دانشآموز میتواند تشخیص دهد، افزایش پیدا میکند. آدمها برای اینکه از عهده تحمل بار اضافی اطلاعات برآیند و به مهارت دست پیدا کنند، باید از طریق تعلیم یا تجربه زاویه دید خاصی را انتخاب کنند. وقتی دانشآموزی یاد بگیرد از بین تعداد زیادی مولفه، تعداد محدودی از آنها را انتخاب کند، یادگیری و تصمیم برای آسانتر خواهد شد. دانشآموز دوره کاردانی برای اجتناب از اشتباه باید به قواعدی دست پیدا کند تا تشخیص دهد انتخاب کدام راه برایش مفیدتر خواهد بود. با توجه به تعداد زیاد موقعیتهای مختلف برای دانشآموز، کسی نمیتواند آنها را در کتابی تجمیع و تعریف کند. از طرفی او در مقابل انتخابش احساس مسئولیت میکند و موفقیت و یا شکست تاثیر مهمی در احساسات وی خواهد گذاشت.

مرحله چهارم: مهارت

در این مرحله تجارب حسی مثبت و منفی منجر به بروز واکنشهای لازم میشود. مهارتی که تابهحال از طریق قواعد و توصیهها آموخته میشد جای خود را بهشناختی محیطی همراه با واکنش میدهد. میتوان گفت مهارت وقتی به دست میآید که آن را به همین شکل غیرلفظی و متجسد بفهمیم. سپس بهتدریج واکنشهای شهودی جای واکنشهای عقلی را خواهد گرفت. راننده ماهر که در روزی بارانی به پیچ نزدیک میشود ممکن است احساس کند که دارد به طرز خطرناکی تند میراند. آنگاه باید تصمیم بگیرد که پا روی ترمز بگذارد یا فقط کمی پایش را از روی گاز بردارد.

مرحله پنجم: تخصص

آنچه متخصص از یک عملگر ماهر جدا میکند توانایی درک و تشخیص دقیقتر و جزئیتر است. متخصص از بین موقعیتهای بسیاری که در نگاه اول همه ازلحاظ طرح و زاویه دید یکسان هستند بااینوجود متخصص تفاوت بین موقعیتهایی که واکنشی متفاوت از بقیه را میطلبند متوجه میشود. این بدین معناست که ضمن تجربه موقعیتهای مختلف که ظاهری یکسان دارند، متخصص بهتدریج دستهبندیهای کلی را به دستهبندیهای جزئیتر تقسیم میکند که هرکدام واکنش خاص خود را میطلبد. راننده متخصص، سرعت اتومبیل خود را همانطور که پشت فرمان نشسته حس میکند و بدون محاسبه و مقایسه راههای مختلف، میداند که چگونه کار مناسب را انجام دهد.

شاگردی حتی زمانی که موضوع یادگیری نظری باشد، ضروری است؛ دانشجویان فوق دکترای علوم، در آزمایشگاه یک دانشمند موفق کار میکنند تا بیاموزند چگونه فهم نظریشان به دنیای واقعی منتقل میشود. حتی در علوم انسانی نیز فرضیههای متفقالقول چندانی وجود ندارد و برای عبور از سطح نظری و رسیدن به سطح عملی به راهنمایی شخصی احتیاج است. دانشآموختگان میتوانند با یک استاد و محقق در تعامل یا توانند دستیار تدریس آنها باشند. یاران تدریس بیش از همهچیز همین سبک و شیوه استاد را یاد میگیرند، حتی اگر خودش متوجه این مسئله نباشد.

اگر هر دانشآموزی در اتاق خود و در مقابل رایانه شخصی نشسته باشد، جایی برای درگیر شدن وجود نخواهد داشت. آموزش از طریق اینترنت امکان درگیر شدن اذهان، افکار و ایدههای مختلف را از دانشجویان سلب خواهد کرد. حتی اگر فرض کنیم همه دانشآموزان و دانشجویان همزمان استاد را نگاه میکنند و همه دانشجویان امکان شنیدن سؤالات دیگران رادارند، بازهم برای یکدیگر ناشناس هستند. بهعبارتیدیگر کلاسی در کار نیست که دانشجو بتواند در آن خودی نشان بدهد و خطر مسخره شدن، شکست و یا موفقیت را بپذیرد.

درگیر شدن و اهمیت دادن یک نکته و اصل اساسی در هر مرحله از مراحل آموزش و کسب مهارت است. حامیان آموزش از راه دور باید بدانند که فقط دانشآموزی که با نکات مهارتی درگیر میشود، میتواند متخصص شود. لذا هنگامیکه مهارتهای خاصی را میآموزند معلمان باید در فرآیند درگیر شدن وارد شوند و آن را تشویق کنند. غیر از مرحله اول آموزش که شاید بتوان با اغماض آموزش آن را از طریق اینترنت ممکن کرد، در سایر مراحل حضور فیزیکی تأثیر بسزایی در آموزش بهتر خواهند داشت. البته آموزش از راه دور میتواند بهعنوان روشی تکمیلی در خدمت نظام آموزشی قرار گیرد.

https://shoma-weekly.ir/OC0ipS