جامعه

چرا بدقولی میکنیم؟ خانه ای که باید از پای‌بست اصلاح شود

بخشی از بدقولی‌ها در خانواده و محیط اجتماع به زندگی پرمشغله جامعه مدرن امروزی برمی‌گردد که در این جامعه افراد معمولاً برای انجام وظایف و امور خود وقت کم می‌آورند که البته این وضعیت غلط با برنامه‌ریزی قابل حل است. فقط کافی است که افراد اندکی نسبت به اطرافیان و جامعه خود مسئولیت‌پذیر باشند. در چنین شرایطی است که می‌توان عادت‌های غلط فرهنگی را تغییر داد و با اتکای به نفس و با هدف احترام به ارزش‌های جامعه، اختلالات شخصیت را درمان کرد.
علیرضا جوادی- آجرهای یک ساختمان زمانی با سیمان محکم میشود که از ملاتی قوی استفاده شود، در چنین شرایطی است که هیچ ضربهای به دیوار، پیوند آجرها را از هم گسسته نمیکند. روابط اجتماعی افراد در جامعه نیز، نیاز به سرمایههای اجتماعی پیوند دهندهای دارد که آنان را به یکدیگر نزدیک کرده و همدلی و اعتماد را در روابطشان تقویت کند. خوشقولی یکی از اساسیترین سرمایههای اجتماعی پیوند دهنده افراد در یک جامعه است.

بدقولی از نظر روانشناسان یک نوع نابهنجاری اجتماعی است که پایه تربیت غلط در خانواده زمینهساز این نوع رفتار غلط ارتباطی میشود. دکتر ناصر قاسم‌‌زاد، درباره علل رواج بدقولی در جامعه میگوید: در جامعه یک سری مشکلات رفتاری را شاهد هستیم که بدقولی از شایعترین آنها است و این رفتار غلط ارتباطی ناشی از واکنش آنان به روابط بین فردی موجودی است که با گذشته فرد ارتباط مستقیمی دارد.

این روانشناس با اشاره به نحوه غلط تربیت فرزندان از سوی والدین ادامه میدهد: بعضی اوقات در خانوادهها مشاهده میشود والدین نسبت به تربیت صحیح فرزندان خود برای ورود به اجتماع همت کافی ندارند و در واقع در قبال تربیت آنان، آنچنان که باید مسئولیتپذیر نیستند، این در حالی است که والدین باید مانع از رفتارهای غلط فرزندان خود شوند و با تشویق و تنبیه از شکلگیری رفتارهای غلط در آنان جلوگیری کنند. در گام نخست والدین باید الگوی درستی برای کودکان خود باشند تا آنان اختلالات غلط رفتاری را از سوی والدین و اطرافیان خود شاهد نباشند.

 

   نقش ریشه ای خانواده

بخشی از بدقولیها در خانواده و محیط اجتماع به زندگی پرمشغله جامعه مدرن امروزی برمیگردد که در این جامعه افراد معمولاً برای انجام وظایف و امور خود وقت کم میآورند که البته این وضعیت غلط با برنامهریزی قابل حل است. فقط کافی است که افراد اندکی نسبت به اطرافیان و جامعه خود مسئولیتپذیر باشند. در چنین شرایطی است که میتوان عادتهای غلط فرهنگی را تغییر داد و با اتکای به نفس و با هدف احترام به ارزشهای جامعه، اختلالات شخصیت را درمان کرد.

 

  سرمایههای اجتماعی

سرمایههای اجتماعی مانند خوش قول بودن از عناصر تشکیلدهنده سه سرمایه اصلی یک جامعه تکنولوژی، طبیعی و انسانی محسوب میشود که در صورت نبودن این سرمایه پیونددهنده اجتماعی، نمیتوان از نیروهای انسانی و امکانات تکنولوژی و یا منابع طبیعی یک جامعه استفاده کرد. اعتماد نداشتن به یکدیگر درون یک جامعه، فعالیت افراد را با رکود مواجه میکند. این آسیبشناس اجتماعی ادامه میدهد: زمانیکه در یک جامعه مردم بدقولی را ترویج میدهند، اعتماد عمومی و ارتباطات معنوی از بین میرود و این بزرگترین آسیب و ضربه را به ارکان آن جامعه وارد میکند.

دکتر سعید معدنی در ارتباط با این مسئله تأکید دارد: هر کس برای خودش شخصیت و اعتباری دارد و این شخصیت مانند یک کارت اعتباری شارژی است که بدقولیهای پیدرپی به مرور از میزان ظرفیت آن کم میکند و به عبارتی اعتبار آن فرد در هر مرحله خرج میشود تا زمانیکه این اعتبار کم کم از بین میرود و به سایر ارکان زندگی شخصی فرد آسیب میرساند.

 

  چرا بدقولی می کنیم؟

چرا افراد بدقولی میکنند؟ دکتر معدنی میگوید: معمولاً کسانی که ظاهراً خوشمشرب هستند و میخواهند افراد را با کلام خود راضی نگه دارند بدقول هستند و به هیچ کدام از حرفهایشان عمل نمیکنند و اساساً یا فراموش میکنند که چه قولهایی دادهاند و یا اصلاً فرصت عمل به تمام وعدههای خود را پیدا نمیکنند، این افراد که معمولاً جزو دسته برونگراها محسوب میشوند بیشتر برای گذران زندگی و یا به دست آوردن خواستههای خود وعده میدهند.

بدقولی عوارض و پیامدهای بسیاری را به دنبال دارد که تکرار آن جامعه را به نابودی میکشاند و گذشته از آن که در عرف ما مذموم شمرده میشود شرع نیز آن را ناپسند و گناهی نابخشودنی میداند. رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم میفرماید: خوشخلقی نیمی از ایمان فرد مؤمن است.

کسی که خلق و خوی سالم دارد هیچگاه دروغ نمیگوید و اگر وعدهای داد به آن عمل میکند. حضرت امیر المومنین علی علیه السلام این مسئله را صراحتاً عنوان میکند که وفای به عهد از وظایف واجب بر هر مؤمنی است و اگر فردی به وعده خود عمل نکرد باید در ایمان او شک کرد. بدقولی به لحاظ دینی بسیار مذموم است. در روایات آمده است مؤمن تحت هر شرایطی باید به وعده خود وفا کند.خلف وعده از مصادیق عدم تطابق رفتار با گفتار است و تطابق نداشتن قول با عمل از مصادیق نفاق است. هر مقدار عمل و ظاهر با باطن یکی نباشد به همان مقدار آن فرد منافق به حساب میآید. زمانی که بدقولیهای مکرر والدین اعتبار آنان را نزد فرزندانشان از بین برد و اتحاد همسران از بین رفت، آن خانواد متزلزل میشود و فرزندان دیگر به آموزههای والدین خود توجه و عمل نمیکنند.

 

  راهکارها

برای مقابله با بدقولی باید به ریشههای آن در کانون خانواده توجه کرد و با توجه به عواقب زیانبار این نابهنجاری و رفتار غلط اجتماعی در محیط خانواده و اجتماع از رواج بیش از حد آن جلوگیری کرد. از آنجا که شخصیت و اختلالات شخصیتی از دوره جنینی شکل میگیرد و در بزرگسالی در افراد نهادینه میشود باید در قدم نخست فرهنگ درون خانوادهها را اصلاح کرد و تیم تربیتی مدارس و آموزشگاهها را تقویت کرد.

دکتر قاسمزاد با اشاره به ضرورت مقابله با رواج این مسئله میگوید: برای درمان این اختلال شخصیتی باید از محیط خانواده شروع کرد و به والدین آموزش داد ویژگیهای سالم رفتاری را به کودکان خود بیاموزند و در عین حال خود الگویی صحیح برای فرزندان خود باشند. چرا که کودکان آنچه را که میبینند، یاد میگیرند. برای همین منظور والدین باید همیشه مسئولیتپذیر بوده و تکالیف خود را در قبال اعضای خانواده انجام دهند و همواره وعدههایی را که به آن عمل میکنند به دیگران بدهند.

وی میافزاید: از سوی دیگر باید در مدارس به بحث درمانی اختلالات روانی توسط مشاوران و روانشناسان بیش از بیش توجه کرد، چرا که تربیت در کنار آموزش مهمترین رکن در اهداف نظام آموزش و پرورش است.

 

https://shoma-weekly.ir/uRenVe