حکم رییس آرام و متبسم صدا و سیما به اواخر نزدیک میشود. طبق روال ریاست سازمان صدا و سیما هیچ کس حکم ریاستش بیش از یک بار تمدید نمیشود و ضر غامی هم این یک بار تمدید را پشت سر گذارده است. ۱۶ آبان ماه ۱۳۸۸ بود که مقام معظم رهبری در حکمی، ریاست ضرغامی بر سازمانی را مهر کردند که بعدها به اصرار ضرغامی و همکاران رسانه ملی خطاب شد. شاید به این جهت بود که فراگیر شدن رسانههای مجازی کم کم عرصه را برای صدا و سیما تنگ کرده بود و این یک تاکتیک رسانهای بود برای حفظ کیان سازمان در انحصاری بودن و صد البته ملی بودن! گرچه این سازمان هیچگاه چه در زمان رؤسای قبلی و چه در زمان ضرغامی که در عصر ارتباطات رسانهای رییس بزرگترین رسانه شد، هیچ کدام از جناحهای حاضر در عرصه سیاسی را راضی نکرده است. از اصلاح طلب و اصول گرا، و از پایداری بگیرید تا اعتدال و توسعه هیچ کدام، هیچگاه زبان به رضایت از صدا و سیمای ضرغامی نگشودند. چه همه آنها به شکلی تند وتیزترین انتقادها را هم نثار رسانه ملیاش کردند.
نقد پذیری دری نایاب
شاید این نکته همانی باشد که از عملکرد خود رسانه ملی بیرون آمد. یعنی هرکسی به محض آنکه منتقد رسانه ملی شد، اگر از خود خانواده سازمان بود، کله میشد و اگر از کارشناسان مهمان و دعوت شده به برنامهها بود دیگر تا مدتها رنگ و رخش را نمیدیدیم. محمد رضا زائری یکی از همین چهره ها است که بارها و بارها تیغ صدا و سیما زبانش را بریده و او را از رسانه ملی دور کرده است. حسن عباسی هم از دیگر منتقدان به عملکرد رسانه ملی است که تا جایی که میشده کمتر به حضور در برنامههای صدا و سیما دعوت شده است.
همین شایعه ها است که باعث به وجود آمدن حاشیههایی حول حوش برنامه سمت خدا شد. ضرغامی آنرا به اختلاف بین تهیه کننده با مدیر شبکه نسبت داد. اما همه دیگران گفتند که به دلیل انتقادات حجت الاسلام ماندگاری، این برنامه به این روز دچار شد. البته از حق نمیتوان گذشت که رسانهای که در فتنه ۸۸ آن گونه پای نظام ایستاد و از خود خرج کرد و هر نشانهای از حضور فتنه در صدا و سیما را پاک کرد، پس از آن به دعوت از چهرههایی پرداخت که فکر میکردند دیگر جایی میان آن خانواده بزرگ ندارند و البتنه این عده کسانی نبودند که در بیقانونیها و آشوبها شرکت کرده باشند. فقط تا روز انتخابات از اصحاب فتنه حمایت کرده بودند. و انصافا کمتر کسی فکرش را میکرد که چنین افرادی دوباره به صدا وسیما برگشت کنند. ولی به هرحال هیچ کس در نقد پذیری نمره خوبی به مجموعه ضرغامی و همکارانش نمیدهد.
تمدید حکم و تذکراتی مهم
مقام معظم رهبری در حکم تمدید ریاست ضرغامی بر صدا و سیما نوشتند: «... برای دورهای دیگر شما را به ادامهٔ این کار سنگین و حساس میگمارم... سفارش اساسی اینجانب نزدیک کردن و رساندن این رسانهٔ فرهنگساز، به طراز رسانهای است که دین وَ اخلاق وَ امید وَ آگاهی، بارزترین نمود آن باشد و رفتار اجتماعی مخاطبان و نیز نهاد حساس و مهمی چون خانواده بر اساس آن شکل گیرد و هنر و شیوههای گوناگون حرفهای و آزموده شده یا نوپدید، یکسره در خدمت رشد این شاخصها در آید. از تجربههای موفق یا ناموفقِ دورهٔ پنجسالهٔ باید برای رساندن این رسانه به این کیفیت برتر سود ببرید و با زمانبندی برنامهها و تعیین شاخصهای قابل اندازهگیری، حرکت مجموعه را تکمیل یا تصحیح نمائید. انتظار دارد نشانههای این تحول در اولین سال مسئولیت جنابعالی مشاهده شود.»
گوشزد کردن چنین نکاتی از طرف مقام مافوق به ضرغامی در خیلی از جریانات این شائبه را به وجود آورد که ضرغامی به دلیل آنکه نمیتواند این سفارشات را برآورده کند تا یک سال دیگر برکنار خواهد شد. همین هیجانات رسانهای درست پس از یک سال سر بر آورد و همه نکاتی که در حکم مقام معظم رهبری به ضرغامی بیان شده بود را یاد آور شد.
سنجش عملکرد با شاخصها
رسانه ملی پس از این حکم تا حدی در امید بخشی و آگاهی دادن به مردم متحول شد، اما انتظار این یود که بیشتر تحولات در بخش دین و اخلاق رخ دهد. چه آنکه رهبر معظم انقلاب هم این نمود این چهار نکته را خواستار شده بودند. توجه به نهاد حساس و مهم خانواده هم در این حکم مورد توجه قرار گرفته بود ولی حضور کارگردانان و برنامه سازانی که اغلب دغدغههای غیر از این داشتند و توجه صرف به کمیت برنامهها و سریالها و نه کیفیت آنها باعث شد این اصل هم تا حد زیادی مغفول واقع شود. البته سریالهای فاخری معدودی را باید از این قاعده مستثنی دانست.
رهبر انقلاب در یکی از سخنرانیهای خود چندین سؤال را راجع به سبک زندگی مطرح کردند که پاسخ به تک تک آنها میتوانست عقب ماندگی صدا و سیما در تبلیغ سبک زندگی ایرانی اسلامی را نمایان کند. برنامهها، سریالها و تبلیغات بازرگانی که همگی مبلغ خلاف سبک زندگی ایرانی اسلامی بودند و مصرف زدگی و زندگی لوکس و اشرافی را به شکل برجسته و شفافی تبلیغ میکردند.
چشم اسفندیارها
به جرأت میتوان گفت چشم اسفندیار رسانه ملی در جذب مخاطب، تبلیغات بازرگانی و غیر بازرگانی آن مجموعه است. تبلیغاتی که به بهانه بودجه کم و نامناسب صدا و سیما به نمایش در میآمدند. گرچه بخش زیادی از درآمدهای حاصله به جیب خزانه دولت میرفت اما رسانه ملی دست بردار نبود. برای خروج از بروکراسی و جذب در آمدها به جیب رسانه ملی هم فکری کرد. فروش آنتن! بر اساس قانونی که میگفت صدا و سیما حق دارد در برنامههای خود به طور اختصاصی تبلیغ کند و پولی به جیب بزند. همین شد که این پروژه به برنامههای کودک هم سرایت کرد و کار را به انتقادات حجت الاسلام ماندگاری رساند تا حاشیههای سمت خدا به وجود آید.
چشم اسفندیار بعدی این رسانه هم جذب مخاطب بود. حالا قرار بود مخاطبی که به واسطه پخش آگهیهای اعصاب خرد کن از رسانه ملی فراری شده به هر طریقی جذب شود. چون باید جلوی هجوم ماهوارهها گرفته میشد. اینجا بود که مسابقههایی به سبک شبکههای ماهوارهای برای جذب مخاطب تولید و پخش شد. شبکه نسیم هم به همان سبک آغاز به کار کرد و این ماجرا همچنان ادامه دارد.
شایعات
حالا و در آستانه پایان مأموریت ضرغامی در صدا و سیما شایعاتی است که حکایت از کاندیدا شدن چند چهره فرهنگی برای تکیه بر ریاست سازمان دارد. حتی شایعهای هم مبنی بر ادامه و تمدید ریاست ضرغامی در راهروهای جام جم به گوش رسیده است. از طرفی برخی دیگر از شایعات هم حکایت از تمایل و رایزنیهای دولت برای ادامه حضور ضرغامی دارد. گویا همکاری عزت الله ضرغامی در پروژه ترغیب مردم به انصراف از یارانه که ناکامی بزرگی را برای دولت و صدا و سیما به همراه داشت، به دولتیها حسابی چسبیده است!