جامعه

وقتی تخم مرغ کار دستت می‌دهد

شما بهتره فکر کنین، کار من بوده، چرا باید فکر کنین که کار یکی دیگه از رفقا بوده؟ حالا بماند که خودش تعریف کرد که نزدیک بوده یک جا چند نفر رو باهم مریض کنه که کرده! اما فرداش حواسش رو جمع کرده و دیگه کسی رو مریض نکرده!

آقای یکی یدونه- شما بهتره فکر کنین، کار من بوده، چرا باید فکر کنین که کار یکی دیگه از رفقا بوده؟ حالا بماند که خودش تعریف کرد که نزدیک بوده یک جا چند نفر رو باهم مریض کنه که کرده! اما فرداش حواسش رو جمع کرده و دیگه کسی رو مریض نکرده!

قضیه چند تا تخم مرغ بوده و یه عالمه مهمون که قرار بوده شام نمونن ولی موندن! چارهای هم نمانده بوده جز چند تا تخم مرغ مونده که تبدیل به الویه میشه! و این الویه بوده که فردای آن روز در تماس با مهمانها معلوم میکنه که کار دست همه داده و تخم مرغ مونده اون همه رو مریض کرده!

جالبتر آنکه قبل از آنکه ماجرای مریضی رو بشه همه آن تخم مرغها به محل کار برده میشه تا همکاران بینوا به جای پنیر آردی! نیمرو بزنن به بدن! چشمتان روز بد نبینه که همون جا است که معلوم میشه که تخم مرغها تبدیل به یه چیز دیگه شده و نمیشه نیمرو بشه!

خوب فلک زده حرف هم زده بوده که همتون مهمون من نیمرو! مجبور شده بره چند تا تخم مرغ بخره و نیمرو به همکارانش تحویل بده! و بعد هم که احساس دل پیچه و... و تماس با منزل و مهمانها و در یافت خبر مریضی همه الویه خورها و خرابی تخم مرغها!

https://shoma-weekly.ir/0VR5mE