جامعه

همیشه راست بگو عزیزم

در حالی که داشت با یکی چانه می زد گفت نه نمی خواهد. همان جا فهمیدم طرف بازرسی، مافوقی چیزی است که پارکبان را مهربان کرده است و دوست داشتم وقتی برمی گردم هم جناب بازرس آن جا باشد تا پول غیر قانونی ندهم. برگشتم اما بازرس نبود و پارکبان آمد و طلب پول کرد.

آقای یکی یدونه- همین دو سه روز پیش بود که در خبرها می خواندم که وجود پارکبان ها ضرورتی ندارد و آن ها فقط برای آن که مطمئن باشند که مردم پس از پارک، مبلغ را به پارکومتر می پردازند حضور خواهند داشت. بگذریم از این که باز هم نفهمیدم که پارکبان ها باید حضور داشته باشند یا نه؟ در حال پارک بودم که دیدم پارکبانی که همیشه مانند عقاب بالای سر ما حاضر می شد یک نگاه حسرت آلود به جای پارک ما کرد و وقتی به او گفتم قبض نمی دهی؟ در حالی که داشت با یکی چانه می زد گفت نه نمی خواهد. همان جا فهمیدم طرف بازرسی، مافوقی چیزی است که پارکبان را مهربان کرده است و دوست داشتم وقتی برمی گردم هم جناب بازرس آن جا باشد تا پول غیر قانونی ندهم. برگشتم اما بازرس نبود و پارکبان آمد و طلب پول کرد. به او یادآوری کردم که جلوی بازرس چیز دیگری گفتی و او گفت مگه من از بازرس می ترسم؟! و من مانده بودم که چه بگویم؟ خوب نترسیده بود، به ما رحم کرده بود که یک وقت بازرس ما را به خاطر دادن پول دعوا نکند!!!

https://shoma-weekly.ir/Ck1akE