جامعه

نگاهی به یک پدیده خانوادگی ترس واضطراب؛ هدیه والدین ناآگاه!

برخی از والدین که خود علاقه به دیدن چنین فیلمهایی دارند با فرزندان خود به تماشای این گونه محصولات می پردازند. فیلمهایی که محوریت اصلی آنها را خون وکشتار فجیع از طریق روشهایی مانند مثله کردن تشکیل می دهد. این در حالی است که بعضی از والدین هم بدون توجه به این گونه مسائل موجود دراین فیلمها توجهی به مشکلات وتبعات این محصولات برای فرزندان خود ندارند.

رضا فرخی- این روزها محصولات رسانه ای به داخل هر خانه ای به شکل قابل توجهی ورود پیدا کرده است آنچنان که با توجه به رشد ابزارهای مختلف فیلمها ومحصولات رسانه ای غیرمتعارف به حریم خانواده ها راه پیدا می کند. حریم خانواده ای که به تعبیر کارشناسان همیشه باید محیطی سالم برای کسب آرامش بیشتر و رشد اعضای خانواده باشد.

این مسائل در حالی مطرح می شود که این روزها در برخی از خانواده های ایرانی تولیدات رسانه ای راه یافتهاند که چندان با زیرساختهای اخلاقی خانواده های ایرانی همخوانی ندارند به ویژه که بسیاری از این گونه تولیدات از محصولات غربی هستند که محتوای آنها بر اساس مسائل منطبق با فرهنگ غرب تولید می شود. یکی از این گونه مسائل فیلمهای ژانر وحشت هستند که این روزها به خانههای خانواده های ایرانی راه یافته است. به گونه ای که برخی از والدین که خود علاقه به دیدن چنین فیلمهایی دارند با فرزندان خود به تماشای این گونه محصولات می پردازند. فیلمهایی که محوریت اصلی آنها را خون وکشتار فجیع از طریق روشهایی مانند مثله کردن تشکیل می دهد. این در حالی است که بعضی از والدین هم بدون توجه به این گونه مسائل موجود دراین فیلمها توجهی به مشکلات وتبعات این محصولات برای فرزندان خود ندارند.

 

   شکستن خط قرمزهای حریم خانواده

احمد جلالی، روانشناس در این باره تأکید دارد که تماشای این گونه فیلمها به همراه فرزندان تبعات قابل توجهی دارد که شاید والدین ازآن آگاه نباشند. این استاد دانشگاه می افزاید: اولین پیامدهای این مسئله شکستن قبح برخی از موضوعات در حریم خانواده ها خواهد بود. باید همیشه توجه کرد که خشونت عریان یکی از موضوعاتی است که می تواند قبح بسیاری از مسائل را بریزد به شکلی که بسیاری از حریمهایی که خانواده ها همیشه سعی دارند به هر نحو ممکن آن را برای خانواده حفظ کنند، اما این گونه محصولات می تواند تمام این تلاشها را بر باد دهد.

احمد جلالی عنوان می کند: روح یک فرزند کم سن و سال به شدت آسیب پذیر و در مرحله بعدی به طور قابلتوجهی به پدر و مادر خود وابسته است. تماشای چنین محصولاتی همراه با والدین دقیقاً هر دو این مسائل را دچار خدشه می کند چرا که اولاً از لحاظ روحی به شدت در اینباره فرزندان آسیب می بینند  به ویژه که حتی بسیاری از این گونه محصولات در خود کشورهای غربی هم خریدار ندارد وحتی به نوعی برای جهان سومی ها تولید می شود. در مرحله دوم بحران اعتماد به والدین دراین فرزندان به وجود خواهد آمد، چرا که فرزندان دراین باره مشاهده می کنند که والدین آنها محصولاتی را می بینند که برای روح این فرزندان دردآور است.

جلالی در ادامه خاطرنشان می کند:  بسیاری از تصاویری که دراین گونه  محصولات مشاهده می شود به تدریج به کابوس شبانه فرزندان مبدل می شوند. فرزندان همیشه ترسهای کاذب ناشی از تماشای این تصاویر را به همراه دارند. از سوی دیگر نوعی حس ناخودآگاه به آنها می گوید که والدین با دیدن این گونه محصولات به تماشای آنها مشروعیت داده اند. همه این تناقضات یک آشفتگی فکری را برای کودکان و نوجوانان به وجود خواهد آورد.

 

    والدین بیخیال،کودکان قربانی!

صحبتهای این استاد دانشگاه در حالی مطرح می گردد که این روزها برخی از والدین به دلیل اطلاعات ناکافی و عدم رجوع برای کسب اطلاعات بیشتر توجهی به موضوع رده بندی سنی این گونه محصولات ندارند. احمدی جلالی، پژوهشگر روانشناسی کودکان، در این باره بیان می کند: در برخی از خانواده ها والدین به دلیل کم اطلاعی در صورت ترسیدن فرزندان از چنین محصولاتی به آنها اتهام ترسو بودن می زنند. این اتهام سبب می شود تا فرزندان اولاً دچار کمبود اعتماد به نفس شوند. ثانیاً از ترس برچسب خوردن به ادامه تماشای چنین محصولاتی ادامه دهند که این  مسئله افزایش تبعات آن را به دنبال خواهد داشت، از سوی دیگر حتی ممکن است شرایط به گونه ای شود که فرزندان برای اثبات شجاعت خود به تهیه کنندگان این فیلمها برای خانواده مبدل شوند.

دراین میان علی فرهادی،کارشناس اجتماعی درباره این مسئله خاطرنشان می کند که فرزندی که در خانواده چنین شرایطی داشته باشد به طور حتم در جامعه از عدم اعتماد به نفس رنج می برد، چرا که این فرزند کم سن وسال به تدریج گمان می کند که باید در جامعه هم به دنبال کسب توجه دیگران باشد تا از این طریق اعتماد به نفس از دست رفته در فضای خانه را بازیابد.

دراین میان برخی از صاحب نظران تکیه خاصی بر مسئله نسبت های صفتی به فرزندان در این باره دارند. علی فرهادی در این باره هم تأکید دارد: اطلاق صفتهایی مانند «ترسو» و «متوهم» از رفتارهایی است که می تواند به شدت دراین گونه موارد کودکان را تخریب کند، به طوری که حتی بسیاری از آنها از اینکه این صفتها در بیرون از خانه به آنها نسبت داده شود دائماً در هراس هستند وهمین مسئله باعث کاهش منزلت اجتماعی آنها در میان دوستانشان خواهد شد.

 

   اسکیزوفرنی، نتیجه سرکوب وحشت!

احمد جلالی؛ روانشناس می افزاید: والدین دراین گونه مسائل باید به شدت احساس وظیفه کرده واز هر گونه نسبت دادن صفتها خودداری کنند، چرا که حتی تأثیر روانی این مسائل می تواند تا سنین بزرگ سالی با کودکان باقیبماند. به واقع دراین گونه موارد کودکان سعی خواهند کرد تا حد ممکن از هر رفتاری که باعث اطلاق این صفتها شود خودداری کنند. همین امر سبب می شود تا به تدریج دچار اختلال رفتاری شود. آنچنان که کودک دیگر نمی داند کدام رفتار را انجام دهد و از کدام حرکت پرهیز کند. ضمن اینکه در کنار این مسئله باید به سرکوب وحشت هم اشاره کرد.احمد جلالی خاطرنشان می کند: سرکوب وحشت به طور حتم باعث اسکیزوفرنی های خاص می شود چرا که کودک از یک سو مجبور به تماشای این گونه صحنه های ترسناک برای جلوگیری از برچسب ترسو خوردن است و از سوی دیگر این کودک نیاز دارد که وحشتش را ابراز کند و نمی تواند! در نتیجه این وحشت را به خلوت وتنهایی خود خواهد برد تا به این ترتیب زمینه سازی یک خود درگیری قابل توجه در او شکل گیرد.

صحبتهای این کارشناسان در این باره در شرایطی است که این روزها فیلمهای وحشتناک غربی به شکل قابل توجهی به سوی خانواده های ایرانی گسیل داشته شده است.فیلمهایی که حتی دیدن آنها برای افزاد بزرگسال هم مطلوب نیست.

 

   «چه باید کردی» که فراموش می شود

دراین میان باید توجه کرد که بخش قابل توجهی از این فیلمها در دنیای غرب به شکل ویژه ای و با محدودیت سنی خاص به نمایش گذاشته می شود و حتی برخی از آنها اصلاً به اکران و یا پخش سینمای خانگی نمی رسند. این در حالی است که همین فیلمهای کاملاً ممنوعه به سرعت در فضای مجازی برای دانلود قرار می گیرند. همین مسئله سبب شده که این گونه محصولات به آسانی در اختیار فرزندان کم سن سال قرار گیرند.

علی فرهادی ،کارشناس اجتماعی با تأکید بر لزوم مناسبسازی فضای خانواده ها به چند راه حل در اینباره اشاره دارد:

۱-گسترش آگاهی والدین از نظام رده بندی سنی برای مشاهده محصولات مختلف تصویری در فضای خانواده

۲-افزایش درک والدین درباره روحیه لطیف فرزندان و لزوم گسترش این گونه آگاهی ها درباره فرزندان

۳-تبلیغات مناسب تلویزیونی در این باره در راستای گوشزد کردن تبعات این موضوع در سطح جامعه

۴-تولید محصولات مناسب تلویزیونی مناسب از سوی رسانه ملی برای پرکردن خلأ اوقات فراغت خانواده ها

فرهادی در ادامه می افزاید: راهکار اول در راستای آشنایی خود والدین است تا از این طریق بتوانند محصولاتی که در خانه به نمایش گذاشته خواهد شد را کنترل کنند. راهکار دوم به این علت بیان شده که فهم درست والدین از روحیه فرزندان در برخورد مؤثرتر با فرزندان بسیار اهمیت دارد. در کنار این مسئله راهکار سوم یعنی تبلیغات تلویزیون میتواند هم به بالا رفتن سطح آگاهی فرزندان کمک کند وهم سطح آگاهی والدین را گسترش دهد، به ویژه که رسانههای سراسری در این زمینه فوق العاده مؤثر هستند.همچنین راهکار سوم هم به نوعی یکی از شاه کلیدهای اصلی ماجراست چرا که اعضای خانواده در تمام سنین نیاز به سرگرمی دارند که باید از طریق رسانه های بومی تأمین شود، در غیر این صورت به سمت محصولات نامرغوبی میروند که نه تنها مطلوبیتی ندارد بلکه موجب پدید آمدن مشکلات روانی هم می شود.

https://shoma-weekly.ir/jaeAWM