آیت الله جوادی آملی فرمودهاند ما علم غیردینی نداریم و دانشگاهها هم با دانش، اسلامی میشود. شاید منظورشان این بوده است که با شعار اسلامی نمیشود. کمی در این زمینه توضیح دهید.
دانش اسلامی که جناب آقای جوادی آملی مطرح میکنند از این منظر است که اگر به دانش، نگاه خدایی داشته باشیم، حتی دانشی مثل سنگشناسی، معدنشناسی و... چون همگی نگاه به خالق دارند، پس همه دانشها جنبه خدایی و الهی پیدا میکنند، چون با این نگاه طبیعت را مطالعه میکنید و برای کشف علتهای آن با توجه به اینکه خالق همه آنها خداست، جهات همه علوم جهت الهی میشود. از این نظر نگاه کنیم یک نگاه به خداست و یک نگاه به آن پدیده. به همین دلیل همه روابطی که در بین علوم مورد مطالعه قرار میدهیم، یک نگاه همان عمودی است که به خدا برمیگردد که در آن پدیده قدرتنمایی میکند و همه پدیدهها را خلق کرده است.
در بحث اسلامی کردن دانشگاهها باید به این نکته توجه کنیم که ایران مهد علم و تمدن است و رسول اکرم (ص) در باره مردم ایران فرمودند: «مردانی از ایران علوم را از دورترین اقصای عالم به دست میآورند» و لذا در فتح قلههای علمی برای ایرانیان در بیانات معصومین (ع) پیشبینی شده است. برای اینکه بخواهیم خواستههای پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) را محقق کنیم، واقعاً بایستی برای توسعه علمی و فتح قلههای علم راههای میانبر پیدا و خود را به این سلاحها مجهز کنیم، چون فتح قلههای علمی در آینده توسط ایرانیها انجام خواهد شد و بر اساس فرمایش حضرت پیامبر (ص) در مورد سلمان فارسی که فرمودند: «اگر علم در ستاره ثریا ـکه آن موقع اشاره به دورترین نقطه عالم میشدـ باشد، مردانی از ایران به این علم دست خواهند یافت».
اگر برنامهریزی کنیم میتوانیم به این قلهها دست یابیم و این دور نیست. بر اساس سند پنجساله و سند چشمانداز ۲۰ ساله که مقام معظم رهبری طرح، مصوب و ابلاغ کردهاند، باید در افق ۱۴۰۴ از نظر علمی پیشتاز کشورهای منطقه باشیم، اما متأسفانه چون پشتکار نداریم و کارها را دستکم میگیریم، عملاً در نیمه راه کارها رها میشوند و تحقق این چشمانداز بسیار دشوار خواهد بود. باید با بحثهای علمی و پیدا کردن راهکارهای دقیق مسیر صحیح علمی را دنبال کنیم که کار سختی نیست و شدنی است، فقط برنامهریزی، دقت و پشتکار میخواهد که متأسفانه در این زمینهها خوب کار نکردهایم.
یعنی برای اسلامی کردن دانشگاهها و دانشهایمان کاری نکردهایم؟
نمیخواهم مأیوس باشم، ولی از بیانات مقام معظم رهبری به شورای انقلاب فرهنگی معلوم میشود به افقهای مورد نظر دست نیافتهایم. جلو رفتهایم، ولی باید خیلی بیش از اینها کار کنیم و جلو برویم و از سرمایههایمان استفاده کنیم. هر مقدار که بتوانیم به رشد سرمایههای کشور بیفزاییم و تولید علم در داخل صورت بگیرد، همین موجب میشود به سرمایه بسیار عظیمی دست یابیم که برای آینده کشور اثرگذار و راهگشا باشد.
به نظر شما در این زمینه نقش شورای انقلاب فرهنگی چه باید باشد؟
شورای انقلاب فرهنگی باید در زمینه توسعه علوم انسانی اسلامی و تعریف آن پاسخگو باشد، ولی متأسفانه در این زمینه کار جدی صورت نمیگیرد. ادعا میشود علوم باید پالایش شوند، ولی نمیشود. چه کسی باید این کار را انجام بدهد؟ چه کسی متصدی این کار است؟ پس چرا انجام نمیشود؟ شورای انقلاب فرهنگی میتواند در این زمینه به شکل پیگیری، عمل کند و خواستههای مقام معظم رهبری را که در واقع خواستههای جامعه علمی ایران است، محقق سازد و کار را به سرانجام برساند، اما متأسفانه در این چند سال که کار آن طور که باید و شاید پیش نرفته است.
آیا این شورا به روح تازهای نیاز دارد؟
بله، حتماً باید پیگیری شود و نشاط و امید به آینده در رگهای این شورا تزریق شود. باید برنامهریزی دقیقی شود تا امیدواری نسبت به دستیابی به افقهای مورد نظر ایجاد شود. بدیهی است کارهای بدون برنامهریزی به سرانجام نمیرسند و به اهداف مورد نظر نخواهیم رسید.
در زمینههای علمی در حوزههای مختلف زمینههای فراوانی فراهم هست و باید حداقل در زمینههای علمی دست از چندگانگی برداریم و با وحدت رویه در این زمینه اقدام کنیم. بودجههای تحقیقاتی و پژوهشی را جدی بگیریم و کار جدی بکنیم. اولویتها را تعیین و بر اساس آنها برنامهریزی کنیم و به پژوهشهای علمی به عنوان اولویت اول نگاه کنیم، نه اینکه آنها را اولویت چندم باشد، چون به این ترتیب وضع بهتر نخواهد شد.