در پی انتشار پاسخ روابط عمومی حزب مؤتلفه اسلامی در روزنامه ایران در هفته گذشته، این روزنامه مطالب جدیدی در کنار آن منتشر کرد که روابط عمومی حزب مؤتلفه اسلامی را ناچار به بیان توضیحات دوباره ای کرد.
در پی انتشار پاسخ روابط عمومی حزب مؤتلفه اسلامی در روزنامه ایران در هفته گذشته، این روزنامه مطالب جدیدی در کنار آن منتشر کرد که روابط عمومی حزب مؤتلفه اسلامی را ناچار به بیان توضیحات دوباره ای کرد.
آنچه پیشرو دارید اطلاعیه روابط عمومی حزب مؤتلفه اسلامی در پاسخ به مطالب جدید ارگان دولت است که خطاب به مدیر مسئول این روزنامه نوشته شده است:
آقای داوری گفته بود؛ حزب مؤتلفه اسلامی در فرعی و اصلی کردن مسائل مشکل داشته برای مثال عملکرد این مجموعه در دهه 30 درگیر دو قطب کاذب کاشانی و مصدق بود. ما در پاسخ گفتیم تأسیس حزب مؤتلفه اسلامی به دهه چهل همزمان با آغاز نهضت امام خمینی(ره) برمیگردد. ایشان در رد این جوابیه اشاره به فعالیت های آقای عسگراولادی در نهضت ملی شدن اشاره کرده اند.انصاف باید داد این پاسخ ناظر به جوابیه حزب نیست. خلاصه کردن فعالیت حزب در یک فرد و تعمیم آن به کل حزب آن هم در زمانی که چنین تشکلی وجود نداشته است از تردستی های جناب آقای داوری است. روزنامه ایران نباید با این تردستی آبروی حرف های خود را به حراج بگذارد.
ادعای آقای داوری مبنی بر اینکه، «آقای عسگراولادی و همفکرانش تکلیفی برای مبارزه با رژیم کودتا احساس نمیکردند» هم مطابق شواهد تاریخی نیست، اگر این ادعا درست باشد پس پیوستن آقای عسگراولادی و همفکرانش دردهه 40 به نهضت امام خمینی(ره) و تشکیل هیأت های مؤتلفه اسلامی و نقش آفرینی در قیام 15 خرداد و سپس اعدام انقلابی حسنعلی منصور نخست وزیر کودتا را آقای داوری چگونه میخواهند از صفحات تاریخ معاصر محو کنند؟!
از آقای داوری خواسته بودیم؛ «مستند تاریخی که امام(ره) سه مرتبه عسگراولادی را از ترور حسنعلی منصور تهی کردند بفرمایند» ایشان یا باید به عنوان یک شاهد تاریخی آن زمان حضور میداشتند و به گوش خود این سخن را میشنیدند که این با توجه به سن و حد حضورشان در نهضت منتفی است یا باید این ادعا را مستند به فرد یا افرادی نمایند. کافی است کتاب تاریخی یا ادعای تاریخی در این مورد با ذکر صفحه ارائه دهد که متأسفانه این کار را نکردند. معلوم نیست ایشان از یک طرف آقای عسگراولادی را متهم به دست کشیدن از مبارزه می کند، از طرفی یک عمل فوق العاده انقلابی را در دهه چهل آن هم با مجوز شرعی آیت الله العظمی میلانی تخطئه می نماید.
از این اظهارات معلوم میشود ایشان بدون اینکه متوجه شود فقط نگرانی خود را از قتل منصور و عدم رضایت به آن را بروز داده و هیچ دغدغه ای نسبت به فعالیت و عدم فعالیت عسگراولادی و همفکرانش در دهه سی و چهل ندارد.
آقای داوری تصریح میکند: ترور منصور نه تنها هیچ دستاوردی برای نهضت نداشته است بلکه ضربات شدیدی را به نهضت وارد آورده است و بعد هم مدعی می شوند که امام(ره) پیش از انقلاب و پس از انقلاب هیچگونه مطلب و حتی اشاره ای به افراد و عنوان های زیر نداشته اند
«فدائیان اسلام»، «نواب صفوی» ، جمعیت های موتلفه و...!
کافی است آقای داوری و مسئولان محترم روزنامه ایران به جلد 23 صحیفه امام(ره)«نمایه4» مراجعه کنند و در مورد اسم آقایان عسگراولادی و حاج مهدی عراقی به عنوان دو تن از کسانی که در دو نهضت ملی و نهضت امام خمینی(ره) نقش داشتند را مطالعه کنند تا نگاه امام(ره) را دریابند.
حاج مهدی عراقی وقتی شهید می شوند امام (ره) در مورد ایشان می گویند ایشان را حدود 20 سال است میشناسم، او به تنهایی بیست نفر بود. او برای من برادر و فرزند خوب و عزیز من بود. با این اوصافی که امام (ره) از حاج مهدی عراقی بیان می فرمایند ادعای آقای داوری در جلسه به اصطلاح جشن سپاس چه میشود؟
همچنین آقای عسگراولادی به شهادت دست خط های مکرر امام (ره) به عنوان امین وی در اخذ وجوهات شرعیه و صیانت از وجوه اموال مجهولالمالک و بلاصاحب و ارث و بلاوارث معرفی شده اند. امام (ره) در 13 دی ماه 1362 که شایعات و اهانت ها علیه عسگراولادی اوج گرفت در دیدار وی و معتمدین بازار فرمودند: این طور نیست که کسی بتواند به شما و امثال شما توهین کند. اگر در روزنامه ای یا در مجلس به شما توهین شد نباید از میدان به در روید. نباید از دروغ و بدنامی و حرف زشتی که به ما نسبت میدهند از مبانی به در برویم.
شما در انقلاب سهم زیادی دارید. اگر بازاری ها همراهی نمی کردند، انقلاب پیروز نمی شد. تجلیل امام (ره) از آقای عسگراولادی و حاج مهدی عراقی به عنوان دو عضو برجسته حزب مؤتلفه اسلامی در مقاطع گوناگون در احکامی که برای آنها و مسئولیت های گوناگون صادر کرده، ادعای آقای داوری را نفی می کند و بی اطلاعی ایشان را از چند و چون تاریخ معاصر نشان میدهد.
طرح این گونه مسائل در روزنامه ایران ارگان دولت، در کنار جملاتی که رئیس دولت در مورد حزب مؤتلفه اسلامی و عسگراولادی میگوید، خیلی جالب و شنیدنی است: « نام مؤتلفه تداعی کننده نام انقلاب اسلامی است و شخصیتی همچون آقای عسگراولادی به عنوان خلاصه تاریخ انقلاب و بسیاری از پیشتازان فداکاری در راه آرمان های نهضت امام خمینی(ره) به مجموعه مؤتلفه تعلق دارند.
(1/12/84 پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری)»
در خصوص آزادی جمعی از زندانیان سیاسی از جمله آقای عسگراولادی پس از 14 سال اسارت در زندانهای رژیم ستم شاهی پاسخ مکفی دادیم، فکر میکردیم آقای داوری به همین بسنده می کردند و دوباره روی آن تکیه نمی کردند. ایشان در پاسخ خود به اظهارات آقای حسین شریعتمداری اشاره کردند و خلاصه استدلال این جمع را آوردند: «ما در زندان آموخته هایی داریم و اسناد زندهای داریم که میتواند از انحراف بقیه جلوگیری کند. این عده از دوستان می گفتند ضرورت دارد که ما در بیرون بایستیم و از انحراف پدید آمده جلوگیری کنیم.»
آقای عسگراولادی و دوستانشان از زندان آمدند که در خصوص افتادن نهضت در دست منافقین هشدار دهند و در این مورد روشنگری کردند و هزینه آن را هم پرداختند. اگر این کار را نمی کردند ممکن بود افرادی مثل آقای داوری الان در پادگان اشرف یا پایگاه نظامی لیبرتی بودند.
آقای داوری باید از آقای عسگراولادی خیلی ممنون باشند که این فداکاری را کردند چون این استعداد انحراف در ایشان حداقل تا آنجا که خود آقای داوری میداند دیده شده است. آقای داوری نباید فراموش کند که از دستگیرشدگان فتنه 18 تیر 1378 است و نام او در بین منحرفین دستگیر شده سال 1378 ثبت است. شاید چنین کسی طبیعی است که به خود اجازه دهد 5 دهه فعالیت حزب مؤتلفه اسلامی را که در صراط مستقیم امام (ره) و رهبری بوده را زیر سؤال ببرد.
آقای داوری موضوع انحراف در دولت دهم را یک امر موهوم میداند. در این مورد ایشان را ارجاع میدهیم به استدلال های آقای عسگراولادی در طرح موضوع انحراف در روزنامه ایران و پاسخ روزنامه ایران که خوشبختانه این گفت وگو ادامه دارد و میتواند برای ایشان روشنگر باشد. آقای داوری یک نسبتی به آقای عسگراولادی در مورد وضعیت اقتصادی دولت و نیز دولت آقای خاتمی در مصاحبه اخیر با جام جم داده بود که صحت نداشت. حالا آن را ارجاع داده اند به جام جم در سال 1387. جام جم در سال 1387 بیش از 280 شماره انتشار داشته است ایشان باید حداقل روز و ماه آن را می گفتند که قابل استفاده باشد.
آقای داوری در انتهای پاسخ های خود برای چاشنی غذایی که علیه حزب مؤتلفه اسلامی تهیه کرده، رو به تهمت و افترا آورده و گفته است مستندات فراوانی در خصوص ارتباطات سیاسی – اقتصادی برخی اعضای مؤثر حزب مؤتلفه اسلامی با انگلیس از سال 1360 تاکنون گردآوری کرده است که به زودی منتشر میکند.
اولاً: لازم بوده این مدارک را در اختیار مقامات امنیتی و سیاسی قرار دهند تا کشور را از یک خطر حتمی نجات دهند.
ثانیاً: کسی که در فتنه 18 تیر 78 به فرمان ملوچ و منوچ وابسته به سفارت انگلیس دارای پرونده است چطور میتواند مدعی چنین امر موهومی باشد.
ثالثاً: اگر ادعای او بر فرض محال درست باشد او باید توضیح دهد چگونه به این مدارک دسترسی پیدا کرده است و چرا تا کنون آنها را در اختیار مسئولان ذیربط قرار نداده است.
آنچه پیشرو دارید اطلاعیه روابط عمومی حزب مؤتلفه اسلامی در پاسخ به مطالب جدید ارگان دولت است که خطاب به مدیر مسئول این روزنامه نوشته شده است:
آقای داوری گفته بود؛ حزب مؤتلفه اسلامی در فرعی و اصلی کردن مسائل مشکل داشته برای مثال عملکرد این مجموعه در دهه 30 درگیر دو قطب کاذب کاشانی و مصدق بود. ما در پاسخ گفتیم تأسیس حزب مؤتلفه اسلامی به دهه چهل همزمان با آغاز نهضت امام خمینی(ره) برمیگردد. ایشان در رد این جوابیه اشاره به فعالیت های آقای عسگراولادی در نهضت ملی شدن اشاره کرده اند.انصاف باید داد این پاسخ ناظر به جوابیه حزب نیست. خلاصه کردن فعالیت حزب در یک فرد و تعمیم آن به کل حزب آن هم در زمانی که چنین تشکلی وجود نداشته است از تردستی های جناب آقای داوری است. روزنامه ایران نباید با این تردستی آبروی حرف های خود را به حراج بگذارد.
ادعای آقای داوری مبنی بر اینکه، «آقای عسگراولادی و همفکرانش تکلیفی برای مبارزه با رژیم کودتا احساس نمیکردند» هم مطابق شواهد تاریخی نیست، اگر این ادعا درست باشد پس پیوستن آقای عسگراولادی و همفکرانش دردهه 40 به نهضت امام خمینی(ره) و تشکیل هیأت های مؤتلفه اسلامی و نقش آفرینی در قیام 15 خرداد و سپس اعدام انقلابی حسنعلی منصور نخست وزیر کودتا را آقای داوری چگونه میخواهند از صفحات تاریخ معاصر محو کنند؟!
از آقای داوری خواسته بودیم؛ «مستند تاریخی که امام(ره) سه مرتبه عسگراولادی را از ترور حسنعلی منصور تهی کردند بفرمایند» ایشان یا باید به عنوان یک شاهد تاریخی آن زمان حضور میداشتند و به گوش خود این سخن را میشنیدند که این با توجه به سن و حد حضورشان در نهضت منتفی است یا باید این ادعا را مستند به فرد یا افرادی نمایند. کافی است کتاب تاریخی یا ادعای تاریخی در این مورد با ذکر صفحه ارائه دهد که متأسفانه این کار را نکردند. معلوم نیست ایشان از یک طرف آقای عسگراولادی را متهم به دست کشیدن از مبارزه می کند، از طرفی یک عمل فوق العاده انقلابی را در دهه چهل آن هم با مجوز شرعی آیت الله العظمی میلانی تخطئه می نماید.
از این اظهارات معلوم میشود ایشان بدون اینکه متوجه شود فقط نگرانی خود را از قتل منصور و عدم رضایت به آن را بروز داده و هیچ دغدغه ای نسبت به فعالیت و عدم فعالیت عسگراولادی و همفکرانش در دهه سی و چهل ندارد.
آقای داوری تصریح میکند: ترور منصور نه تنها هیچ دستاوردی برای نهضت نداشته است بلکه ضربات شدیدی را به نهضت وارد آورده است و بعد هم مدعی می شوند که امام(ره) پیش از انقلاب و پس از انقلاب هیچگونه مطلب و حتی اشاره ای به افراد و عنوان های زیر نداشته اند
«فدائیان اسلام»، «نواب صفوی» ، جمعیت های موتلفه و...!
کافی است آقای داوری و مسئولان محترم روزنامه ایران به جلد 23 صحیفه امام(ره)«نمایه4» مراجعه کنند و در مورد اسم آقایان عسگراولادی و حاج مهدی عراقی به عنوان دو تن از کسانی که در دو نهضت ملی و نهضت امام خمینی(ره) نقش داشتند را مطالعه کنند تا نگاه امام(ره) را دریابند.
حاج مهدی عراقی وقتی شهید می شوند امام (ره) در مورد ایشان می گویند ایشان را حدود 20 سال است میشناسم، او به تنهایی بیست نفر بود. او برای من برادر و فرزند خوب و عزیز من بود. با این اوصافی که امام (ره) از حاج مهدی عراقی بیان می فرمایند ادعای آقای داوری در جلسه به اصطلاح جشن سپاس چه میشود؟
همچنین آقای عسگراولادی به شهادت دست خط های مکرر امام (ره) به عنوان امین وی در اخذ وجوهات شرعیه و صیانت از وجوه اموال مجهولالمالک و بلاصاحب و ارث و بلاوارث معرفی شده اند. امام (ره) در 13 دی ماه 1362 که شایعات و اهانت ها علیه عسگراولادی اوج گرفت در دیدار وی و معتمدین بازار فرمودند: این طور نیست که کسی بتواند به شما و امثال شما توهین کند. اگر در روزنامه ای یا در مجلس به شما توهین شد نباید از میدان به در روید. نباید از دروغ و بدنامی و حرف زشتی که به ما نسبت میدهند از مبانی به در برویم.
شما در انقلاب سهم زیادی دارید. اگر بازاری ها همراهی نمی کردند، انقلاب پیروز نمی شد. تجلیل امام (ره) از آقای عسگراولادی و حاج مهدی عراقی به عنوان دو عضو برجسته حزب مؤتلفه اسلامی در مقاطع گوناگون در احکامی که برای آنها و مسئولیت های گوناگون صادر کرده، ادعای آقای داوری را نفی می کند و بی اطلاعی ایشان را از چند و چون تاریخ معاصر نشان میدهد.
طرح این گونه مسائل در روزنامه ایران ارگان دولت، در کنار جملاتی که رئیس دولت در مورد حزب مؤتلفه اسلامی و عسگراولادی میگوید، خیلی جالب و شنیدنی است: « نام مؤتلفه تداعی کننده نام انقلاب اسلامی است و شخصیتی همچون آقای عسگراولادی به عنوان خلاصه تاریخ انقلاب و بسیاری از پیشتازان فداکاری در راه آرمان های نهضت امام خمینی(ره) به مجموعه مؤتلفه تعلق دارند.
(1/12/84 پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری)»
در خصوص آزادی جمعی از زندانیان سیاسی از جمله آقای عسگراولادی پس از 14 سال اسارت در زندانهای رژیم ستم شاهی پاسخ مکفی دادیم، فکر میکردیم آقای داوری به همین بسنده می کردند و دوباره روی آن تکیه نمی کردند. ایشان در پاسخ خود به اظهارات آقای حسین شریعتمداری اشاره کردند و خلاصه استدلال این جمع را آوردند: «ما در زندان آموخته هایی داریم و اسناد زندهای داریم که میتواند از انحراف بقیه جلوگیری کند. این عده از دوستان می گفتند ضرورت دارد که ما در بیرون بایستیم و از انحراف پدید آمده جلوگیری کنیم.»
آقای عسگراولادی و دوستانشان از زندان آمدند که در خصوص افتادن نهضت در دست منافقین هشدار دهند و در این مورد روشنگری کردند و هزینه آن را هم پرداختند. اگر این کار را نمی کردند ممکن بود افرادی مثل آقای داوری الان در پادگان اشرف یا پایگاه نظامی لیبرتی بودند.
آقای داوری باید از آقای عسگراولادی خیلی ممنون باشند که این فداکاری را کردند چون این استعداد انحراف در ایشان حداقل تا آنجا که خود آقای داوری میداند دیده شده است. آقای داوری نباید فراموش کند که از دستگیرشدگان فتنه 18 تیر 1378 است و نام او در بین منحرفین دستگیر شده سال 1378 ثبت است. شاید چنین کسی طبیعی است که به خود اجازه دهد 5 دهه فعالیت حزب مؤتلفه اسلامی را که در صراط مستقیم امام (ره) و رهبری بوده را زیر سؤال ببرد.
آقای داوری موضوع انحراف در دولت دهم را یک امر موهوم میداند. در این مورد ایشان را ارجاع میدهیم به استدلال های آقای عسگراولادی در طرح موضوع انحراف در روزنامه ایران و پاسخ روزنامه ایران که خوشبختانه این گفت وگو ادامه دارد و میتواند برای ایشان روشنگر باشد. آقای داوری یک نسبتی به آقای عسگراولادی در مورد وضعیت اقتصادی دولت و نیز دولت آقای خاتمی در مصاحبه اخیر با جام جم داده بود که صحت نداشت. حالا آن را ارجاع داده اند به جام جم در سال 1387. جام جم در سال 1387 بیش از 280 شماره انتشار داشته است ایشان باید حداقل روز و ماه آن را می گفتند که قابل استفاده باشد.
آقای داوری در انتهای پاسخ های خود برای چاشنی غذایی که علیه حزب مؤتلفه اسلامی تهیه کرده، رو به تهمت و افترا آورده و گفته است مستندات فراوانی در خصوص ارتباطات سیاسی – اقتصادی برخی اعضای مؤثر حزب مؤتلفه اسلامی با انگلیس از سال 1360 تاکنون گردآوری کرده است که به زودی منتشر میکند.
اولاً: لازم بوده این مدارک را در اختیار مقامات امنیتی و سیاسی قرار دهند تا کشور را از یک خطر حتمی نجات دهند.
ثانیاً: کسی که در فتنه 18 تیر 78 به فرمان ملوچ و منوچ وابسته به سفارت انگلیس دارای پرونده است چطور میتواند مدعی چنین امر موهومی باشد.
ثالثاً: اگر ادعای او بر فرض محال درست باشد او باید توضیح دهد چگونه به این مدارک دسترسی پیدا کرده است و چرا تا کنون آنها را در اختیار مسئولان ذیربط قرار نداده است.