جامعه

موفقیت و ادامه طرح نظام سلامت در گرو مدیریت صحیح است

گفتگو : امیر زینلی- از هفته قبل بود که طرح نظام جامع سلامت اجرایی شد. این طرح طبق مفادش، قرار است سهم مردم از درمان را به زیر ۱۰ درصد برساند. تا قبل از ثبت نام برای انصراف از یارانه! دولت روی پول انصرافی‌ها حساب ویژه بازکرده بود که سهم درمان مردم را از آن محل تأمین کند و تقلیل دهد، اما این اتفاق رخ نداد و تاکتیک عوض شد. در این طرح هزینه زایمان طبیعی رایگان است و بستری‌ شدگان هم زیر ۱۰ در صد از هزینه کل را پرداخت می‌کنند. حالا برای آنکه بدانیم این طرح چه بوده و چه خواهد شد سراغ دکتر شهلا بیات عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی رفته‌ایم.

آیا جراحی بزرگ نظام سلامت خونریزی شدیدی دارد یا دولت میتواند آن را کنترل کند؟

در حال حاضر قسمتی از بودجهای را که در سال ۹۳ تخصیص داده شده، هزینه درمان میشود. در حالی که نظر ما این بود که بیشترین هزینه باید در حوزه بهداشت انجام شود، چون به دنبال بهداشت تا حدودی مشکل درمان هم حل میشود. اما با تغییراتی که وزارتخانه با ایجاد بستههای حمایتی برای مناطق کم درآمد، روستاها، مناطق حاشیهنشین و محروم صورت داده است اینکه تا چه اندازه تداوم یابد جای سئوال است.

نکته دیگری که مطرح است اینکه بودجه و اعتباراتی که در حوزه درمان و سلامت گذاشته شده است، خدای نکرده صرف کارهای متفرقهای مثل پاراکلینیک، دارو و... شود، چون هر قدر هم در این زمینهها هزینه کنند غایت و ‌‌نهایت ندارد.

اعضای کمیسیون بهداشت مجلس چه کمکی برای این طرح دولت در نظر دارند؟

عدهای از اعضای کمیسیون این موضوع را چند روز پیش در جلسهای که کمیسیون بهداشت با آقای وزیر داشت، مطرح کردند. باید نظارت و بازرسی کاملی وجود داشته باشد و دقیق حواسشان را جمع کنند که این قضیه مثل مسئله سیستم ارتقای بهرهوری پرستاری نشود که فقط یک ماه توانستند پرداخت کنند و بعد چون جزء مطالبات پرستارها شد، به صورت معوقه درآمد و طی آن ساعت کاری پرستارها را کم کردند و برایشان شرایطی را در نظر گرفتند، بعد نتوانستند آن شرایط را مدیریت کنند و نهایتاً فقط ساعت کاری پرستارها کم شد. در کنارش که باید یکسری اقدامات انجام شد، اتفاق نیفتاد. سپس نتوانستند این را پرداخت کنند و چون حقی برای پرستاران ایجاد شده بود، به مرور جزء معوقههای آنان شد.

منظورم این است در حوزه سلامت قولها، وعدهها و امیدهای زیادی به مردم داده شده است، ولی باید بتوانند مدیریت کنند. خونریزیای که شما اشاره کردید درست است ممکن است شدید باشد، ولی منجر به مرگ نمیشود. تصمیمگیرندگان باید یکسری اقدامات حسابشده را انجام بدهند. سیستم درمان و سلامت، خصوصاً درمان مثل چاهی میماند که انتها ندارد، هر قدر هم در آن بریزند پر نمیشود. به همین دلیل است اگر اینها بتوانند حوزه بهداشت و درمان و سطحبندی نظیر پزشک خانواده را بهخوبی مدیریت کنند نه به صورت جامع بلکه به صورت پایلوت آن را انجام بدهند، شاید بهتر بتوانند موضوع را جمع کنند. باید روی سیستم مصرف دارو کار کنند. متأسفانه دومین کشور مصرفکننده دارو در جهان هستیم. باید بر همه اینها نظارت شود.

میبایست بر بخش خصوصی نظارت شود. مدیران باکفایت و لایقی در سیستمهای دانشگاهی و بیمارستانها به کار گرفته شوند و همه این موارد را زیر نظر داشته باشند؛ والا اگر به همین شکل پیش برود، پولی که به این امر اختصاص داده شده است هزینه و سپس حقی ایجاد میشود که بعداً نمیشود جمعش کرد.

آیا هزینههای این طرح از محل انصراف یارانهها ـ با توجه به اینکه درصد اندکی از دریافت یارانه نقدی انصراف دادهاند ـ تأمینشدنی است؟

قرار بود قسمتی از فاز دوم هدفمندی یارانهها که مربوط به افزایش قیمت حاملهای انرژی، بنزین و غیره بود، پرداخت شود، قسمت دیگر درصد مالیات بر ارزش افزوده است که هر دو کاملاً نقد هستند. حساب کردهاند در حدود ۱۰ هزار میلیارد تومان در نظر گرفته شده است که میخواهند ۵۰ درصدش را در حوزه بهداشت و ۵۰ درصدش را در حوزه سلامت هزینه کنند.

شما به عنوان عضو کمیسیون بهداشت، چقدر موافق بودید که طرح نظام سلامت در اولویت دولت قرار گرفت؟ به نظر شما طرحهای دیگر اولویت نداشت؟

این از همه مهمتر بود. امنیت تأمین مواد غذایی و سلامت در اولویت قرار دارند. سلامت یکی از مقولههای بسیار مهم است. در دو سه سال اخیر که بحث تحریم و افزایش نرخ تورم پیش آمد، از یک سو هزینههای درمان افزایش یافت و از سوی دیگر حقوق و مزایا افزایش نیافت و این به خانوادهای که حداقل یک بیمار دارد، بهخصوص برای خانوادههایی که بیمار سرطانی و صعبالعلاج دارند، آن چنان فشاری میآید که به زیر خط فقر میافتند، چون مردم این قضیه را با پوست، گوشت و خونشان لمس میکنند، بسیار مهم است و باید به آن توجه ویژهای شود.

بنابر آمار سالانه ۷/۵ درصد مردم به دلیل تحمیل هزینههای درمانی زیر خط فقر میروند. بانک مرکزی اعلام کرده تورم ۳۵ درصد است، در حالی که افزایش حقوقها ۲۰ درصد بوده است. در اینجا پانزده درصد اختلاف داریم. در صورتی که طبق قانون مدیریت خدمات کشوری باید افزایش حقوقها متناسب با نرخ تورم باشد. در حالی که این افزایش صورت نمیگیرد. به این ترتیب افت پانزده درصدی در مورد همه کارمندان دولت هست. حالا اگر بیماری هم به خانواده تحمیل شود و سرطان یا بیماریهای صعبالعلاج باشد که نیاز به تأمین داروهایی با هزینه گزاف است، چه اتفاقی برای آن خانواده میافتد؟

گفته میشود عملکرد دولت قبل باعث شد ۷۰ درصد هزینهها از جیب مردم پرداخت شود. آیا به نظر شما درست است یا خیر؟

فقط مربوط به دولت قبل نبود. متأسفانه سیستم سلامت ما خیلی وقت است که بیمار است. در دولت قبل تشدید یافت. به عنوان پزشکی که ۲۰ سال سابقه کار دارم، در مطب هم کار کردهام و در بخش دولتی هم بودم، شاهد بودم در بخش دولتی همیشه مریض با دفترچه بیمه ده درصد را میپردازد، در مطبها همیشه ۷۰ درصد بیمه و ۳۰ درصد سهم بیمار بود. در مورد خرید داروها یکسری از آنها تحت پوشش بیمه نبودهاند و مریض مجبور بود آزاد بپردازد. در بیمارستانها که باید ده درصد هزینه درمان میپرداخت، در کنار آن باید یکسری تجهیزات پزشکی را از بیرون تهیه میکرد. این چیز جدیدی نیست. به نظر بنده این مسئله از زمانی که نظارت و بازرسی از زیر پوشش وزارت بهداشت خارج و قضیه صنفی شد و زیر نظر نظام پزشکی رفت، شروع شده است. اگر خود وزارت بهداشت بر این مسئله نظارت نکند و همچنان به شکلی که شروع شده است باقی بماند، بعید میدانم بتوانند موضوع را جمع کنند.

https://shoma-weekly.ir/r7rBvq