
علیرضا داودی، کارشناس رسانه با اشاره به مهندسی رسانههای بیگانه در ساحت انفرادیِ در رابطه با اغتشاشات اخیر گفت: پرونده زهرا کاظمی نخستین کیس بود و رسانههای بیگانه بر موضوعاتی مختلف ازایندست متمرکز شدند.
وی افزود: این رسانهها امروز دارای سبکی واحد و سازههای مختلف هستند و در این راستا ایران اینترنشنال و رادیو فردا که یکی سعودی - انگلیسی و دیگری امریکایی است، چندان قرابتی با یکدیگر ندارند؛ ولی درباره ایران و انقلاب اسلامی و نیز جمهوری اسلامی در ایران به نقطهای مشترک رسیدهاند.
وی ادامه داد: پروندههای قبلی نظیر ندا آقا سلطان و دختر آبی با سبکی عمومی از سوی این رسانهها دنبال نشد؛ ولی درباره مهسا امینی به اجماع رسیدند که به دلیل قومیت این مرحومه است.
به گفته داودی رادیو فردا بر اساس یک سنت در فضای مجازی اخبار خود را امتداد میداد؛ ولی امروز بدینگونه نیست و امتداد این فضاسازی یک خواننده در ترکیه یا مسئول پارلمان در استرالیا هستند و لذا این اقمار رسانهای به میدان ورود پیدا کردهاند.
وی با بیان این که شبکههای فارسیزبان بیگانه بر رفتار سازمانی شبکهای اشراف دارند، گفت: این رویه از سال ۹۸ بهصورت خفته دنبال میشد و در شرایط کنونی عیان شده است.
علیرضا داودی با بیان این که رسانههای بیگانه پس از مسئله بنزین در سال ۹۸، سه نوع کارکرد را در دستور کار قرار دادند، گفت: در پی فوت مهسا امینی رسانههای بیگانه بسیار آرام حرکت و تصور کردند که میتوان از پروسه استمرار و اتصال استفاده کرد.
وی افزود: حساب اصلی تبلیغی این رسانهها بر اساس فضای ابهام و استمرار ابهام بود. دراینبین ابهام زمانی صورت میگیرد که قلت اطلاعات توسط مرجع رسمی وجود دارد و استمرار آن در زمانی صورت گرفت که مخاطب فضای رسانهای جدید را در نظر میگیرد؛ لذا ظرف ۴۸ ساعت اول از پروژه خانم امینی عبور کردند.
داودی تأکید کرد که این رسانهها موضوعاتی دیگر و غیرمرتبط با مهسا امینی را مطرح کردند و فردی نظیر مسیح علینژاد بهشدت نسبت به این موضوع کار میکرد و در ادامه دست به باز انتشار برخی تصاویر تکراری زد.
وی اضافه کرد: وقتی اینستاگرام را یکبار از بالا تا پایین مینگرید، تصور میکنید کار جمهوری اسلامی تمام شده و در کل کشور اغتشاش است؛ ولی فضای میدانی چیز دیگری میگوید.
داودی با بیان این که یک تصویر در همه رسانههای بیگانه تکرار میشود و بار روانی ناشی از تعدد تصاویر در کنار یک ابهام و تأخیر در ورودِ داخلیها باعث میشود مسائل از سوی رسانههای بیگانه رادیکالی شود، گفت: از طرفی اینها تلاش دارند مسئله حجاب را بینالمللی نشان دهند و از طرفی سلبریتیهای داخلی را به خارجیها پیوند دهند. متأسفانه برخی سلبریتیها و نخبگان مثلاً سیاسیِ داخلی نیز دچار جو روانی شدهاند.
وی اضافه کرد: هر اتفاقی در کشورها مرجع رسیدگی دارد و لذا بازیهای ثانویهای که اتفاق افتاد اصلاً ربطی به خانم امینی و فضای ناشی از فوت ایشان ندارد.
داودی به تکنیک جهل مرکب اشاره کرد و گفت: وقتی یک بازیگر برای همدردی با این جریان موی خود را میتراشد، در دنیا انعکاس بالای خبری دارد.
چرا رسانههای معاند برای به خیابان کشاندن پرونده مهسا امینی عجله کردند؟
داودی گفت: رسانههای معاند برای سنجش میزان عملیاتی و میدانی بودن یک موضوع، زمان و هزینه زیادی صرف میکنند؛ اما پروژه مهسا امینی بهسرعت به خیابان کشانده شد.
داودی با بیان این که فرایند رسانهای در این روزها از چهار گام پیروی میکند، گفت: دو گام نخست فرایند مربوط به تست سرد و گامهای دیگر مربوط به تست گرم این رسانههاست. منظور از تست سرد صرفاً فضای تبلیغی و سنجش میزان اهمیت موضوع برای مخاطب است.
وی مفهوم تست گرم را تشریح و عنوان کرد: هدف از تست گرم این است که موضوعات و مسائل در نزد مخاطب به اکشنهای میدانی و خیابانی تبدیل گردد.
این کارشناس علومشناختی ضمن تأکید بر این که معاندین در پروژههای دارای ویژگی امنیتی رسانهای تقسیمکار میکنند، اظهار کرد: در رویدادهای سال ۸۸، ۹۶، ۹۸ تا امروز این موضوع را بهروشنی مشاهده کردیم که در اغلب آنها شبکه بیبیسی نقش سرگروه را ایفا میکرد؛ اما در ماجرای فوت مرحومه مهسا امینی، رهبری جریان رسانهای به شبکه تلویزیونی اینترنشنال سپرده شد.
داودی ادامه داد: رهبری در این رسانه با بهرهگیری از دو قمر تحقق یافت. اولین آن مسیح علینژاد بود که بهعنوان پیشران پویشهای اصلی با عنوان زنان کار خود را شروع کرد و قمر دوم شبکهسازی با گزارشگر من و تو به نسبت دریافت تصاویر بود.
به گفته این کارشناس ارشد رسانه، شبکه اینترنشنال، مسیح علینژاد و گزارشگر من وتو در گام نخست، فعالیت خود را آغاز کردند و برای آن که این مسئله گردش پیدا کند و به یک واحد موضوعی در ذهن مخاطب تبدیل شود، صدای امریکا، شبکه من وتو و رادیو فردا هم در گام دوم به فرایند پیوستند و در ادامه بهمنظور مستندسازی و ایجاد اعتماد مخاطب، شبکه بیبیسی فارسی ورود پیدا کرد.
***تست سرد حرکت خزنده دارد
داودی با یادآوری این که تست سرد حرکت آرام و خزنده در فرایند طرح موضوع است، عنوان کرد: رسانههای بیگانه در قدم اول این موضوع را واکاوی میکنند که آیا موضوع موردنظر امکان تبدیلشدن به فاز میدانی دارد یا خیر. اگر چنین امکانی وجود نداشته باشد تلاش میکنند تا با پردازش مسئله در زمان نزدیک یا دور آن را قابل تبدیل کنند.
وی افزود: رسانهها در این پروژه، ۱۸ ساعت پس از مشخصشدن نشانههای اولیه موضوع، به سراغ تست سرد رفتند؛ یعنی صرفاً طرح موضوع را در دستور کار قرار دادند. این بازه زمانی شامل ۳ بخش ۶ ساعتی بود که فرایندهای پردارش، تحلیل و عرضه را در برمیگرفت.
این کارشناس علومشناختی، مراحل بعدی تست سرد را برشمرد و بیان کرد: این رسانهها پس از ۱۸ ساعت اولیه، اشتراکات موضوعی را مطرح کردند. ازآنجاکه مسئله مربوط به زنان بود و نزدیک به دو دهه است که این رسانهها بر این مقوله متمرکز شدهاند، زنان را برجسته کردند.
***ورود دنبالههای داخلی علینژاد برای تکمیل تست سرد
از نظر داودی، واردکردن مسیح علینژاد با ترکیببندیهای خاص، بیانگر این بود که امکان هدایت جریان بهصورت میدانی و کف خیابانی وجود دارد، به همین دلیل مسیح علینژاد در قالب کمپین ورود پیدا میکند که نشاندهنده پیوستن امتداد داخلی این شخص به جریان است.
وی خاطرنشان کرد: نقش امتداد داخلی این است که طی سه مرحله تست سرد را به گرم تبدیل کند. قاعده اول افزایش دوز احساسات است که ورود سلبریتیها (بهتر است نام جاهلین مدرن را بر روی آنها بگذاریم) را به دنبال دارد، گرچه این طبقه از جامعه از اعتبار و ارزش بالایی برخوردار نیستند؛ اما به دلیل مورد هدف بودن رسانهها، بهعنوان عناصر شتابدهنده یا تثبیتکننده برای انتقال به مرحله بعد تلقی میشوند. سپس خانواده متوفی و گزارهای اتصالی آنها وارد میدان میشوند و گام نهایی ایجاد واکنشهای بینالمللی از نویسنده هری پاتر تا رئیسجمهور امریکا و نمایندههای حقوق بشر در دنیا بود.
***احساسات صیقل داده شده برای افزایش سرعت
این کارشناس ارشد رسانه تأکید کرد: تمام این مراحل مخاطب را به این نقطه رساند که مسئله حاد، قومیتی و درام در وسعت ملی قلمداد شود. در نهایت مخاطب دچار احساسات مسطح یا صیقل داده میشود. این مرحله از نمایش افتادن مادر مرحومه امینی بر روی پیکر ایشان تا ورود پلیس ضدشورش تحقق مییابد.
داودی گفت: تست گرم نقطهای است که فرایند انتقال کامل میشود و تکنیکهای یاد شده در راستای ریلگذاری برای رسیدن به این نقطه بود. درواقع رسانههای معاند در موضوع مرحومه امینی مانند بسیاری از مسائل دیگر، پس از رسیدن به هدف از افراد گذر میکنند.
وی بررسی پرونده پزشکی مرحومه مهسا امینی در اینترنشنال را یکی از شتابدهندههای بسیار پرقدرت در تست گرم دانست و اظهار کرد: این برنامه که بخشی از اسناد بیمارستان کسری خوانده شد نقش بسیار مهمی در افزایش سرعت این مرحله داشت.
***معاندین سراغ مخاطب سنتی رفتند
این کارشناس علومشناختی به بررسی اسناد پزشکی مرحومه امینی در رادیو گفتوگو اشاره کرد و گفت: پس از این برنامه، شاهد تعویض ریل اینترنشنال بودیم و در ادامه همچون سال ۸۸، شعارهای ساختارشکنانه که اصل نظام، ولایتفقیه، شهدا و تمامیت ارضی را هدف گرفته بود، اوج گرفت. این شرایط بسیار پیچیده بود چرا که مخاطب تصور میکرد تمام این جریانها به خونخواهی مهسا امینی شکلگرفته است. سپس شورش را به کف خیابانها کشاندند.
داودی معتقد است: هدف رسانههای معاند این بود که بخش عملیاتی و میدانی جریان را بهروز چهلم خانم امینی موکول کنند؛ اما همین که دیدند موضوع کشش عملیات دارد در تصمیم خود تجدیدنظر کردند. در این پروژه رسانههای معاند به این جمعبندی رسیدند که اساساً مخاطب دارای عقل و اندیشه، با چنین بهانههایی کف خیابان نخواهد آمد؛ بنابراین به سراغ کاربران سنتی خود؛ یعنی آنان که برایشان اهمیتی ندارد با چه بهانه و دلیلی به خیابان بیایند، رفتند، برای آنها برنامهریزی و تست گرم را پیاده کردند.
***تکنیک سد آتشین و نخبهها
وی پس از تشریح مکانیسم رسانههای بیگانه در فضای ملتهب این روزها، به واکاوی تکنیک «سد آتشین» پرداخت و اظهار کرد: در این تاکتیک رسانهای، همه مسائل به یک بحران قابلدسترسی تبدیل میشود و متأسفانه این بحرانسازی بر ذهن بسیاری از مخاطبین هوشمند و نخبه هم اثرگذار بود. نخبهای که منبع اخبار و مستنداتش بیبیسی باشد نمیتواند الگو و مرجع خوبی برای مخاطب داخلی باشد