
آقای عسکراولادی معتقد بودند اکثریت باید اقلیت را قانع کند نه آن که ساکت کند! و خودشان هم در این موضوع عامل بودند و دیگران را به این مهم ترغیب می کردند تا افراد نظرات خود را آزادانه بیان کنند. در حقیقت آقای عسکراولادی بحث اقناعی مبحث ساکت نکردن مخالف را همیشه دنبال می کرد ایشان دوست داشتند در مباحث مختلف به فرد مخالف وقت داده شود تا صحبت کند این بحث عمدتاً در تشکل های دیگر وجود ندارد و به نوعی خود سانسوری در بین اعضایشان ایجاد می شود. در خصوص نحوه انتقاد ایشان نیز باید بگویم مرحوم آقای عسکراولادی نقد منطقی ،مستدل و مودبانه میکردند، در هفتهنامه سه پاسخ این شاخصه را می بینید، ایشان در فرآیند نقادی هرگز عصبانی نمی شدند وپا از دایره انصاف خارج نمی گذاشتند. ما جوان ها اگر همین یک نکته را از ایشان یاد بگیریم که حتی اگر ناراحت می شویم، ناراحتی برای کار ورضای خدا باشد نه برای عدم رعایت سلیقه، برایمان درس بزرگی است. بسیاری از ناراحتی ها یمان برای این است که وقتی سلیقه مان اعمال نمی شود ناراحت می شویم در صورتی که استاد عسکراولادی این گونه نبودند ایشان تابع نظر جمع بودند حتی اگر این نظر با رأی ایشان در تضاد بود به طوری که وقتی در شورای مرکزی رأی گرفته می شد عین آن را عمل می کردند. مجموعه آداب معاشرت و رفتار مرحوم عسکراولادی در تشکیلات موجبات علاقه مندی برای خدمت بیشتر را زمینه سازی میکرد حتی سلام کردن حاج آقا با آن تواضع همیشگی ولبخندی آرام، پر از انرژی و نشاط بود ،رحمت الله علیه.