ویژه

مصدق اعتماد کرد، کتکش را خورد

هدفى که برنامه‌‏هاى کارى آمریکا در طول این ده‌ها سال گذشته نشان مى‌‏دهد، گسترش سلطه نظامى و به‌‏دنبال آن، سلطه سیاسى و اقتصادى است و تماما درجهت منافع کمپانی‌هایى که درواقع سیاست دولت آمریکا را آنها تعیین مى‏‌کنند، جهت‏‌گیری‌ها را آنها به ‏وجود مى‌آورند. به من آمارى دادند که دولت آمریکا از سال 1945 تا امروز در سرنگونى چهل دولت مستقل که تابع آمریکا نبودند، نقش ایفا کرده و در بیست‌‏وچند مورد دخالت نظامى داشته است! این دخالت‌ها بدون استثنا با کشتار عمومى و با فجایع بزرگ همراه بوده است.
شصت سال است که از 28 مرداد 32 تا امروز در هر موردى که به آمریکایى‏ها، مسئولین این کشور اعتماد کردند، ضربه خوردند. یک روزى مصدق به آمریکایى‏ها اعتماد کرد، به آنها تکیه کرد، آنها را دوست خود فرض کرد، ماجراى 28 مرداد پیش آمد که محل کودتا در اختیار آمریکایى‏ها قرار گرفت و عامل کودتا با چمدان پُر پول آمد تهران و پول تقسیم کرد بین اراذل و اوباش که کودتا راه بیندازند؛ آمریکایى بود. بعد هم حکومت ظالمانه پهلوى را سالهاى متمادى بر این کشور مسلط کردند.

ماموران آمریکایى رسما آمدند ایران، با چمدانهاى پر از دلار، الواط و اوباش و اراذل و بعضى از سیاستمداران خودفروخته را تطمیع کردند و کودتاى 28 مرداد سال 32 را در اینجا راه انداختند و حکومت مصدق را سرنگون کردند. جالب این است که بدانید حکومت مصدق که بهوسیله آمریکایى‏ها سرنگون شد، هیچگونه خصومتى با آمریکایى‏ها نداشت.

او در مقابله با انگلیسى‏ها ایستاده بود و به آمریکایى‏ها اعتماد کرده بود؛ امیدوار بود که آمریکایى‏ها به او کمک کنند؛ با آنها روابط دوستانه‏اى داشت، به آنها اظهار علاقه مى‏کرد، شاید اظهار کوچکى مى‏کرد. با این دولت، آمریکایى‏ها این کار را کردند؛ اما منافع استکبارى اقتضا کرد، آمریکایى‏ها با انگلیسها همدست شدند، پولها را برداشتند آوردند اینجا و کار خود را کردند. مصدق اعتماد کرد، کتکش را خورد.

هدفى که برنامه‏هاى کارى آمریکا در طول این دهها سال گذشته نشان مى‏دهد، گسترش سلطه نظامى و به‏دنبال آن، سلطه سیاسى و اقتصادى است و تماما درجهت منافع کمپانیهایى که درواقع سیاست دولت آمریکا را آنها تعیین مى‏کنند، جهت‏گیریها را آنها به ‏وجود مىآورند. به من آمارى دادند که دولت آمریکا از سال 1945 تا امروز در سرنگونى چهل دولت مستقل که تابع آمریکا نبودند، نقش ایفا کرده و در بیست‏وچند مورد دخالت نظامى داشته است! این دخالتها بدون استثنا با کشتار عمومى و با فجایع بزرگ همراه بوده است.

از زمان کودتاى بیست‏وهشتم مرداد، نزدیک به سى سال، بیست و پنج شش سال، حکومت ظالمانه محمدرضا - از بیست‏وهشتم مرداد (سال 32) تا سال 57 - و بعد هم از پیروزى انقلاب، مرتب آزار و اذیت و بدجنسى و خباثت نسبت به ملت ایران. در اوایل انقلاب هرکس خواست علیه انقلاب یک کارى بکند، آمریکایى‏ها از او حمایت کردند. آخرىِ آنچه مردم به چشمشان دیدند، فتنه سال 88 است. رئیس‏جمهور آمریکا با کمال وقاحت ایستاد و از فتنه‏گران در تهران حمایت کرد. فهرست بدکارى‏هاى این دولت اینهاست.

بحث سر ملت آمریکا و مردم آمریکا نیست، آنها هم مثل بقیه مردماند؛ بحث سر رژیم آمریکاست، بحث سر دولت آمریکاست. چطور مى‏شود این چهره را با بزک و آرایش تغییر داد در مقابل چشم ملت ایران؟

قصد دشمنان خارجى، ایجاد ناامنى و اختلاف و ایجاد تردید و تزلزل است. اگر امروز ملت ایران و مسئولان کشور به آمریکا به چشم دشمن نگاه مى‏کنند، این یک عمل بى‏دلیل نیست. گفتند بیایید دیوار بى‏اعتمادى را برداریم. آن جناب در آن‏جا گفت، در این‏جا هم بعضى قلم‏به دستها فورا از خدا خواستند! همینهایى که به احتمال زیاد، بعضى‏شان وابسته به همان مراکز هم هستند و از آن‏جا پشتیبانى مى‏شوند، فورا این مسئله را دنبال کردند! مسئله اعتماد و عدم اعتماد نیست، مسئله این است که ملت ایران به گذشته خود که نگاه مى‏کند، تا اول انقلاب، از دولت آمریکا یکسره دشمنى نسبت به خودش مشاهده مى‏کند. تلقى ملت ما از دولت آمریکا این نیست که نسبتبه او اعتماد ندارد، بلکه او را دشمن خود مى‏داند.

https://shoma-weekly.ir/2rB6a1