مهرماه ۱۴۰۱ موعد شروع عملیات معارضه بود؛ همزمان با بازگشایی مدارس و دانشگاهها پس از ۳ سال فعالیت مجازی و نیمه مجازی. پیشفرض این بود که نظام به دلیل فوت یا بیماری شدید رهبر انقلاب در تنگنای خلاء رهبری قرار دارد و اکنون بهترین فرصت برای ضربه کاری است.
طی چندماه اخیر، دورههای «آموزش مربیّان براندازی» توسط سرویسهای اطلاعاتی بلوک غرب و تلآویو در برخی کشورهای منطقه و فرامنطقه برگزار شده بود. برخی از افراد حاضر در آن توسط وزارت اطلاعات دستگیر شدهاند. پایگاه اشغالی التنف ارتش آمریکا در مجاورت مرزی سه کشور عراق-اردن-سوریه از جمله نقاط آموزش بودند.
قطعههای پازل کنار یکدیگر قرار میگرفتند تا بازی بزرگ آغاز شود. امّا پشتپرده نشینان به صرافت افتادند ماشه را در شهریورماه زودتر از موعد بکشند. وقایع اخیر یک پروسه اعتراضی عادی نبود بلکه پروژه برنامهریزی شده آشوبگری سوار بر موج احساسات بود.
اکنون طیف نوجوان اوایل اعتراضات به گوشه رانده و طیف آموزش دیده جنگ شهری جایگزین شدهاند. جریانات مسلّح نیز در ۲ نقطه شمالغرب و جنوب شرق ایران فعال شدند. آماری بالغ بر ۲۴ تن از نیروهای انتظامی و بسیج نیز به شهادت رسیدند. همزمان بیانیه تأسیس کمیته تشکیلات مجلس ملی موقت آذربایجان جنوبی(!) از سوی یک نهاد خودخوانده در ترکیه منتشر شد تا از نمد آشوب ایران کلاهی برای پروژه پانترکهای تجزیهطلب بافته شود.
بیانیه تأسیس کمیته تشکیلات مجلس ملی موقت آذربایجان جنوبی!
نام مهسا امینی بدل به نماد جبهه بینالمللی معارضه شد تا پروژهای چندلایه آغاز شود. جنبه مثبت این نمادسازی برای معارضین تحریک عواطف بود امّا در بعد کلانتر، جنبه منفی آن غلبه کرد و باعث شد نوزاد آشوب در ایران زودتر از موعد زائیده شود.
آشوبها در ایران دچار سکته شده و اغتشاشگران کور میزنند. شبکه رسانهای معارضین بیوقفه در حال بمباران روان جامعه است امّا در تزریق مردم به چرخه اعتراض درماندهاند.
فراخوانهای اعتصاب به عنوان طرح مکمل آشوب از سوی تشکلهای خلقالساعه نظیر جوانان محلات تهران(!) با رپرتاژ بالا از طرف سعودی در حال تکثیر است ولی این فراخوانهای متعدد با بیاعتنایی مردم مواجه میشود. بی اعتنایی مردم ۲ علت دارد:
اولاً؛ مردم و حتی معترضان به شرایط اقتصادی به خوبی درک میکنند که هدف فلج کردن اقتصاد ایران است و بدنی که فلج شود دیگر سرپا نمیشود. ثانیا؛ تیم عملیاتی سازمان اطلاعات فرانسه برای زمینه سازی اعتصابات صنوف زیر ضربه وزارت اطلاعات رفته است. وظیفه این تیم فرانسوی سازماندهی و پیوند سندیکاها، تشکیلات صنفی معارض و سازمانهای غیردولتی به یکدیگر بود.
امّا پیشفرض خلاء رهبری از کجا آمد؟
سه شنبه ۱۸ مرداد نوشتاری از کودتاگر سال ۸۸ منتشر شد. بهانه این نوشتار، مقدمه نویسی بر ترجمه عربی بیانیههای جنبش موسوم به سبز بود که مضمون آن، دفاع از "اعلام همبستگی موسوی و سمپاتهایش در ۲۵ بهمن ۱۳۸۹" با مصریهای معترض در میدان التحریر قاهره بود که سرانجام قیامشان منجر به تشکیل حکومت اخوان المسلمین شد.
موسوی در این بیانیه دروغی را تکرار کرد که دقیقاً جریان خودش ۱۳ سال پیش شایعه کرد. او نوشت: «بوی ستمشاهی [پهلوی] به مشام میرسد. میگویند اگر سایه آقا نباشد بحمدالله فرزندانی تربیت کردهاند که با رای اکثریت خبرگان رهبری شیعیان جهان را به عهده خواهند گرفت. مگر سلسلههای ۲۵۰۰ ساله بازگشتهاند که فرزندی پس از پدرش به حکومت برسد.»
شبکه سعودی العربیه فارسی روز ۲۱ شهریور قبل از وقایع اخیر نوشت: «علیرضا افشار، محافظ پیشین میرحسین موسوی، [روز ۲۰ شهریور] در صفحه توئیتری خود نوشت که با گذشت ۴۸ ساعت، کماکان شیفت لایههای چهارگانه محافظت از خامنهای تغییر نکرده است. او مدعی شد که در اندرونی کاخ مرمر (محل سابق مجمع تشخیص مصلحت نظام که به عمد بیت رهبری زدند) خبری است که فعلاً نمیخواهند به بیرون درز کند.»
او در توئیتی دیگر نوشت که اعضای خبرگان رهبری بطور اضطراری به تهران فراخوانده شدند.
شبکه سعودی ایران اینترنشنال، العین فارسی، زیتون، پیک ایران و ... این خط را ادامه دادند. نحوه خبررسانی نیز با تاسی از پروپاگاندای آلمان نازی به این صورت بود که در متن، جزئیاتی نظیر نوع بیماری و حتی درجه تب گزارش شد تا مخاطب، جزئی گوییشان را تعبیر به صِدق گفتارشان کند.
یک هفته بعد مشهورترین روزنامه جهان برای احیاء خط تبلیغی به میدان آمد. «نیویورک تایمز» آمریکا روز جمعه ۲۵ شهریور به نقل از چهار منبع ادعایی و به اصطلاح نزدیک به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از مراقبت شبانه روزی رهبر انقلاب خبر داد!این منابع مدعی شدند تمامی جلسات علنی به دلیل وخامت احوال ایشان لغو شده است.
نیویورک تایمز اعتبار ۱۷۰ ساله خود را زیرپا گذاشت و با ژست انتشار اخبار سرّی از دفتر رهبری نوشت: «پزشکان نگران این هستند که ایشان ضعیف تر از آن است که بتواند بنشیند!» بیبیسی فارسی، ایران اینترنشنال و العربیه فارسی همراه با اکانتهای سایبری توئیتر و اینستاگرام این خط خبری را پررنگ کردند.
تجمعات از ۲۵ شهریور همزمان با شایعه مذکور آغاز شد. از ۲۵ شهریور تا ۷ مهرماه «۳۱ نفر از سیاستمداران»، «۳۷ نفر از شخصیتهای عرصه موسیقی»، «۶۲ نفر از شخصیتهای عرصه سینما»، «۱۵ نفر از شخصیتهای فوتبال»، «۶ نفر از شخصیتهای رشتههای مختلف ورزشی»، «۳۲ نفر از اینفلوئنسر/بلاگر/کنشگران مجازی» بلوک غرب نسبت به وقایع ایران واکنش نشان دادند. به این لیست تعدادی از بازیگران پورن را نیز اضافه کنید!
«لوچیانو اسپالتی» سرمربی ناپولی ایتالیا در کنفرانس خبری پیش از مسابقه تیمش برابر تورینو دو گل رز به همراه خود آورد و صرفاً یک جمله را تکرار کرد که برای مهسا و حدیث است. باشگاه فوتبال رم در صفحه توئیتری خود نام مهسا امینی را توئیت کرد. آنجلینا جولی بازیگر هالیوود خواستار آزادی [پوشش] زنان ایرانی شد و در اینستاگرام خود نوشت: «زنان ایرانی، ما شما را میبینیم.» شارلیز ترون نیز در توئیتر نوشت: «من در کنار زنان ایران ایستادهام که جان خود را برای اعتراض به حکومت به خطر میاندازند.»
بیش از ۱۰ بازیگر و شخصیتهای موسیقیایی ترکیه نیز در قالب پست و استوری واکنش نشان دادند. «جی.کی. رولینگ» نویسنده کتابهای هری پاتر ۳۹ توئیت و ریتوئیت درباره اغتشاشات ایران زده است! این نویسنده انگلیسی حدود ۱۸ توئیت از مصی علینژاد ریتوئیت کرده است! ژولیت بینوش و تعدادی از بازیگران سینما و موسیقی فرانسه کلیپهایی از قیچی کردن موی سر خود منتشر کردند.
رئیس جمهور آمریکا گفت: «آمریکا در کنار شهروندان و زنان شجاع ایران میایستد». رئیس مجلس نمایندگان آمریکا گفت که کنگره در سوگ مهسا امینی به آنچه مردم ایران نامید، میپیوندد. وزیر امور خارجه آمریکا در حساب توئیتری خود نوشت: «آمریکا و مردم ایران برای [مهسا امینی] سوگوار هستند»
«بیل کلینتون» رئیس جمهور اسبق آمریکا در حساب توئیتری خود نوشت: «مرگ مهسا امینی را محکوم می کنم و به درخواستها برای تحقیقات بیطرفانه می پیوندم.» «هیلاری کلینتون» وزیر خارجه اسبق آمریکا در دولت اوباما نیز در حساب توئیتری خود نوشت که جهان در حال نظاره [ایران] است. «رابرت مالی» نماینده آمریکا در مذاکرات وین در حساب توئیتری خود اتهام ضرب و شتم مهسا امینی را بازنشرکرد.
صدای آمریکا فیلمی از عضو ایرانیالاصل مجلس بلژیک منتشر کرد که اقدام به بریدن موهای خود میکند. بیبیسی فارسی نیز فیلمی از «السهلانی» نماینده سوئد در پارلمان اروپا منتشر کرد که او نیز اقدامی مشابه انجام داد.
وزرای خارجه آلمان، کانادا، بلژیک، سوئد، اسپانیا و شیلی نیز ویدئویی مشترک درباره ایران منتشر کردند.
وزیر خارجه آلمان گفت: «در کنار زنان شجاع ایرانی ایستادهایم. برای حقوقشان، صلحشان و آزادیشان.»
وزیر خارجه کانادا گفت: «کانادا در کنار زنان شجاع ایران ایستاده که برای آزادی خود مبارزه میکنند.»
وزیر خارجه بلژیک گفت: «ما با مردم ایران همصدا میشویم که بهطور مسالمت آمیز تظاهرات میکنند.»
وزیرخارجه سوئد گفت: «زنان و مردان ایرانی که در ایران بهطور مسالمت آمیز علیه خشونت و تبعیض اعتراض میکنند، این حق مسلم آنان است.»
وزیر خارجه اسپانیا گفت: «ما از زنان ایرانی و اعتراضشان برای کسب حقوق برابر و اعتراض علیه خشونت پشتیبانی میکنیم.»
وزیر خارجه فرانسه گفت: «خشونت علیه تظاهرکنندگان مسالمت جو باید متوقف شود. »
کارمند شبکه سعودی تویئت زده بود که هشتگ مهسا امینی از ۳۲۰ میلیون فراتر رفته است! در گزارش فارس پلاس به پشت پرده ماجرای هشتگ میلیونی پرداخته شد. طبق پایگاه آماری استاتیستا (statista)، کل کاربران توئیتر در جهان ۳۲۹ میلیون نفر است. کل کاربران فارسی زبان توئیتر نیز ۳ میلیون نفر است. بیزینس اینساندر (Business Insider) آمریکا نیز در گزارشی به نقل از کارشناس ارشد امنیت سایبری مدعی شد: «از هر ۱۰ حساب توییتر ۸ اکانت جعلی است.»
امّا کارمند سعودی چه چیزی را میخواهد القاء کند؟ اینکه جهان متوقف شده و دغدغه کل کاربران جهانی توئیتر - اعم از هند ۱/۳ میلیارد نفری، ژاپن ۱۲۵ میلیون نفری، اندونزی ۲۷۰ میلیون نفری و آمریکای ۳۳۰ میلیون نفری - مهسا امینی است!
همزمان گروه هکری تحت عنوان انانیموس (Anonymous) که مدعی است در زمره قدرتمندترین گروههای هکری جهان میباشد، برای دمیدن بر تنور التهابات وارد کارزار رسانهای شده است. این گروه در رابطه با هک گسترده سایت و مراکز داخلی ایران ادعاهایی کرده که البته از سوی مرکز ملی فضای مجازی تکذیب شده است. این اعلام هک گسترده مراکز داخلی در کنار اعلام ارائه اینترنت ماهوارهای استارلینک در یک محور قرار دارند. هدف، دادن اعتماد به نفس کاذب از جبهه خارجی معارضین به جبهه داخلی برای ادامه بینظمی است.
از نکات قابل توجه وقایع اخیر قرار گرفتن پرچم تجزیهطلبان در کنار سلطنتطلبان در تجمعات خارج از کشور بود. سران جریان موسوم به اصلاحطلب نیز نسبت به درگیری نیروهای مسلح ایران با تجزیه طلبان پانکرد سکوت پیشه کردند.
وقایع اخیر، بزرگترین جنگ ادراکی جهان بود که علیه ایران تحمیل شد. هدف القاء پایان سیستم به سمپاتِ ضد سیستم بود. پنتاگون فعالیت گسترده شامل انتشار اطلاعات جعلی آنلاین با تعدادی بات و ترول آغاز کرده است که توسط سنتکام اداره میشوند. (بیشتر بخوانید)
«واشنگتن پست» همزمان با آغاز آشوبها در ایران نوشت: «عملیات روان شناختی برای ترویج روایت ایالات متحده در خارج از کشور امر جدیدی در ارتش [این کشور] نیست، اما محبوبیت جهانی رسانههای اجتماعی آمریکایی منجر به گسترش تاکتیکهایی نظیر استفاده از شخصیتها و تصاویر مصنوعی شده است.» واشنگتن پست منطق این عمل را اینگونه روایت کرده است که بیان یک نظر از سوی مثلاً یک زن افغان یا دانشجوی ایرانی قانع کننده تر از اعلام آشکار آن از سوی دولت ایالات متحده است.
«جیسون بورک» در روزنامه گاردین انگلیس نوشت: «ما چیزی را می بینیم که در یک خیابانِ از یک شهر در یک استان رخ میدهد. اما این همیشه نشان دهنده رویدادهای یک کشور وسیع و پرجمعیت [مثل ایران] نیست.»
نتیجه این جنگ ادراکی این بود که محصوران فضای مجازی در خارج از کشور واقعاً به این باور رسیدند که نظام رو به سقوط است و خیابانها به تصرف نیروهای دلخواه معارضین در آمده است! ولی در فضای واقعی زندگی عادی جریان دارد.