ویژه

مسئولیت ما در قبال نظم نوین جهانی

مقام معظم رهبری با اشاره به چالش و تزلزل دو پایه «ارزشی و فکری» و «نظامی و سیاسی» و لزوم پرداختن به عمق راهبردی و ظرفیتهای جمهوری اسلامی و ضرورت اجتناب‌ناپذیر مقتدر شدن در سه حوزه علم و فناوری، اقتصاد و فرهنگ، و توجه به تحلیل‌های غلط از شرایط کنونی جهانی، نقش کشور انقلابی‌مان را در تزلزل جدی مبانی غرب مؤثر دانسته و فراخوان آمادگی برای نقش‌آفرینی در نظم نوین جهانی نموده‌اند
نصر عزیزی- نظم جهانی مبتنی بر نظریهها و ارادههایی که قدرتمندان جهان بر جهتگیری حاکمیت کشورهای پیرامونی و به تبع آن اقتصاد و فرهنگ کشورها تحمیل میکنند. تا زمانی که از درون آن کشورها چالشها و اعتراضها و مقاومتهایی علیه این حاکمیت به ظاهر مقتدر به وقوع نپیوندد، این روند همچنان مطلوب ابر قدرتها خواهد بود. دلیل اصلی این فرضیه ستیز انقلابی و یا مقاومتهای موسمی است که در قارههای مختلف علیه این نظم بوجود آمده که در سه گروه دستهبندی میشوند:

۱- گروهی که به شکست منجر شده و مغلوب شدند.

۲- گروهی از کشورها که با اندکی تغییرات در اشکال قدرت و نهادهای جامعه به نوعی با مماشات و کجدار و مریز به هماهنگی با این نظم ادامه دادهاند.

۳- گروهی که به ندرت راه استقلال را طی نموده و البته هزینههای آن را پرداختهاند ولی نتوانستند خطر جدی برای این نظم باشند.

اما انقلاب اسلامی تحقیقاً و با استناد به اظهارات نظریهپردازان کشورهای قدرتمند چالش اساسی و بنیانی و مؤثر برای نظم حاکم جهانی بود که تا کنون در دهها حوزه جهانی و در محورهای فراوان این آرایش را بر هم زد. دلیل اصلی این توفیق بدون شک تشکیل حکومت اسلامی و نظامسازی دینی با نظریه ولایت فقیه بوده که نه تنها پیغام جدیدی برای مردم کره زمین دارد، بلکه به نظامسازی و الگوسازی پرداخته است ولی اینکه ما به عنوان مدعیان نقش دین در اداره جامعه در کجای راه هستیم، چیستی و چرایی آن را باید در فرمایشات مقام معظم رهبری جستجو نماییم.

مقام معظم رهبری با اشاره به چالش و تزلزل دو پایه «ارزشی و فکری» و «نظامی و سیاسی» و لزوم پرداختن به عمق راهبردی و ظرفیتهای جمهوری اسلامی و ضرورت اجتنابناپذیر مقتدر شدن در سه حوزه علم و فناوری، اقتصاد و فرهنگ، و توجه به تحلیلهای غلط از شرایط کنونی جهانی، نقش کشور انقلابیمان را در تزلزل جدی مبانی غرب مؤثر دانسته و فراخوان آمادگی برای نقشآفرینی در نظم نوین جهانی نمودهاند که مختصری به مسئولیتهای ملی در نظامسازی الگوها اشاره میشود:

۱-باید بپذیریم با توجه به بیداری اسلامی و گرایش سایر کشورهای ستمدیده، امروز نیاز شدید این جوامع الگوهایی کاربردی هستند که با عبور از نظریهپردازی و مبناسازی و قانونسازی و رویهسازی عملی در نهادها و سازمانهای اجرایی، فهرستی از نظامسازیهای قابل ارائه داشته باشیم، مثالها و مصداقهای این بخش فراوانند.

۲- پرداختن به مفاد و مواد خام نظریههای فلسفی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی تا حدود زیادی انجام و تحقیقات مناسب عملیاتی و نتایجی منتشر گردید ولی جای نظامسازی مؤثرآنها بهصورت جامع در کشور خالی است و مطالبه جهانی از کشور ما از این زاویه میباشد.

۳- شورای عالی انقلاب فرهنگی نقش و رسالتی بینالمللی دارد که شاید مهندسی فرهنگی و نقشه جامع علمی و دهها وظیفه مصوب و غیرمصوب این شورا منظرهایی برای نقشآفرینی مورد نظر رهبری در نظم نوین جهانی است.

۴- صدها و بلکه هزاران قانون مصوب مجلس با انشعابات آییننامهای آنها که حیات اجتماعی یک کشور را با نظارت و فیلتر شورای نگهبان در بر دارد، صرف نظر از موانع اجرایی آنها، الگوهای مناسبی برای صدور دستاوردهای انقلاب اسلامی در نظم نوین جهانی است که بستر آن روابط هدفمند پارلمانهای دنیا با پارلمان کشورمان میباشد.

۵- در حوزه وزارتخانهها و سازمانهای دولتی صدها و بلکه هزاران ابداع جدید و موفق در بخشهای تولید، توزیع، خدمات، آموزش، تربیت، نیروسازی، هوافضا، فنآوری، شرکتهای دانش بنیان، اختراعات، نظام مدیریتی، نظامهای پژوهشی و تحقیقاتی وجود دارد که سه اقدام مهم برای نقشآفرینی در نظم نوین جهانی باید انجام شود:

الف- نظریههای حاکم بر این خدمات بزرگ انتزاع و به جهان ارائه شود و البته شکل ارائه آنها نیازمند روشهایی مؤثر با ملاحظات موانع است.

ب- نظام سازیهای حاکم بر این همه فعالیت که محصول تلاش ملی است استخراج و با روشهای مناسب صادر شوند.

د- موانع و محدودیتهای اجرایی اعم از بینالمللی و منطقهای و داخلی ارزیابی و به عنوان تجربه مقابله با نظم نوین جهانی با استفاده از ابزار روز صادر شود.

۶- حوزههای علمیه و مراکز دانشگاهی کارنامههای مفیدی برای ارائه در سطح بینالملل دارند، به نظر میرسد نهادهای عالی مسئول در این دو بخش برنامهای را در این خصوص تهیه و به گردآوری اقدامات انجام شده مبادرت و اقدامات در حال انجام ساماندهی و راههای نقشآفرینی نظام یافته در نظم نوین جهانی با استفاده از ظرفیتهای مورد نظر پیشنهاد و عملیاتی شوند. تردیدی نیست که ظرفیتهای نظام برای این نوع نقشآفرینی بسیار بالا بوده که بخش زیادی حداقل از نهادهای مسئول در خارج از کشور هستند که در این خصوص میتوانند‌‌ همان نقش منفی استعمار پیر انگلیس را حداقل در جهات مثبت ایفا نمایند.

https://shoma-weekly.ir/e8bvhK