ویژه

مردمسالاری بدون حزب نوعی فریبکاری سیاسی است

تشکیلات است که باید ابزار حکومتی را شکل بدهد نه برعکس. تشکیلات سیاسی است که باید مجلس به وجود بیاورد. و دولت تشکیل بدهد نه برعکس. ما پس از انقلاب دچار این وارونگی سیاسی هم شدیم. یعنی بجای اینکه حزب ساختار دولت را به وجود بیاورد دولت ساختار حزب را به وجود اورد بعضی از دولتها با دستپاچگی یک ساختار حزبی را درست می کردند. اینها احزاب دست ساز حکومت هستند و بیماریشان همان وارونگی سیاسی است.
علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی در مراسم گرامیداشت شهدای 26 خرداد که دوشنبه هفته گذشته در ساختمان مجلس مشروطه برگزار شد گفت: برای بنده افتخاری است که امروز در محضر شما هستم، آن هم به مناسبت یاد شهدای ارجمندی که در پیروزی انقلاب اسلامینقشآفرینی ممتازی داشتند و از این که خانه ملت را برای برگزاری این مراسم انتخاب کردید، جای تشکر و قدردانی دارد. این خانه اختصاص به همین فرزانگانی دارد که در راه اسلام و آزادی این کشور با جانشان مجاهدت کردند و مسیر جدیدی را برای ملت ایران گشودند.

وی افزود: همان طور که مستحضر هستید و این مکان هم حکایتگر این موضوع است، تاریخ ایران در دورههای مختلف فراز و فرودهای بسیار سهمگینی داشته است و عوامل گوناگونی در وضعیت ایران در دورههای مختلف تأثیرگذار بودهاند تا این که در دوره مشروطه که پارلمان در ایران شکل گرفت، ضمن این که دستاورد بزرگی برای ملت ایران بود و فضای کشور را از یک شرایط اختناق شدید نجات داد، ولی تجربهای را در اختیار دیگران هم قرار داد. بگذریم از بعضی از کجاندیشان که در باره انقلاب مشروطه حرفهای ناپخته زدند که آخرین آن مربوط میشود به گروه فرقان که در اوایل انقلاب برخی از بزرگان دینی ما را ترور کردند. آنها در آن زمان در جزواتشان از انقلاب مشروطه به عنوان یک جریان وابسته غرب که نگذاشت یک انقلاب اصیل رخ بدهد یاد میکنند. این کجاندیشیهادر دورههای مختلف در باره انقلاب مشروطه وجود داشته است.

لاریجانی خاطر نشان ساخت: انقلاب مشروطه چون با حرکت علمای نجف و تهران شکل گرفت و البته جریانهای روشنفکری هم به آن پیوستند، یک انقلاب اصیل بود و به دلیل این که علمای برجسته در آن نقش داشتند، ملت به آن پیوستند و فضا تغییر کرد و سلسله قاجار مجبور شد مشروطه را بپذیرد، اما یک تجربه برای کشورهای بیگانه شد. آن زمان هنوز وابستگی حکومت خیلی برجسته و براق نبود و کشور در حال گذار از یک دیکتاتوری به یک دیکتاتوری وابسته بود.

رئیس قوه مقننه ادامه داد: حضور علما و پیروزی انقلاب مشروطه چند درس برای بیگانگان داشت. اولین مسئله این بود که اگر حرکتهای اجتماعی و سیاسی در بستر دینی قرار بگیرند، این مبارزات، مبارزات اصیلی است و موفق میشود، بنابراین باید در دین رخنه ایجاد کرد. گاهی روشنفکران برای مبارزه با دین از زبان مارکسیسم استفاده کردند و گاهی هم روشهای غربزدگی را در پیش گرفتند. این دو جریان روشنفکری در آن زمان وجود داشتند، لذا برای آنهایک پایه قرار گرفت که باید جریان دینی را از حالت جنبشهای آزادیبخش در بیاورند و به یک ایدئولوژی لَخت که در جامعه حرکت و موج ایجاد نکند، تبدیل کنند؛ لذا آنهاهم مبارزه ظاهری به معنای این که افرادی را مطرح کنند که اهل مجاهدت نباشند و هم فکر دینی را یا با گرایشهای مارکسیستی و یا با گرایشهای غربزده تغییر بدهند.

وی خاطر نشان ساخت: در دوره شاه عدهای از تودهایهارا در دستگاه حکومتی آوردند و وزیرشان کردند. حتی برخی از تودهایهادر حزب رستاخیز هم حضور داشتند تا از وجه ضد دینی آنهااستفاده کنند. آنهاهم دیگر مبارزه گذشته را فراموش کردند. یعنی رژیم از جریان مارکسیستی هم برای مبارزه با دین استفاده میکرد، حالا مبارزه با مرجعیت که فصل جداگانهای دارد.

لاریجانی در ادامه سحنان خود گفت: یکی از درسهای دیگری که آنهادر این مبارزه کسب کردند این بود که با جریانهایی که به دنبال آزادی هستند ستیز کنند. این شهدایی که امروز بزرگداشتشان را در اینجا گرفتهایم، یک فضای اختناق را دریدند. فضا در آن سالها خیلی بسته بود. یعنی بعد از این که محمدرضا با پشتیبانی امریکا و انگلیس سر کار آمد، توفیقاتی برای بسته شدن فضا پیدا کرد، لذا اینها با روشی میخواستند فضا را بدرند و طبعاً باید آن قدر قوی و پررنگ میبود که دریدگی فضای اختناق درون آن معنا پیدا میکرد. مبارزات سیاسی متعارف نمیتوانست این فضا را بشکند. کاری که این چهار مرد مجاهد انجام دادند، این بود که یک فضای بسته را دریدند و شرایط تغییر کرد. عدهای به این نتیجه رسیدند که میشود از طریق مجاهدت برای آزادی جامعه کاری کرد. یأس را از بین بردند، لذا یکی از جاهایی که رژیم با آن مبارزه میکرد این بود که باید فکر آزادیبخش را از بین برد. این هم مؤلفه دیگری بود که برای رژیم بسیار اهمیت داشت.

رئیس مجلس شورای اسلامی یادآور شد: نکته سوم تشکیلات بود، یعنی آنهامیگشتند ببینند این جریانها به هم وصل هستند و تشکیلات هستند یا فرد یا تیری در تاریکی است. همت آنها شناسایی تشکیلات بود و مؤتلفه یکی از تشکیلات ریشهدار در کشور ما است که آنها تعرض کردند که آنهارا از بین ببرند. در این باره تا حدودی توفیق هم یافتند. افراد زیادی از این تشکیلات را دستگیر کردند. بعضیهایشان به شهادت رسیدند، عدهای را زندانهای طولانی کردند و لذا آن حرکت پویا را نمیتوانستند داشته باشند. این نکتهای است که آنهابا همین برداشتی که پیدا کردند، عملاً در دوره پهلوی صغیر این مسیر را طی کردند.

وی در ادامه سخنان خود تاکید کرد: اما یک نکته مهم این است که ما هم باید از این مطالعه پدیدههای تاریخی درس بگیریم، یعنی توفیق ما در این بود که حرکت مجاهدانه افراد ارزشمند ما بر اساس اسلام بود و آن جریانهایی که از دین فاصله گرفتند مشکل ایجاد کردند. پس اگر بخواهیم تشکیلات ریشهدار و واقعی و با تودهها مؤتلف باشند و اصالتشان را حفظ کنند، باید متکی بر تفکر اسلامیباشند. متأسفم که گاهی در همین دورههای پس از انقلاب که فراز و فرودهایی هم داشتهایم، این ایراد را میگرفتند که جمهوری اسلامییک پارادوکس است، چون جمهوریت با اسلامیت سازگار نیست. این یک نوع عوامیدر عالم سیاست است، ولی رنگ و لعابش را درست میکردند. همین مسئله را در مورد تشکیلات هم میگفتند که تشکیلات در شرایطی که حکومت جنس دینی داشته باشد پا نمیگیرد.

رئیس مجلس شورای اسلامی در ادامه سخنان خود به وجود کسالت سیاسی در کشور اشاره کرد و گفت: فکر میکنم عارضهای در کشور داریم و آن کسالت سیاسی است که میخواهیم آن را با این گونه حرفها و تئوریپردازیها جبران کنیم. تشکیلات ایجاد کردن و ساماندهی آن زحمت دارد، وقت، علم و تلاش میخواهد. اصل این است که یک تشکیلات بر مبنای تفکر اسلامیباشد، یک اصل مقدم بر اصول دیگر است. توفیق مؤتلفه اسلامیهم در همین بود. مؤتلفه اسلامیتشکیلات موفقی بوده است. برخی ایراد میگیرند و میگویند این تشکیلات خیلی جمع و جور است و فراگیر نیست. فراگیری به این معنا نیست که موجهای احساسی بر تشکیلاتی فائق شود. یکی از دلایل توفیق مؤتلفه اسلامیکه در این نیم قرن پایدار ماند این بود که بر اساس مکتب شکل گرفت و افراد هدفی تربیت میکرد.

لاریجانی ادامه داد: نکته دیگری که لازم است به آن اشاره کنم این است که آیا امروز هم نیاز ما به تشکیلات مثل گذشته است یا نه؟ ملاحظه بفرمایید تشکیلات مؤتلفه که در گذشته شکل گرفت، مأموریت دیگری داشت و برای کار دیگری ساخته شده بود.

زمان اختناق بود و مؤتلفه میخواست فضا را باز کند و با سلطه وابسته دیکتاتوری مبارزه میکرد، اما همین تشکیلات موقعی که انقلاب شد، تبدیل به یک حزب شد. این حزب مأموریت جدیدی پیدا کرد. نیروهایش را بسیج کرد، آموزش و سامان داد برای این که جمهوری اسلامیبتواند مردمسالاری دینی را به شکل مطلوبی شکل بدهد. در حد استطاعت خودش تلاشش را کرد. آن زمان البته حزب جمهوری اسلامیهم به وجود آمد که حزب فراگیری بود و انصافاً هم در همان دوره محدودی که به وجود آمد خدمت کرد و بسیاری از اعضای حزب مؤتلفه هم در حزب جمهوری مشارکت داشتند. آن هم داستان غمانگیزی است که حزب جمهوری اسلامیچرا به این روز کشیده شد و یک دستاورد بزرگ انقلابی به این روز افتاد.

وی افزود: اما اگر بخواهیم به این سئوال جواب بدهیم که آیا در شرایط فعلی بدون تشکیلات میشود مردمسالاری دینی را شکل داد و پیگیری کرد؟ بله، یک نوع فریب در مردمسالاری امکانپذیر است، اما یک مردمسالاری دینی سامانیافته بدون تشکیلات امکانپذیر نیست و اتفاقاً کسانی که به دنبال آن هستند که با مکر سیاسی فضای کشور را سامان بدهند، با تشکیلات مخالفت میکنند، چون سوار شدن بر موج احساسات و تغییرات ارزشها با حضور تشکیلات ممکن نیست. تشکیلات افرادی را دارد که تحلیل سیاسی، دینی و ذهن ورزیده سیاسی دارند و آنهارا نمیشود با موج سیاسی هدایت کرد. ذهن بسیط است که آمادگی موجسواری دارد، اما با یک ذهن ورزیده سیاسی نمیشود بر اساس حرکتهای پوپولیستی برخورد کرد. این پیچیدگی سیاسی لازم را دارد، لذا افرادی که میخواهند با مکر سیاسی عمل کنند، با تشکیلات مخالفت میکنند، اما اگر یک مردمسالاری دینی بخواهد واقعی باشد و شکل پیدا کند به تشکیلات نیاز دارد.

آیا تشکیلات میتواند مبنای دینی داشته باشد؟ بله، اگر مبنای دینی نداشته باشد دچار مشکل و آفت است. بعد از انقلاب تشکیلاتی که به وجود آمدند و خواستند مبانی دینی را جور دیگری توجیه کنند، فرو پاشیدند و تاب نیاوردند.

رئیس قوه مقننه خاطر نشان ساخت: این راه، راه لازمیاست، اما بدون مشکل نیست. یکی از مشکلاتش همین کسالتهای سیاسی است که میآیند و جلوی حرکتهای تشکیلاتی را میگیرند و فکر میکنم تنبلی سیاسی باعث این کار است. بنا نیست حکومت اسلامیدر ساختار حکومتیاش جایگزین حزب و تشکیلات شود. هر چیزی سر جای خودش هست. ساختار حکومتی وظیفه خاص خودش را دارد و نباید در این کار دخالت کند و تشکیلات هم باید کار خودش را انجام بدهد.

وی در ادامه سخنان خود گفت: یکی از مشکلات دیگری که در این راه وجود دارد این وارونگی سیاسی است. تشکیلات است که باید ابزار حکومتی را شکل بدهد نه برعکس. تشکیلات سیاسی است که باید مجلس به وجود بیاورد و دولت تشکیل بدهد، نه برعکس. ما پس از انقلاب دچار این وارونگی سیاسی هم شدیم. اولین پایه غلط را بنیصدر گذاشت. بهمحض این که سر کار آمد برای این که با حزب جمهوری مبارزه کند، دفتر همکاریهای ریاست جمهوری را درست کرد که با پول حکومتی و نقشآفرینی حکومتی به وجود آمد، اما کارکرد حزب را داشت، یعنی بهجای این که حزب ساختار دولت را به وجود بیاورد، دولت ساختار حزب را به وجود آورد. این یک نوع وارونگی سیاسی است. بعدهادر دورههای دیگر هم این مشکل را داشتیم. بعضی از دولتهابا دستپاچگی یک ساختار حزبی را درست میکردند. اینهااحزاب دستساز حکومت هستند و بیماریشان همان وارونگی سیاسی است. این هم مشکل دیگری است که در حرکت احزاب در کشور با آن مواجهیم.انواع دیگری از دخالتهاهم هست. گاهی دستگاههای حکومتی به نوع دیگری هم در حرکت احزاب دخالت میکنند که این هم کار پختهای نیست. ممکن است این کار دستاورد زودگذری داشته باشد، ولی تداوم حرکت و بلوغ سیاسی را از بین میبرد.آنچه که به نظر من امروز هم از نظر ساختار حکومتی باید به آن توجه کنیم این نکته است که این آفتهااز مسیر کار رخت بربندند.

رئیس قوه مقننه ادامه داد: یکی از مشکلات دیگر تغییر ارزشها است. بر انقلاب سیاسی که در کشور ما رخ دادند ارزشهایی حاکم بودند و حکومت به دنبال ارزشهایی بود. در کلام امام برای انقلاب ارزشهایی متبلور است. تبدیل این ارزشهابه ارزشهای مادی یک آفت است. برای رأی جمع کردن، ارزشهای کیفی را به ارزشهای کمیتبدیل کردن تغییر سادهای نیست. ممکن است یک دستاورد خرد زودگذری داشته باشد، ولی برای کشوری که میخواهد آرمانی حرکت کند و انقلابی که افکار آرمانی دارد، یک بلا است. حتی برای حکومتهای سکولار هم بلا است، حکومتهای آرمانی که جای خود را دارد. این هم یکی از آفات است.

اما نکته مهم این است که باید این آفتهارا بشناسیم و این بیماریهارا علاج کنیم، نه این که دچار غفلت شویم و یا به خاطر این بیماریهادر حرکت تشکیلاتی دچار نسیان شویم.

لاریجانی بیان کرد: در شرایط امروز ما حتماً نیازمند تشکیلاتی هستیم که مبانی فکری اسلامیداشته باشند. واقعاً به روشهای دموکراتیک عمل کنند. حتی اگر نیازمند این هستیم که قوانین کشور حمایتگر این فکر باشند، قوانین شان را آماده کنیم و بفهمیم برای یک کار درازمدت این یک لازمه مهم است و نمیشود بدون آن حرکت کرد. اگر اعتقاد داریم که یک عقل جمعی میتواند در کشور موفق شود که ما آسیبهای زیادی از تکرویهای فکری خوردهایم، این عقل جمعی ایجاب میکند که تشکیلات داشته باشیم و توسعه و پختگی در عقلانیت به وجود بیاید.

وقتی شما تشکیلات دارید، تحلیل سیاسی میکنید، افراد را تربیت میکنید، توسعه و پختگی عقلانی به وجود میآید. بله، ممکن است فردی یک ظرفیت استثنایی داشته باشد، ولی او هم یک فرد است و نباید کارهای حکومتی متکی به یک فرد باشد. هم در برنامهریزی هم در تربیت کادر، ما به یک توسعه عقلانیت نیاز داریم که بدون تشکیلات امکانپذیر نیست.

وی افزود: در شرایط فعلی هم باید به مسائل داخلی از نظر فرهنگی و اقتصادی توجه تام داشته باشیم، هم مشکلاتی در صحنه بینالمللی داریم. این پیچیدگی شرایط ضرورت تشکیلات را بیشتر میکند و نیاز به تحلیلهای عمیقتری دارد. دیگر زمانی نیست که یک فرد در یک اتاق بنشیند و تصمیم بگیرد، بلکه نیاز به یک کادر همنظر دارد. این کادر همنظر باید تحلیل درونی داشته باشند. اگر کسی میخواهد حکومت را اداره کند کادر همنظر نیاز دارد و این مسئله با روابط عاطفی حل نمیشود. روابط عاطفی میتواند کمککننده و معدّ باشد، جایگزین این نیست. باید ساعتهانشست و بحث کرد تا فکر توسعه پیدا کند. آن قدر پیچیدگیهای روابط بینالمللی و مسائل اقتصادی و سیاسی زیاد است که بدون بحثهای استراتژیک و تأملات عمیق امکان این همنظری وجود ندارد. ما در سالهای اخیر از این مسائل زیاد داشتیم. برخی از افراد دچار ریزش میشدند. چرا؟ چون در داخل یک دالان تشکیلاتی حضور نداشتند که هم تحلیل شوند و لذا دچار ریزش میشدند. یا حرفهای عجیب و غریبی در کشور زده میشد و یا مسائلی در کشور به وجود میآمد یا در حوزه اقتصاد حرفهایی زده میشد که همین مشکلاتی که امروز داریم پیامد آنهاست.

رئیس مجلس تاکید کرد: یک تشکیلات اگر بخواهد حرف اقتصادی بزند، آن را میسنجد و باید هزینه آن را در آینده ببیند. نمیتواند حرفی را مثل تیری در تاریکی بیندازد و برای کشور مشکل ایجاد کند. امروز مشکلاتی از این سنخ داریم. در صحنه بینالمللی هم همین طور فشارهاو مشکلات داریم. پیچیدگیها بیشتر از گذشته و ضرورت تشکیلات بیشتر از گذشته است.

وی همچنین با گرامیداشت مرحوم عسکراولادی گفت: یاد میکنم از مرحوم آقای عسگراولادی که واقعاً اسوهای در تفکر سیاسی جامعه ما و یک شخصیت سیاسی اخلاقمدار بود. اخلاق سیاسی تراز جمهوری اسلامیدر این شخصیت متبلور بود. یکی از افرادی که واقعاً همیشه دردمندانه تلاش میکرد تشکیلات در کشور ما شکل بگیرد مرحوم آقای عسگراولادی بود و تلاش موفقی هم بود. فرد بسیار عطوفی هم بود، اما عاطفه را جایگزین حرکت تشکیلاتی نمیکرد. در کارش صادق بود.

لاریجانی ادامه داد: راه امام این است که امروز به این ابعاد توجه کنیم. در بحث هستهای از بدو تحقق آن تا امروز بودهام و گاهی میبینم افراد در این زمینه دلسوزانه هم نظر میدهند، ولی چون این موضوع در مسیر خودش کاملاً پخته نشده است، صادقانه حرف غلط میزنند. این مسئله را در حوزه اقتصاد هم داریم. افراد در حوزه اقتصاد با پختگی نظر نمیدهند. یا اغراض سیاسی بر آرای آنهاحاکم شده یا ورزیدگی ذهنی به وجود نیامده است. در حوزه مسائل هستهای مذاکرات را که دنبال میکنم، احساسم این است که دو صف به وجود آمده است. یک صف برای این که این دستاورد حفظ شود و به ملاحظات سیاسی توجه نمیکند. یک عده هم فکر میکنند مسئله فقط با مذاکره قابل حل است. هیچ یک از این دو رویکرد امر پختهای نیست. هم ابزار پیشرونده فنی هستهای امر مهمیاست، هم مذاکرات سیاسی. از هیچ کدام نمیشود غفلت کرد، یعنی حفظ این دستاورد نیازمند مذاکرات است و این مذاکرات برای ناجح بودنش احتیاج به پشتبندهایی دارد که این پشتبندهاهم توسعه فنی است و هم وضعیت سیاسی و اقتصادی درونی ماست.

رئیس مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: آشفتگی در شرایط سیاسی داخلی به مذاکرات سیاسی لطمه خواهد زد. عدم توجه به اقتصاد درونی، همین نکتهای که رهبر معظم انقلاب بارها و بارها تأکید و در سیاستهای اقتصاد مقاومتی هم به آن توجه کردهاند، علاوه بر این که در آن نجات اقتصادی هست، پشتبند توفیق مذاکرات هستهای هم هست. یک بسته به هم پیوسته است. نمیشود یک مؤلفه از آن را گرفت که تصور کنیم صرف مذاکرات سیاسی میتواند شرایط داخلی را عوض کند. عکسش هست.

تغییر شرایط اقتصادی در داخل مذاکرات سیاسی را موفق میکند. همبستگیهای درونی سیاسی در داخل پشتیبان مذاکرات است. همه کسانی که در حوزه سیاست تریبون دارند، اهل قلم هستند، اصحاب فکرند، باید تحلیل جامع در این قضیه داشته باشند، یعنی هم پیشبرد این مسئله در صحنه بینالمللی نیاز به توجه خاص دارد و هم پیوستهایی برای حوزه، سیاست، فرهنگ و اقتصاد دارد. نادیدهانگاری این به آن لطمه میزند. عکسش هم صادق است. اگر کسی فکر میکند اصلاً این مذاکرات را باید رهاکرد، حرف سنجیدهای نیست. ما از ابتدای بحثهای هستهای گفتیم از درون مذاکرات میدانیم که ایران توفیق پیدا میکند، با ملزوماتش.

لاریجانی در ادامه سخنان خود خاطر نشان ساخت: نادیدهانگاری این مؤلفههاما را دچار مشکل میکند. خیلی از مناقشات داخلی به نظر بنده نادیدهانگاری بعضی از این مؤلفههاست که نیاز به تحلیل دارد. احتیاج به بحثهای سیاسی عمیقتر دارد. مخصوصاً در مجموع چالشهایی که در حوزه اقتصاد هست، برخی از چالشهای سیاسی را فکر میکنم این عده تصور میکنند سر سفره رنگینی نشستهاند و دنبال ریحان میگردند.

ما مواد مغذی سفره را نداریم، یعنی در کشور گرسنگی وجود دارد. وضعیت اقتصادی ما به هیچ وجه مطلوب نیست. حالا بگذریم که چه عواملی باعث شدند ما به این وضع رسیدیم. این به نداشتن حداقل توجه به شرایط احزاب و توجه به عقل جمعی برمیگردد. این چالشهای موجود اقتصادی به مجاهدت نیاز دارد. این که رهبری امسال فرمودند مدیریت جهادی یک سلیقه را ابلاغ کردن نبود، یک نیاز کشور است. در آمدن از این چالشهابه مجاهدت نیاز دارد. هم مجاهدت در حوزه سیاسی هم در حوزه اقتصاد. گاهی زمان برخی از مطالبی که در مسائل سیاسی داخلی گفته میشود یا برخی از موضوعات حاشیهای زمان حال نیست.

رئیس مجلس مجددا تاکید کرد: در میان رجال سیاسی یکی از شخصیتهایی که بسیار دورنگر بود، به نظر بنده مرحوم آقای عسگراولادی است که فقد ایشان امروز احساس میشود. در لابلای قیل و قالهای سیاسی هدفهارا خوب تشخیص میداد و ذهنهارا متمرکز میکرد. پاسداران فکر او شما عزیزان در حزب مؤتلفه هستید که آن راه را دنبال میکنید. نقش شما در این که فضا را صاف کنید و شرایط را متمرکز کنید و ذهنهارا به سوی مسائل اصلی و فکری ببرید خیلی مهم است.

وی در پایان گفت: امیدواریم عزیزان ما که یاران این شهدای عزیز هستند، به پاس خون آن بزرگان و فداکاران در امروز ایران تلاشهای مجدانهای برای پیشبرد آرمانهای انقلاب و تربیت نیروهای تازه و نو در این زمینه داشته باشند و برای همه شما عزیزان آرزوی توفیق میکنم و صحت، سلامتی و سرزندگی برای شما از خداوند آرزومندم.

https://shoma-weekly.ir/iBulHH