جامعه

مخلوط ناهمگون ابزارهای دیجیتال

بنا بر گزارشی که در رسانه‌های غربی منتشرشده نرخ استفاده از شبکه‌های اجتماعی بین نوجوانان امروزی آن‌قدر زیاد است که اگر کسی از آنها بخواهد یک روز گوشی‌های هوشمندشان را خاموش کنند، انگار حکم مرگشان را صادر کرده است!
فهمیه کریمی- چندی پیش بود که خبر تجمع دوهزارنفری نوجوانان دهه هشتادی بسیاری از رسانهها، جامعهشناسها، سیاسیون و قشرهای مختلف را غافلگیر کرد. یک قرار همگانی بهسادگی از طریق شبکههای اجتماعی تلگرام و اینستاگرام جفتوجور شد. آنطور که خودشان میگویند فقط میخواستند دورهمی سادهای بعد از آخرین امتحانشان برگزار کنند و به این بهانه، حال و هوایشان عوض شود. تعدادشان اما آنقدر زیاد بود که حراست مرکز خرید کوروش ناچار شد آنها را متواری و پاساژ را بهطورکلی تعطیل کنند. همه این داستانها اما از چند هشتک ساده #میتینگ کوروش، #دهه-هشتادی و #تجمع شروع شد و در کمتر از چند دقیقه در صدر پستهای بسیاری از کاربران اینترنت قرار گرفت.

این اما اولین باری نبود که دهه هشتادیها با استفاده از شبکههای اجتماعی اتفاقی را رقم زدند که شاید برای خودشان امری طبیعی بود؛ اما موجب شگفتی و حیرت بسیاری از نسلهای بزرگتر از خود شد. پیشازاین هم در تیرماه سال ۹۲ تجمع خبرسازی در پارک آبوآتش اتفاق افتاد و نوجوانان زیادی برای آببازی به این پارک آمدند. از‌‌ همان زمان بود که قدرت شبکههای اجتماعی در دنیای مجازی بر همگان مسلم شد و این حجت بر دهه شصتیها تمام شد که دهه هشتادیها نسل عجیبی هستند.

بچههای نسل جدید میتوانند با استفاده از دنیای مجازی و عجیبی که برای خودشان ساختهاند، یک میتینگ چند هزارنفری برگزار کنند؛ درحالیکه بسیاری از دهه شصتیها هنوز نمیتوانند برای یک قرارِ چهارنفره تئاتر باهم به تفاهم برسند. اما نوجوانان این دوران که اینقدر با شبکههای اجتماعی مأنوس شدهاند و از خلال آن به قول و قرارهای دستهجمعیشان میرسند، برای اعتراض بهسختی امتحانات نهایی دست به اعتراض در شبکههای اجتماعی میزنند و این توانایی را دارند که هر هشتکی دوست دارند را در توئیتر ترند کنند، بدون شبکه اجتماعی زنده میمانند؟

بنا بر گزارشی که در رسانههای غربی منتشرشده نرخ استفاده از شبکههای اجتماعی بین نوجوانان امروزی آنقدر زیاد است که اگر کسی از آنها بخواهد یک روز گوشیهای هوشمندشان را خاموش کنند، انگار حکم مرگشان را صادر کرده است!

یک پسر شانزدهساله آمریکایی که یکی از نوابغ در میان هم سن و سالان خود در این زمینه و دارای اعتمادبهنفس بالا و جسارت زیادی است میگوید: «یک سالی میشود که بدون گوشی خوابم نبرده است. تا آخرین لحظهای که بیدارم شبکههای اجتماعی را چک میکنم و نمیفهمم دقیقا کی خوابم میبرد. ما تمام برنامههای درسی را هم حتی با استفاده از شبکههای اجتماعی انجام میدهیم. یکبار برای یکی از امتحانات همه بچههای کلاس باهم در توئیتر درس خواندیم. هرکدام از بچهها مسئول خواندن بخشی از کتاب شده بود و نکات مهمی که در امتحان میآمد را توئیت میکرد.» نوجوانان امروزی دلیل مخالفت مسئولان با استفاده زیاد آنها از شبکههای اجتماعی را نمیفهمند و معتقدند این بهترین راهی است که موفقیت آنها را در تمام زمینهها تأیید میکند.

سال ۲۰۰۱ بود که مارک پرینسکی، مخترع زبان دیجیتالی، تغییر ادبیات زبان نسل آینده را پیشبینی کرد و گفت: «بچههای نسل آینده کسانی هستند که زبان را از شبکههای اینترنتی یاد میگیرند. آنها ادبیات خاصی را که فقط برای خودشان قابلدرک و هضم است اختراع میکنند و به زبان دیجیتالی باهم حرف میزنند. اصطلاحاتی استفاده میکنند که اگر برای دیگران معنا و مفهومی ندارد؛ اما تنها یک کلمه آن برای خودشان دنیایی مفهوم دارد که با آن میتوانند رفتارهای اجتماعی بزرگی را مدیریت کنند.»

حالا با اتفاقاتی که این روزها یکی پس از دیگری تمام دنیا شاهد آن است، هرروز پیشبینی پرینسکی بیشتر رنگ واقعیت به خود میگیرد. مصداقش هم میتواند همین هشتک دهه هشتادیها و تجمع در کوروش باشد یا مثلا هشتک #NSTF که بین دانشآموزان مدرسهای در کالیفرنیا ترند شده بود که در نشانه اعتراض به غذای بد مدرسه یک هفته هیچکدام از دانشآموزان به سالن غذاخوری نرفتند. به دنبال اعتراض این دانشآموزان مسئولان آن مدرسه بخش مدیریتی سالن غذاخوری و همچنین سرآشپز مجموعه را اخراج و با یکی از بهترین رستورانهای آن منطقه قرارداد جدید امضا کردند.

بیبان کیدرون، کارگردان فیلم «در زندگی واقعی» میگوید: «کودکان باید در دوران کودکیشان کارهای مربوط به‌‌ همان گروه سنی را انجام دهند. داشتن گوشی هوشمند از ویژگیهای سن بلوغ است. وقتی زودتر از زمان این امکانات در اختیار بچهها قرار بگیرد، دنیای کودکی آنها با فضای بزرگسالانه مخلوطی ناهمگون میسازد که هیچچیز در جای درستش قرار ندارد.» کیدرون با ساخت این فیلم قصد داشت نگاهی به این موضوع که اینترنت چه تأثیری بر زندگی نوجوانان بریتانیایی دارد، بیندازد و چه خوب توانست تمامی زوایای این چالش قرن بیست و یکم را به تصویر بکشد. او یکی از بنیانگذاران کمپین «پنج حق» است که تلاش زیادی برای ترویج این ایده که کودکان حقدارند زندگی واقعی داشته باشند، انجام داد. کیدرون معتقد است که اگر دختر ۱۳ سالهای به فروشگاه دیجیتالی میرود، از مسئولان فروشگاه انتظار میرود که او را دنبال کنند و صرفا برای سود مالی خودشان هر محصولی که میخواهد را در اختیارش قرار ندهند. کیدرون سال گذشته طرحی با عنوان «ممنوعیت فروش محصولات دیجیتالی به نوجوانان» را به کنوانسیون سازمان ملل متحد اعطا کرد و از آنها خواست قبل از اینکه تمام دوران خوش کودکی آدمهای نسل جدید در پس کلیکهای آنلاین جان نباخته، دستبهکار شوند.

https://shoma-weekly.ir/rNFLgB