وی ضمن انتقاد از مدیریتهای پس از سدسازی در کشور معتقد است یکی از مهمترین و مخربترین عوامل کمبود آب اولویت دادن به شهرها و صنعت در آبرسانی است.
اگر اجازه دهید با یک توضیح کوتاه وارد موضوع شویم، همانطور که میدانید ما ایرانیان با یک محدودیت تاریخی دسترسی به آب مواجه هستیم که تاثیرات بسیاری بر نحوه زیست ما در همه سطوح داشته است، همچنین در سالهای اخیر با پدیده بحران آب مواجه شدهایم که باعث مشکلات زیادی خصوصا در فصل تابستان برای ساکنان بعضی از مناطق کم آب کشور شده است. برای ورود به بحث لطفا توضیح دهید که آب چه نقشی در تمدن ایران داشته و در حال حاضر ما از نظر منابع آبی در چه وضعیتی قرار داریم؟
به طور کلی در تمام دنیا سه منبع آبی وجود دارد: بارندگی، آبهای سطحی و آبهای زیر زمینی و مهمترین آنها آبهای زیر زمینی است که مقدار آن در کل دنیا از دو منبع دیگر بیشتر است.
از لحاظ بارندگی، منابع آب هر کشور مقدار بارشی است که به سطح آن میریزد. میزان بارش نیز به دو چیز بستگی دارد؛ یکی عرض جغرافیایی (دوری و نزدیکی به خط استوا) و دیگری ارتفاع. ایران در عرض جغرافیایی ۲۵ تا ۴۰ و روی کمربند خشک قرار گرفته و کم باران است، ولی باتوجه به عامل دوم (ارتفاع) چون در ایران مناطق کوهستانی وجود دارد، بارش در این مناطق زیاد است و جاری شدن رودها به سبب وجود همین کوهستان ها است. ما در ایران مناطق پر باران و کم باران داریم مناطق پر باران مثل گیلان و مازندران و مناطق کم باران که به مراتب از لحاظ مساحت بیشتر از مناطق پر باراناند، مثل نواحی مرکزی ایران، یزد و کرمان و... پس در ایران پراکندگی بارش هم شرایط نامناسبی دارد.
در مورد آبهای زیر زمینی چطور؟
از دهه ۱۳۴۰ در ایران حفر چاههای عمیق و نیمه عمیق رواج پیدا کرد که در آن زمان اصلاحات ارضی انجام شد و آبها ملی شدند؛ یعنی احداث چاه جدید منوط به کسب اجازه از دولت بود و پس از آن تا دهه ۵۵، چهل هزار حلقه چاه حفر شد، ولی از دهه ۵۵ تا ۶۰ تعداد چاهها بیش از ۲ برابر شد. دو دلیل برای این افزایش وجود داشت: ۱. اواخر حکومت پهلوی قیمت نفت چهار برابر شد و مردم پولدار شدند و چاههای زیادی حفر کردند ۲. شکل گیری انقلاب اسلامی.
بعد از انقلاب نیز دو دلیل برای افزایش تعداد چاهها وجود داشت: ۱. هنوز انقلاب نوپا بود و مردم قوانین را به خوبی رعایت نمیکردند. ۲. فعالیت جهاد کشاورزی. (حفر چاه برای مردم) به این ترتیب بود که در آن دوران تعداد چاهها به شدت روبه افزایش رفت و چاههای غیر قانونی فراوانی حفر شد؛ یکی دیگر از دلایل این بود که علما دستور به توسعه کشاورزی داده بودند.
پس از این، صنعت و شهرنشینی به شکل پیشرو وارد جمهوری اسلامی ایران شد و با نیاز بیشتر به آب مواجه شدیم که دولت مجبور به سد سازی شد به این ترتیب که در دولت پهلوی تعداد سدها ۱۷ عدد بود، اما اکنون بیش از ۱۵۰ سد وجود دارد. پس از ساخت سدها قوانینی وضع شد که این قوانین خیلی مخرب بود وآسیبهای زیادی برجای گذاشت. یکی از قوانین این بود که اولویت با آب شرب است که این آب شرب در واقع آب مورد استفاده در شهرها بود و پس از شهر اولویت با صنعت بود و سوم به خانههای روستایی و در صورت وجود مازاد به کشاورزی هم آب تعلق میگرفت.
به این ترتیب بود که بیشتر دشتهای ایران دیگر قابل کشاورزی نبود و اگر هم بود آب برای آبیاری به آنجا تعلق نمیگرفت. با توجه به این وضعیت، روستاها وقتی با معضل بیآبی مواجه شدند، کم کم به شهرها تبدیل شدند؛ چون اولویت آبرسانی با شهرها بود. وقتی که روستا به شهر تبدیل شود احتیاج به آب بیشتر هست که برای تامین آن باید چاه حفر کرد و این آب که باید به مصرف کشاورزی میرسید، اکنون به ساخت بناها و ادارات شهری تخصیص داده میشود.
از دیدگاه من یکی از مهمترین و مخربترین عوامل کمبود آب اولویت دادن به شهرها و صنعت در آبرسانی است.
حال با توجه به توضیحاتی که فرمودید، چه دلایل و نشانههای جدی و برجستهای وجود دارد که بتوان با آنها به دیگران (خصوصا عامه مردم) اثبات کرد که مشکلات عدیدهای در زمینه منابع آب داریم؟
تا به حال ما هر طور که بوده آب را به مردم از هر طریقی که میشد رساندهایم و مردم همواره بدون اطلاع از وضعیت تامین آب آن را دراختیار داشتهاند و مصرف کردهاند، ولی حالا ما دیگر آب نداریم. آب چاهها و سفرهها تمام شده و بارش به مقدار کافی نداریم، ولی باور این موضوع برای مردمی که همواره آب را به مقدار فراوان در اختیار داشتهاند و از آن به هر طریقی استفاده کردهاند سخت است. اکنون وظیفه مسئولان است که مردم را آگاه کنند و به مردم سند و مدرک نشان دهند که واقعا در بحران آب هستیم و دیگر آب نداریم و از طریق رادیو، تلویزیون، خطبههای نماز جمعه و... این آگاهی را همگانی کنند. علاوه بر آگاهی باید از طریق دستگاههای ذیربط راهکار ارائه شود.