ویژه

محکمترین ریسمان ایمان

در روایت بسیار زیبایی از رسول گرامی اسلام آمده است که حضرت از اصحاب پرسیدند: «أیُّ عُری الایمان أوثق؟» کدام ریسمان ایمان مطمئن تر است؟ یکی گفت: نماز، دیگری گفت: زکات، گروهی زکات و بعضی نیز حج و جهاد و غیره را نام بردند. رسول خدا (ص) فرمود: همه آنچه شما گفتید فضیلت دارد ولیکن محکمترین ریسمان ایمان، دوستی در راه خدا و دشمنی در راه او و پیروی از اولیای او و دوری جستن از دشمنان اوست.
علی صفاری- از لوازم محبت خداوند متعال، محبت دوستان و دشمنی دشمنان اوست. این مطلب را به این شکل نیز بیان کرده اند که «الحبّ فی الله و البغض فی الله» پس عکس این موضوع هم صدق می کند که هر کس با دوست خدا، دشمن و یا با دشمن خدا، دوست باشد ناگریز با خداوند تعالی دشمن است و خدا هم با او دشمن.

شخصی از امام صادق (ع) پرسید که یابن رسول الله (ص) آیا دوستی و دشمنی از ایمان است؟

حضرت فرمودند: «و هل الایمان إلّا الحبّ و البغض!؟» آیا ایمان غیر دوستی (دوستان خدا) و دشمنی (دشمنان خدا) و حب و بغض است!؟ (1)

همچنین در روایت بسیار زیبایی از رسول گرامی اسلام آمده است که حضرت از اصحاب پرسیدند: «أیُّ عُری الایمان أوثق؟» کدام ریسمان ایمان مطمئن تر است؟ یکی گفت: نماز، دیگری گفت: زکات، گروهی زکات و بعضی نیز حج و جهاد و غیره را نام بردند.

رسول خدا (ص) فرمود: همه آنچه شما گفتید فضیلت دارد ولیکن محکمترین ریسمان ایمان، دوستی در راه خدا و دشمنی در راه او و پیروی از اولیای او و دوری جستن از دشمنان اوست. (2)

البته در نقطه مقابل هم روایات، عذاب سختی را وعده داده اند. برای نمونه امام صادق (ع) فرموده اند: روز قیامت منادی صدا می زند کجایند آزار دهندگان دوستان من؟ پس گروهی که گوشت در صورت ندارند بر می خیزند. و پس از آن ندا می آید که اینان کسانی اند که مومنان را اذیت کرده، سدّ راه آنان شده، با ایشان دشمنی کرده و در امور دینیشان بر آنها سخت گرفته اند. پس فرمان رسد که آنها را به جهنم ببرید. (3)

حالا با این اوصاف سرّ جمله: «مَن أحبَّکُم فقد أحبَّ الله و مَن أبغَضکُم فقد أبغضَ الل» یا این فقره از زیارت عاشورا: «إنّی سِلمٌ لِمَن سالَمَکُم و حَربٌ لمن حارَبَکُم» و امثال این جملات روشن می شود. معلوم شد که دوستی حضرت سیدالشهداء (ع) بر همه بندگان خدا واجب است. این وجوب از کجا به دست آمد؟ از آنجا که محبت خداوند بر همه خلق به حکم عقل و شرع لازم است؛ از طرفی حسین بن علی (ع)، سپه سالار عاشقان و سرآمد محبان خدا بود، پس محبت او نیز بر همه خلق واجب است.

و باز از اینجا معلوم می شود که چرا جزع و ناشکیبایی در هر مصیبتی مذموم است (4) مگر در مصیبت اباعبدالله الحسین (ع) که نه تنها مذموم نیست بلکه اجر فراوان دارد و موجب کفاره گناهان خواهد شد. گریستن و بر سر و سینه زدن نیز اگرچه در هر مصیبت و محنتی نکوهش شده ولی در مصیبت این سپه سالار عشق و خاندانش پسندیده هم هست. و این پسندیده بودن تا جایی است که گریه در این مصیبت را ثواب صد شهید می دهند و بهشت را بر او واجب نموده و بدنش را بر آتش دوزخ حرام می گردانند. (5)

و تو ای عاشق دلسوخته غافل مباش و بدان که اشک دیدگان تو در این مصیبت عظیم، همچون گلابی است معطر که خوشبوتر است از مشک اذفر؛ و تازه کدام گلاب است که به محض جاری شدن بر صورت سبب آمرزش گناهان بزرگ و کوچک شود!؟ و کدام گلاب را سراغ دارید که بهشت را واجب و دوزخ را حرام کند!؟ به راستی که این گلاب اشک عاشقان بوی حسین علیه السلام دارد.

چون که گل رفت و گلستان شد خراب

بوی گل را از که جویم؟ از گلاب

چون گُلِ جسد حسین علیه السلام را بر خاک انداختند، بوی این گل را از گلاب ناب اشک دیده عاشقانش باید استشمام کرد. آری این اشک را ارزشی عظیم است. این اشک، گلابی است که از گل های باغستان دل عاشقان سیدالشهداء (ع) گرفته اند. اما آن کدام گل است که در قلب عاشقان جای دارد؟ گل محبت؛ و این گل های محبت را در دیگ دل های سوخته آنها که منزلگه حقیقی خداوند و کعبه راستین است می جوشانند. مگر نشنیده ای که: «أنا عندَ القلوبِ المُنکَسِرَه؛ من در نزد دل های شکسته هستم.» (6) قلب مؤمن حرم خداست و در این حرم، چنین گلاب نابی تهیه می شود.

برای این است که گفته اند فرشتگان از آسمان فرود می آیند و هریک شیشه ای از بلور سفید در دست دارند و این اشک های ناب را برای روز قیامت جمع آوری می کنند. هرگاه جهنم شعله بکشد قطره ای از این اشک ها را بر آن می ریزند و آتش جهنم از گریه کن بر حسین (ع) شصت هزار فرسخ دور می شود.

دیده اید که آب چطور چرک ها و کثیفی های ظاهری را پاک می کند، این اشک نیز پاک کننده
آلودگی
های درونی است. البته با یک تفاوت، هرچه آلودگی ظاهری بیشتر باشد، آب بیشتری صرف پاک کردن آن
می
شود ولی آلودگی های درونی هرچه هم که زیاد باشند اگر به قدر جناح الذباب (بال مگسی) از اشک بر مصائب حسینی بر دیدگان جاری شود، قادر است همه آن
آلودگی
ها را پاک کند.

پس ای عشاق حسین (ع)، قدر این گریه ها را بدان که نزد خدای تعالی قدرش بسیار است. چون روز قیامت شود و بنده را در موقف حساب و کتاب بیاورند، وقتی نامه عملش را از حسنات تهی می بیند، با یأس راه جهنم را در پیش میگیرد. خطاب می رسد ای بنده به کجا می روی!؟
می
گوید خود را مستحق آتش می دانم. در این هنگام خطاب می رسد که صبر کن، زیرا نزد ما امانتی داری. پس
دانه
ای از درّ می آورند که شعاع نورش همه عرصات را روشن
می
نماید. می پرسد من چنین دانه گرانبهایی نداشتم! ندا میرسد: این دانه، قطره اشکی است که در فلان مجلس در مصیبت حسین بن علی (ع) از دیدگانت جاری شد و ما آن را برای این روز که یوم الحسره است، ذخیره کردیم تا به کارت آید. حالا این درّ را از تو خریداریم. آن را نزد انبیاء ببر تا قیمت گذاری کنند. نزد آدم صفی الله (ع) می برد و آن حضرت می فرماید من سررشته قیمت این درّ را ندارم. نزد نوح (ع) و سایر انبیاء هم می آورد و همه به دیگری حواله
می
نمایند تا نزد خاتم الانبیاء (ص) می آورد. حضرت
می
فرماید نزد علی مرتضی (ع) ببر. امیرالمؤمنین نیز او را نزد فرزندش حسین(ع) می فرستد. وقتی درّ را به حضرت
اباعبدالله (ع) می دهد آن حضرت، درّ را نزد خداوند می آورد و عرض
می
کند که خدایا قیمت دانه این است که این بنده را به همراه پدر و مادرش به من ببخشی و ایشان را با من محشور کنی. خطاب می رسد که او را با پدر و مادرش به تو بخشیدیم و
همسایه
ات در بهشت خواهند بود. (7)

با اقتباس از روایت موجود در کتاب شریف اسرار حسینیه نوشته ملا حبیب الله شریف کاشانی (ره)

پی نوشت ها:

1- اصول کافی، ج 2، ص 125

2- همان، صص 125 و 126

3- ارشاد القلوب، ص 198؛ مشکات الانوار، ص 107

4- در قرآن قریب هفتاد مرتبه درباره صبر سخن رفته است.

5- معالی السبطین، ص 91

6- جامع السعادات، ج 1، ص 343

7- اسرار حسینیه، صص 34 و 35

https://shoma-weekly.ir/i0bqYh