مردی معتقد و پایبند به احکام اسلام و بسیار آدم محکمی بود و با هیچ کسی رودربایستی نداشت و گاهی که شرایطی پیش می‌آمد که می‌خواستیم در موضعی کمی کوتاه بیاییم، ایشان می‌گفت وقتی به موضع حقی می‌رسید باید محکم بایستید.

ایشان در کابینه شهید رجایی وزیر آموزش و پرورش بودند و شما هم مراودات زیادی با ایشان داشتید.

من معاون آقای رجایی و رئیس اوقاف بودم. ایشان همیشه در جلسات مؤتلفه حضور داشتند و همواره با هم مراوده داشتیم و حرف‌هایی را که باید زده می‌شد، می‌زدند و با کسی رودربایستی نداشتند و اگر احساس می‌کردند به کسی بر خواهد خورد با شوخی، مزاح و شیرینی می‌گفتند. یادم هست در جلسه‌ای کسی گفته بود می‌خواهم خیلی مختصر و مفید صحبت کنم. ایشان پای منبر گفته بود تشخیص مختصر بودنش با شما، اما تشخیص مفید بودنش با ما است. همه جلسه خندیدند و نکته بسیار شیرینی بود. از این شوخی‌ها زیاد داشت.

ایشان به مراجع بزرگوار رغبت زیادی داشتند.

خیلی زیاد، مخصوصاً به خود امام. واقعاً ولایت فقیه را می‌شناختند و قبول داشتند. بعضی‌ها نسبت به این مسئله تشکیک می‌کنند، ولی ایشان واقعاً اعتقاد داشتند و اطاعت می‌کردند. در جاهای مختلف می‌دیدیم اگر ولی‌فقیه دستوری داده‌اند که موافق با کاری که داشتیم می‌کردیم نبود، ایشان متوقف می‌شدند. با اینکه مدتی بود که بیمار شده بودند، روحیه بسیار شادی داشتند و هر وقت ما می‌رفتیم که ایشان را دلداری بدهیم، ایشان ما را دلداری می‌دادند. خیلی راحت و آماده از دنیا رفتند.

از فعالیت‌های حزبی ایشان هم در حزب جمهوری اسلامی و هم مؤتلفه بفرمایید.

ایشان عضو شورای مرکزی مؤتلفه بودند و به عنوان یک استاد و راهنما همه را هدایت می‌کردند و باعث دلگرمی بودند. حضورشان در جلسات مؤتلفه همه ما را دلگرم می‌کرد. هر جلسه‌ای که برای شهرستان‌ها، دوره‌های مختلف، انتخابات و... می‌گذاشتیم، فعالانه شرکت می‌کردند و معتقد بودند استمرار حضور ایشان موجب می‌شود جوان‌تر‌ها به کار حزبی و گروهی اعتقاد بیشتری پیدا کنند. ایشان به هر نحوی که از دستش برمی‌آمد، به انقلاب و نظام خدمت می‌کردند.

هر چند بیماری ایشان از‌‌ همان سال‌ها شروع شد اما در بحث مبارزه با فتنه هم بسیار فعال بودند.

ایشان اصولاً این‌طور بودند که هر جا می‌دیدند نظر مقام معظم رهبری روی چیزی هست، محکم پشتیبان ولی‌فقیه زمان بود و عمیقاً معتقد بودند نظام باید توسط ولی‌فقیه مرجع اداره شود.