جامعه

محرومیت‌هایی که سکوی موفقیت می شوند

لحظه تولد و ورود به دنیای جدید، یکی از تلخ‌ترین تجربه‌های زندگی است. به عبارت دیگر خداحافظی با امنیت و آرامشی که فرزند در طول 9 ماه از مادر تغذیه می‌کند، همراه با اضطراب، ترس و احساس ناخوشایندی است که تا پایان عمر در ناخودآگاه افراد باقی می‌ماند. از آن پس، نوزاد طعم نخستین محرومیت‌های زندگی را خواهد چشید و برای پیدا کردن سکوی ارتقا به مراحل مختلف زندگی تلاش می‌کند.

علیرضا جوادی- مرگ رنگها و پرواز بیبازگشت شاپرکها، تصاویر مبهمی از کودکی او بودند. همبازی لحظات بیخیالیاش، تکه چوبی به جا مانده از کلبه قدیمی و تنها بود.خبری از لبخند پرمهر مادر نبود و دست نوازشگر پدر را، بهشت گمشده نامیده بود که انتظار ملاقاتش را فقط در رؤیا داشت.

رؤیاها فقط در کلبه چوبی رنگ میگرفتند، کلبهای که تنها پناهگاهش برای به پرواز درآوردن آرزوهایش بود.

سالها گذشت، حالا وقت آن رسیده بود که پروانه خوشبختی از پیله تن آزاد شود. دیگر کلبه برای او پناهگاه نبود، چشمهایش را بست و خود را در زندانی تاریک، در میان سایهها محصور دید، سایههایی از جنس ترس، رنج و حسرت. کولهبارش را برداشت تا مسیر حرکت پروانه به سوی نور را دنبال کند. دیگر از نور نمیترسید، وقتی چشمهایش را باز کرد، رؤیاها رنگ حقیقت به خود گرفته بودند، شاید سایهها، پلی بودند برای عبور او از دنیای خیال به سرزمین موفقیت.

نخستین سختی زندگی

به عقیده برخی روانشناسان، لحظه تولد و ورود به دنیای جدید، یکی از تلخترین تجربههای زندگی است. به عبارت دیگر خداحافظی با امنیت و آرامشی که فرزند در طول 9 ماه از مادر تغذیه میکند، همراه با اضطراب، ترس و احساس ناخوشایندی است که تا پایان عمر در ناخودآگاه افراد باقی میماند. از آن پس، نوزاد طعم نخستین محرومیتهای زندگی را خواهد چشید و برای پیدا کردن سکوی ارتقا به مراحل مختلف زندگی تلاش میکند.

تحقیقات نشان میدهد کودکانی که از چشیدن طعم محرومیتهای طبیعی و مشکلاتی که آسیبزایی شخصیتی، جسمی به دنبال ندارد، محروم هستند، بیشتر از سایرین دچار مشکلات شخصیتی مانند خودباوری و اعتماد به نفس تصنعی یا خودشیفتگی در آینده شده و توانایی برقراری تعاملات اجتماعی آنها با دیگران دچار نقصان میشود.

سختکوشی ارمغان موقعیت های دشوار

به عبارت دیگر، همانطور که کودک در نخستین سالهای پس از تولد میآموزد که آغوش پرمهر مادر و لبخندهای شیرین پدر و حمایت و امنیت بیدریغی که از سوی والدین دریافت میکند، همیشگی نیست و با گذشت زمان باید مهارتهایی را برای رویارویی با آسیبهای احتمالی کسب کند، مشکلات و کمبود امکانات نیز در خودساختگی و تلاش افراد خودآگاه برای عبور از موانع نقش مهمی ایفا میکند.

دکتر امان الله قرایی مقدم، جامعهشناس در خصوص نقش مشکلات در کسب موفقیت میگوید: سختکوشی و پشتکار از صفات بارز مردم مناطق محروم است که این محرومیت ها، به شرایط اقلیمی، بافت جغرافیایی، عوامل اقتصادی – فرهنگی یا آسیبهایی که افراد جامعه از فاکتورهایی مانند زلزله، سیل یا جنگ تأثیر میپذیرند بستگی دارد.

این جامعهشناس اضافه میکند: به عبارت دیگر افرادی که در مناطق محروم زندگی میکنند، قدر نعمات الهی و امکانات موجود را دانسته و از حداقل امکانات، بهترین استفاده را میکنند، این درحالی است که بهرهمندی از امکانات زیاد و زندگی فاقد مشکلات، انگیزه تلاش برای کسب موفقیت را در افراد کاهش میدهد و خلاقیت در درون آدمی کشته میشود. تجربه نشان میدهد، احتمال افسردگی، سقوط شخصیت، پوچی و رخوت و تنبلی در افرادی که طعم محرومیت را نچشیده و تمام امکانات زندگی برای آنها فراهم میشود بیشتر است.

طعم محرومیت و نقش آن در موفقیت

بسیاری از افراد موفق، طعم محرومیت را به خوبی چشیده و در محیطهایی رشد یافتهاند که از امکانات کمی برخوردار بوده است. شرایط زندگی نقش مهمی در فرآیند رشد شخصیتی و تکامل من وجودی افراد دارد.

مشکلات و سختیها به افراد موفق و مستعدی که تجربه دست و پنجه نرم کردن با مشکلات را در کودکی داشتهاند، میآموزد تا از کمترین زمان، بیشترین استفاده را ببرند. آنها از تلاش مضاعف برای پیشرفت در کارها استفاده میکنند تا از جهان پیرامون خود لذت ببرند. از طرف دیگر شوق پشت سرگذاشتن موانع و ورود به مرحله جدیدی از زندگی، انگیزه کافی برای مقابله با سختیها به آنها میبخشد.

الگوبرداری از افراد موفق، برنامهریزی، شناخت و کشف توانایی و استعدادهای وجود نهفته و پرورش آنها از خصوصیات افراد رشدیافته و محرومیت کشیده است. آنها از درگیرشدن با مشکلات و موانع، نخستین گام را در مسیر موفقیت برداشته و لذت پیروزی را پس از مبارزه و تلاش خواهند چشید. موفقیت انسان های بزرگ تابع عوامل مختلفی از جمله ویژگیهای روانشناختی (دوران کودکی، خانواده) جمعیت شناسی است. استقلالطلبی، چالش و خطرپذیری و سختکوشی از ویژگیهای این افراد است. در خانوادههایی که حاصل آنها فرزندانی موفق است ثروت، رفاه، شانس و اقبال در موفقیت افراد نقش نداشته و به جای آن خودپنداری، نوع دیدگاهها و خودآگاهی در شکست یا موفقیت مؤثر هستند. افراد موفقی که طعم محرومیتها را چشیدهاند، در پی کسب شهرت، مقام و موقعیت اجتماعی نیستند، بلکه عواملی چون کنترل درون، تعقیب اهداف و رسیدن به آن حرف اول را میزند. این افراد به دنبال نیازهای حیاتی و کنجکاویهای درونیشان رفته و ناملایمات را برای رسیدن به هدف تحمل میکنند. موقعیتشناسی، مدیریت زمان و استفاده از فرصتها، تهدیدها و پیداکردن نقاط ضعف و قوت از دیگر رموز موفقیت این افراد است. افراد موفق از هوش هیجانی بالایی برخوردار بوده و مهارتهای زندگی را به خوبی آموختهاند و از آن در سختترین شرایط، بهترین بهره را میبرند. این افراد بهترین مسیر را انتخاب میکنند، راهی که نیازمند موقعیتشناسی و محیطشناسی است. آنها دارای تفکر واگرا (ارائه راهحلهای مختلف) و تفکر همگرا (انتخاب بهترین راهحل برای رفع مشکلات) هستند.

خلاقیت، سکوی موفقیت

همانطور که گفته شد، قاطعیت، پشتکار و رضایت نداشتن از وضعیت موجود از ویژگیهایی است که در موقعیتهای دشوار، سکوی پرش به سوی موفقیت به شمار میآید. شکوفایی استعدادها و استفاده از خلاقیتهای درونی، ازعوامل دیگری است که احتمال کسب موفقیت و رسیدن به اهداف را افزایش میدهد. به غیر از عوامل جمعیتشناختی و روانشناختی، همه انسانها با میزان معینی از هوش و استعداد بالقوه، متولد میشوند. تجربیات نشان داده است رشد در محیطهای غنی از امکانات فرهنگی، آموزشی و اقتصادی تا 10 الی 15 نمره به ضریب هوشی افراد اضافه میکند، درحالی که ممکن است این میزان در صورت فقر عوامل فرهنگی کاهش پیدا کند. تحقیقات دیگر، حاکی از رشد و شکوفایی استعدادها و استفاده از خلاقیت در شرایط سخت و محرومیتها است. برای نمونه بسیاری از مخترعین براساس پاسخ به آنچه که افراد یک جامعه از آن محروم بودهاند، اقدام به کشف و اختراع ملزومات کردهاند. یا در بسیاری از موارد ثابت شده است، محرومیت عامل اصلی رشد خلاقیت و بهرهبرداری از آن، خوب فکر کردن و خوبنگریستن است. این درحالی است که وقتی دو عامل استعداد و خلاقیت در کنار یکدیگر قرار گیرند، شانس دستیابی به موفقیت افزایش پیدا میکند. تجربه نشان داده است، در افراد خلاق، درصد بهره هوشی بالا است، درحالی که افراد باهوش لزوماً خلاق نیستند و از آنجایی که احتمال رشد خلاقیت در مناطق محروم بیشتر می شود، به همان میزان شانس کسب موفقیت افراد باهوش و مستعد که طعم محرومیت را چشیدهاند افزایش پیدا میکند. گاهی اوقات احساس و انگیزهای که فرد از موقعیتهای دشوار به دست میآورد، در رفاه کامل وجود نداشته و برای همین است که برخی هنرمندان به رغم تأمین مالی، حاضر نیستند خلوت خود را با زرق و برق و مادیات دنیوی عوض کنند. لزوم پاسخ به نیازهای مادی و حیاتی در دشواریهای زندگی بیشتر وجود دارد و از این رو افراد از حداکثر تواناییهایشان برای حل مشکلات و مسائل استفاده میکنند.

ابراز وجود تحمل شرایط و انتقادات، توانایی حل مسئله، کنترل خشم، قدرت انعطاف پذیری و برقراری رابطه معقول میان احساسات و منطق از درسهایی است که آموزگار مدرسه محرومیت به دانشآموزان خود میآموزد و باعث شکوفایی خلاقیتها میشود.

https://shoma-weekly.ir/okeQzs