جامعه

ماه رمضان چگونه آسیبهای اجتماعی را کاهش میدهد؟

حتما شما هم این موضوع را شنیده‌اید که در ماه مبارک، از میزان جرائم به شکل قابل محسوسی کاسته می‌شود. اما علت چیست؟
گفت و گو: فاطمه طاهری- حتما شما هم این موضوع را شنیده‌اید که در ماه مبارک، از میزان جرائم به شکل قابل محسوسی کاسته می‌شود. اما علت چیست؟ دکتر مجید کاشانی جامعه‌شناس و استاد دانشگاه، در گفت و گو با «شما» به تحلیل این امر می‌پردازد.

وی با اشاره به کاهش جرایم در ماه‌های حرام علت آن را وجود تفکر مذهبی در بین مردم دانسته و معتقد است: دولت‌ها در ایجاد و از بین بردن فرهنگ نقش بسیار کمتری نسبت به خود جامعه دارند و در صورتی که مردم یک جامعه تصمیم به تغییر رفتار دهند دولت نقش بسیار اندکی در آن تغییر رفتار ایفا می‌کند.

دکتر کاشانی، با اشاره به اینکه در ادبیات جامعه‌شناسی ما به طور کلی بحثی مرتبط با آموزش فرهنگ داریم، اظهار می‌کند: مقوله‌ای به نام اجتماعی شدن و آموزش ارزش و هنجار اجتماعی در آموزش و پرورش وجود دارد که در آن بحث از عناصر و الگوهای فرهنگی و چگونگی انتقال آموخته‌ها و شیوه بکارگیری ارزش‌ها و رویه‌های جاری مردم برای تعادل بخشیدن به زندگی و هماهنگی با شرایط اجتماعی ارائه می‌شود.

وی ادامه می‌دهد: جامعه‌شناسان آموزش و پرورش معتقدند که اصولا انتقال مواریث فرهنگی نه تنها شامل ارزش‌ها و هنجارهای مثبت برای نسل جدید نمی‌شود، بلکه انتقال فرهنگی به معنای آموزش شیوه‌های زندگی، سبک زندگی و همه راهکارهایی است که مردم یک سرزمین برای بقای نسل و باقی ماندن در عرصه‌های اجتماعی و بین المللی در متن جامعه دارند.

این استاد دانشگاه خاطر نشان می‌کند: این انتقال فرهنگی نه تنها شیوه‌های مثبت را منتقل می‌کند، بلکه رفتارهای نابهنجار و نامتعارف و حتی خلاف هنجارهای اجتماعی هم توسط برخی گروه‌ها رخ می‌دهد. این نظریه به ما گوشزد می‌کند که همواره بحث انتقال در یک فرهنگ تنها جنبه مثبت فرهنگی نیست.

کاشانی تصریح می‌کند: یک فرهنگ کامل و بهنجار در کنار خودش بسیاری از الگوهای نابهنجار را شکل داده و در واقع آن الگو‌ها هم متاسفانه توسط برخی گروه‌های آسیب یافته و دارای مشکل به گروه‌های دیگر منتقل می‌شود. این نکته ما را وارد عرصه نظری و محدوده چارچوب خاصی می‌کند. نظریه‌ای هم اخیرا در مورد فرهنگ مطرح شده و این از جمله جدید‌ترین نظریه‌هایی است که امروزه در جهان غرب یا مطالعات جامعه‌شناسی غربی‌ها به آن پرداخته‌اند و این یکی از آخرین دستاوردهایی است که در زمینه مسائل فرهنگی مخصوصا مطالعه آسیب‌های اجتماعی در جامعه ایجاد شده است.

وی ادامه می‌دهد: این نظریه معتقد است که اصولا یک تفاوت نسلی بین نسل جدید و قدیم برای استفاده از مواهب طبیعی و تأسی به الگوهای اجتماعی داریم. در کنار یک فرهنگ عمومی جامعه مخصوصا قشر جوان که قدرت ریسک پذیری و نوآوری بیشتری دارند، در بین‌شان یک فضای گفتمانی فرهنگی جدیدی شکل می‌گیرد که علی رغم احترام به بزرگتر‌ها و علی رغم آداپته کردن و تطبیقشان با فرهنگ گذشته، در عین حال یک نوع الگوهای رفتاری را بین خودشان شکل می‌دهند که علایق و سلایقی است که در عموم کشورهای جهان هم به نوعی در اقشار جوان وجود دارد. مثل ارتباطات سایبری و فضاهای غیرمجازی و یک نوع ارتباطاتی که نسل گذشته به لحاظ فناوری‌ها و فناوری با نسل جدید دارد.

این استاد دانشگاه خاطرنشان می‌کند: این جوانان یک فرهنگ پنهانی بین خودشان شکل می‌دهند و از فضاهایی که غرب مایل است، استفاده می‌کنند. به طور مثال استفاده از دستمال سر، گوشواره‌هایی که به گوش می‌اندازند، به لحاظ پوشش و آرایش ظاهری از انواع خال کوبی یا تاتوهایی که استفاده می‌کند و حتی نوع غذاهایی که مورد علاقه‌شان است، مثل فست فود‌ها، پیتزا‌ها و مانند آن استفاده می‌کنند، چون یک ادبیاتی را به نوعی خواسته یا ناخواسته در کل جهان به واسطه وجود بنگاه‌های بسیار بزرگی که استعمارگران معمولا آن را هدایت و اداره می‌کنند، برای جوانهای سراسر کشورهای مختلف اپیدمی می‌کنند.

وی تاکید می‌کند: این گروه‌ها یک ادبیاتی را در همه کشورهای دنیا بین جوانان رسم می‌کنند، مثلا کسانی که در فضاهای مجازی یا سایبری فعالیت می‌کنند، خود دارای ادبیات مشترکی هستند. مثلا جوانان افریقای جنوبی و آمریکای لاتین و کشورهای آسیای دور و آسیای غربی و مانند آن از این فرهنگ بهره می‌برند، اما این فرهنگ برای آن‌ها غیر بومی محسوب می‌شود. یک فرهنگ وارداتی است اما در بین گروه‌های جوانی که در دنیا زندگی می‌کنند، ادبیات مشترکی را به وجود می‌آورد و این فرهنگ بدون اینکه نسل گذشته بخواهد و فرهنگ سنتی قدرت تحمل آن را داشته باشد، به قشرهای جوان‌تر منتقل می‌شود؛ اما با دگرگونی و همراه با تحولات جدیدی که گروه‌های جوان‌تر به آن اضافه می‌کنند.

در آینده پیش بینی می‌کنند که این فرهنگ منشأ تغییر و تحولات رفتاری زیادی در همه دنیا بین اقشار جوان خواهد شد و فرهنگ بومی قدرت مدارا کردن و کنار آمدن با این ارزش‌ها و هنجارهایی که بیگانه محسوب می‌شوند یا فرامرزی هستند را ندارند و خیلی از دولت‌های ملی و کشور‌ها دچار مشکل می‌شوند، برای اینکه نمی‌توانند خودشان را با این موارد هماهنگ کنند.

کاشانی تصریح می‌کند: همین فرهنگ‌های وارداتی و همین الگوهای رفتاری که بین جوانان شکل می‌گیرد و در کتاب‌های درسی و نظام آموزش و انتقال فرهنگی دیده نمی‌شود، به عنوان ارزش یا ساختار فرهنگی ناپیدا از نسلی به نسل دیگر متنقل می‌شود، لذا برنامه ریزی‌های اقتصادی اجتماعی و مخصوصا فرهنگی را در کشورهای مختلف دچار مشکل می‌کند.

بنابرین سیاست‌های فرهنگی که در کشورهای مختلف برای بهنجار کردن رفتار‌ها یا الگوهای رفتاری یا ساختارهای اجتماعی نوشته و ابلاغ می‌شود معمولا مغفول می‌ماند. از آنجایی که سیاستمداران قدرت رصد این موارد را ندارند، سیاست‌های فرهنگی و برنامه‌های فرهنگی به صورت ناقص اجرا می‌شود. این مسأله البته تنها مختص به یک کشور خاص مثل کشور ایران و پاکستان یا کشورهای اسلامی یا کشورهای آسیای دور نیست.

این جامعه‌شناس خاطرنشان می‌سازد: ساختارهای فرهنگی به شکل ناپیدا در جامعه تولید شده و به نسل‌های جدید منتقل می‌شوند. گاهی اوقات علامت‌های سئوال در مورد رفتارهای جوانان، یا الگوهای پوشش یا نوعی از حرکات جوانان مطرح می‌شود که دلیل خاصی برای آن نداریم؛ همه این موارد به سرمایه فرهنگی یا اجتماعی که در حال تغییر و تحول است یا متاسفانه بخش‌هایی از آن در حال افول است برمی گردد.

وی می‌افزاید: ما اصلاح سرمایه سرگردان را در اقتصاد داریم. اگر در جامعه‌ای سرمایه‌های تحت کنترل در حیطه دولت زیاد باشد، طبیعتا تورم زا و مشکل آفرین خواهد بود. لذا در اقتصاد روی سرمایه سرگردان برنامه ریزی‌های مفصلی می‌کنند و خیلی از اقتصاددانان تلاش می‌کنند تورم در جامعه مهار شود.

این جامعه‌شناس ادامه می‌دهد: در بعد اقتصادی هم این مشکل وجود دارد و کنترل چیزی که مادیت و عینیت دارد کار مشکلی است، اما در زمینه فرهنگ مشکل ما دو چندان است. کنترل بخشی از فرهنگ که ناپیدا است و ساختار جدید دارد و خارج از چشم سیاستمداران و نیروهای کنترل اجتماعی و خارج از چشم خانواده‌ها در حال شکل گیری است و دارای رهبری غیر رسمی و شیوه‌های آموزشی خاص و نوع خاصی از انتقال است، طبیعتا برای سیاستمداران فرهنگی مشکل آفرین و منشأ فشار محسوب می‌شود و برای خانواده‌ها که درگیر هزینه‌های اقتصادی اجتماعی متعددی هستند، نیز مشکل ایجاد می‌کند.

لذا ما در جامعه‌شناسی آموزش و پرورش و جامعه‌شناسی فرهنگ در این مقوله باید از این نظریه‌ها استفاده کنیم و این نظریه‌ها ناشی از تحقیقاتی است که انجام شده و البته مثل ابزاری است که می‌تواند در خدمت جامعه اسلامی، نظریه پردازان جامعه اسلامی و حتی سیاست‌های فرهنگی که در جوامع است، استفاده شود. بنابراین نظریه‌های فرهنگ و دستاوردهای فرهنگ به عنوان یک ابزار می‌تواند مورد استفاده قرار بگیرد و ما برای جوانان کشور خودمان از آن استفاده کنیم.

کاشانی خاطرنشان می‌سازد: مقدمه نظری به ما نگرش‌های عمیق تری در زمینه‌های فراگیری جمعیت و اپیدمی فرهنگ می‌دهد. ما باید بدانیم که رفتارهای فرهنگی و تحرکات اجتماعی غیر از اینکه در سطح فردی و روان‌شناختی قابل بررسی و تبیین است از دیدگاه اجتماعی درگیر مسائل بزرگتری است و لذا رسانه‌ها باید به مسائل کلان و سیاست‌های فرهنگی کلان و برنامه ریزی‌های اجتماعی اقتصادی با یک نگرش بزرگ‌تر نگاه کنند. در حال حاضر نباید فقط جلوی پای خودمان را ببینیم بلکه به افق‌های دور‌تر نیز باید نیم نگاهی داشته باشیم. با توجه به اینکه امسال سال فرهنگ نامگذاری شده باید بتوانیم ابزار‌ها و سیاست‌های راهبردی جدی برای جامعه طراحی و ارائه کنیم.

وی با اشاره به اینکه اولین قدم ما آسیب‌های موجود و راهکارهای بومی برای کنترل آسیب‌های اجتماعی در زمینه مسائل فرهنگی است، تصریح می‌کند: در جامعه ما از دیرباز در ماه‌هایی مانند ماه رمضان و ماه‌هایی که متعلق به عزاداری امام حسین (ع) است، جامعه دارای آرامش روانی است و از همه سرمایه فرهنگی استفاده می‌کند تا مردم با طیب خاطر به امور روزمره زندگی خود بپردازند و مطابق با آن، آمار جرایم نیروی انتظامی و قضائی جامعه کاهش می‌یابد به دلیل اینکه خانواده‌ها از هنجارهای دینی و فرهنگی و سنن مذهبی بیشتر استفاده می‌کنند که طبیعتا شرایط مساعد و موقعیت اجتماعی بهتری برای گروه‌های اجتماعی بوجود خواهد آمد و ما می‌توانیم از این‌ها استفاده کنیم.

این استاد دانشگاه ادامه می‌دهد: باید توجه کنیم که در اینجا جامعه با توجه به همه داشته‌هایش و سرمایه فرهنگی موجود در بطن خود در برابر آن الگوهای رفتاری که در آن وجود داشته و در بین قشر جوان فراگیری خاصی دارد، مقاومت و عناصر مثبت را جذب می‌کند. لذا خیلی از جوان‌ها، هم در این ایام روزه می‌گیرند و هم در دنیای مجازی ارتباط دارند در عین حال فرهنگ عمومی در این شرایط به حدی قدرتمند و قوی عمل می‌کند که تقریبا همه دنیای مجازی یا فرهنگ ناپیدا که خارج از نظارت‌های رسمی است نیز با فرهنگ عمومی همخوانی دارد.

این جامعه‌شناس خاطرنشان می‌کند: نتیجه‌ای که می‌توان گرفت این است که جامعه خود ترمیم کننده است، یعنی بخش‌هایی که دچار نابهنجاری و آسیب می‌شود خود جامعه آن‌ها را ترمیم می‌کند و خوشبختانه جای نگرانی نیست و این فرهنگی که از خارج از مرز‌ها و خارج از حتی یک کشوری یا چند کشور خاص است و در همه دنیا فراگیراست در برابر ارزش‌ها و هنجار‌ها و قدرتی که در بطن یک جامعه است، دچار ضعف و ناتوانی می‌شوند و این منوط به این است که ما باید آگاهی هم داشته باشیم و بتوانیم شیوه‌ها و ابزارهای بومی را بشناسیم و تقویت کنیم.

کاشانی تصریح می‌کند: یکی از این موارد ورود مسئولین، افراد خوب و نخبگان جامعه در این فضا‌ها است؛ در جامعه باید این فضا‌ها را به رسمیت بشناسیم و هم باید در این فضا‌ها حضور پیدا کنیم، هم سعی کنیم نخبگان ما و رهبران فکری و هنرمندان، ورزشکاران، قهرمانان به نوعی در این عرصه فرهنگی به عنوان کسانی که الگو و نماد رفتارهای خوب هستند و به عبارتی افراد بهنجار جامعه هستند در این فضا‌ها حضور پیدا کنند؛ ضمن اینکه با کتمان کردن و قهر و با انتظامی کردن این فضا‌ها، ایستادگی در برابر خواسته‌های جوانان نه تنها کمکی به فرهنگ جامعه نمی‌کنیم، بلکه جوانان را از فرهنگ بومی و دینی زده می‌کنیم.

وی تاکید می‌کند: در جامعه ما هر جا که لازم شده جوانان همیشه حضور داشتند در راهپیمایی‌ها، در مراسمات مذهبی، ایام نوروز و همچنین مواردی که بحث ارزش‌های ملی و مذهبی مطرح بوده همیشه جوانان حضور داشتند.

این جامعه‌شناس ادامه می‌دهد: سومین نکته سیاست‌های فرهنگی است که درجامعه باید طراحی و پیاده سازی شود، در این خصوص عملکرد‌ها بسیار ضعیف بوده و حتی در زمینه اجرای کردن سیاست‌های کلانی که از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ شده نیز کوتاهی شده است و عملیاتی شدن آن‌ها به کندی انجام می‌شود.

وی با بیان اینکه علی رغم اینکه سیاست‌های خوبی داریم و بنیادهای فکری و فرهنگی و دینی خوبی برای هدایت جوان‌ها به مسیرهای مثبت و رفتارهای مثبت جامعه پیش از این طراحی شده است و حتی این سیاست‌ها ابلاغ هم می‌شود، اما به لحاظ تبیین و طراحی روش اجرای آن‌ها کمتر شاهد عملکرد مسئولین بوده‌ایم، می‌افزاید: عدم وجود قانون، عدم وجود راهکارهایی که مخصوصا به وسیله مردم و دست مردم باشد و به وسیله خود جوان‌ها اداره شود و عدم وجود تشکل‌هایی مانند NGO‌ها در جامعه یا عملکرد بسیار ضعیف تشکل‌های موجود که بیشتر آن‌ها را به نوعی نمایشی کرده، باعث شده که برخی از این سیاست‌ها اجرا نشده و جوان‌ها تشکل‌های رسمی را کمتر بشناسند.

وی ادامه می‌دهد: در این زمینه‌ها مشاوره‌هایی را تشکیل دادیم که کارآمدی لازم برای خانواده‌ها و جوان‌ها جهت هدایت آن‌ها به مسیرهای درست را ندارند و این یکی از مشکلاتی است که باید به آن توجه شود. نکته بعدی رسانه‌ها هستند. به نظر می‌رسد رسانه‌های ما نسبت به غول‌های رسانه‌ای دنیا بسیار ضعیف عمل می‌کنند و از روش‌ها و شیوه‌هایی استفاده می‌کنندکه قدرت مقابله یا ایستادگی درمقابل آن‌ها را ندارد. در حال حاضر رسانه‌های داخلی ایده‌آلیست هستند یعنی واقعیت‌ها را کمتر منعکس می‌کنند و قدرت تحلیل و تبیین علمی و واقعی از آنچه در سطح جامعه وجود دارد، را ندارند. ما نیاز به رسانه‌های واقع بین داریم؛ رسانه‌هایی که بتوانند مسائل را مطابق با آنچه که وجود دارد نه فقط آنچه که باید باشد، تحلیل و تبیین کنند.

کاشانی تصریح کرد: بسیاری از بخش‌های از جامعه مستعد وجود رسانه‌های بومی و محلی یا سازمانی هستند؛ مثلا دانشگاه‌های ما می‌توانند انواع نشریات دانشجویی و رسانه‌های خصوصی تری داشته باشند و لزومی ندارد که همه رسانه‌ها مجتمع و به صورت متمرکز اداره شود. از سوی دیگر باید رسانه‌ها را به دست بخش‌های مختلف جامعه سپرد و به آن‌ها اعتماد کرد تا تضارب آرا بین گروه‌های جوان‌تر به وجود آید. لذا در این ایامی که جامعه آمادگی بیشتری برای پذیرش هنجارهای مثبت دارد باید فضای رسانه‌ای را بیشتر مستعد کنیم تا کاهش جرایم و خطا‌ها در جامعه کمتر شود.

وی با اشاره به اینکه هیچ دولتی نمی‌ تواند فرهنگ را به وجود آورده یا از بین ببرد خاطرنشان می‌کند: متاسفانه در جامعه ما مسئولین با مشکلاتی مانند تغییر در مد و لباس و تغییر در فرهنگ استفاده از برخی فناوری‌ها، ناامیدانه برخورد می‌کنند.

فرهنگ‌‌‌ همان چیزی است که در بطن جامعه وجود دارد و برای سال‌های متمادی باقی می‌ماند و تبدیل به یک سرمایه می‌شود. داشته‌های یک جامعه فقط ابعاد و عناصر مادی‌اش نیستند، بلکه همه آن چیزهایی است که به موجب آن به عنوان فرهنگ در جامعه باقی مانده است. به طور مثال، نه روزه داری را حکومت‌ها به وجود آوردند و نه حکومت‌ها می‌توانند آن را از بین ببرند؛ هیچ حکومتی قدرت از بین بردن روزه داری را نداشته و نخواهد داشت؛ این نشان می‌دهد که رفتاری مانند روزه گرفتن و احترام گذاشتن به بزرگتر‌ها، توسط نیروی انتظامی پیدا نشده و کشف نشده، این خود جامعه است که دوست دارد خوب باشد.

کاشانی در پایان اظهار می‌کند: همیشه جامعه میل به تعادل و میل به حرکت مثبت و پیشگیری از جرایم و پیشرفت و توسعه دارد، از این رو رفتار‌ها نتیجه‌ای است از صد‌ها هزار نوع فکر و ایده که پشتوانه‌های عمیق در پی دارند و بسیاری از این رفتار‌ها در جامعه بوده و خواهند بود.

https://shoma-weekly.ir/HcwLmH