ویژه

قطعاً با اجماع اصولگرایان به میدان انتخابات می‌آییم/ باید از محوریت جامعتین کمی فرا‌تر رویم

بنای ما این است که اول تلاش کنیم ائتلافی میان سلیقه های اصولگرایی اتفاق بی افتد و در نهایت با ائتلاف وارد انتخابات شویم
محمد نبی حبیبی دبیرکل حزب موتلفه اسلامی مصاحبهای تفصیلی که با خبرگزاری فارس انجام داده بود فرازهایی از آن نگاه به رفتار انتخاباتی آتی این حزب دارد. منتخبی از این گفتگو فراروی شما است:

باتوجه به وضعیت فعلی آیتالله مهدویکنی که انشاالله هرچه زودتر نیز بهبود پیدا کنند و مرحوم شدن آقای عسکراولادی جایگاه شیخوخیت به چه کسی رسیده است؟

ما فعلاً در موتلفه اسلامی هیچ فردی را به عنوان شیخ تا به حال و حتی در زمان حیات مرحوم عسکراولادی نداشتیم. منتهی شیخ به معنای لغوی یک بحث دیگری است؛ البته ما به استفاده از تجربیات افراد مسن هم در انقلاب نیازمندیم هم در احزاب. اما تفاوت نظرمان با دیگران در این باره این است که ما میگوییم حزب به همه نسلهای خودش احتیاج دارد؛ حالا این نسل اگر در سن ۷۰، ۸۰ سالگی قرار داشته باشد مورد نیاز است، اگر در سن ۱۸ سالگی تا ۳۰ سالگی هم باشد، باز مورد نیاز است ما اصولاً اجازه ندادیم که تعارض بین نسلها به وجود بیاید، منتهی اینکه کدام شخص و با چه سنی با چه تخصصی با چه تجربهای با چه سابقهای کجا قرار بگیرد، روی این نظر دادیم. طبیعتاً یک کاری را جوان میتواند انجام دهد که واگذاریاش به یک پیر کار درستی نیست، عکس قضیه هم هست کارها یا رفتارها را تفکرات و صاحبان سن بالا میتوانند داشته باشند که آن هم کار جوانها نیست، بنابراین ما توانستهایم از تعارض و تقابل نسلها در حزب موتلفه اسلامی کاملاً جلوگیری کنیم. حزب موتلفه اسلامی به سیستم خودش متکی است نه به اشخاص و این سیاستی بود که از ۱۵ سال پیش مرحوم عسکراولادی در حزب اعمال کردند. اینکه مرحوم عسکر اولادی دبیرکل حزب نباشند تصمیم جدی خود ایشان از ۱۵ سال قبل از ارتحالشان بود.

آقای حبیبی اگر اجازه بدهید وارد مبحث بعدی شویم، تحلیل شما از آخرین وضعیت جریان اصولگرایی به ویژه بعد از انتخاب ۹۲ چیست؟

الان معتقدم که تمایل سلیقههای مختلف اصولگرایی برای همگرایی نسبت به قبل از انتخابات سال ۹۲ افزایش پیدا کرده است و این تمایل را من یک تمایل مبارک میدانم، البته برخی تفاوت سلیقهها طبیعتاً وجود دارد.

امکانش است این سلیقهها یک دست شوند؟

این اتفاق نه تنها برای تشکلهای سیاسی ممکن است، بلکه در یک خانواده یعنی میان پدر و مادر و فرزندان نیز چنین اتفاقی نمیافتد؛ ما فقط میتوانیم توقع داشته باشیم که اینها در ریز و درشت موضوعات یکی صحبت کنند یعنی توقع ما از یک خانواده اینکه است که همه راجع به حفظ کیان خانواده یک جور فکر کنند در مورد وفاداران و طرفداران انقلاب هم به نظر من آنچه که باید توقع داشته باشیم تصمیم همگی اینها برای حفظ انقلاب است در مسائل اقتصادی ممکن است از روشهای مختلفی استفاده کنیم و نظرات متضاد وجود داشته باشد که این هیچ خطری برای انقلاب ندارد.

حتی در مواقعی این اختلاف سلیقهها باعث رشد میشود ولی وقتی که غرض مهمی از امور سیاسی تحقق پیدا میکند مثل انتخابات اگر اصولگرایان با هم به ائتلاف نزدیک نشوند ممکن است رقبا با هم ائتلاف پیدا کنند و صحنه را اصولگرایان از دست بدهند. البته من ائتلاف پایبندان به انقلاب را برای تمام شرایط یک ضرورت میدانم حالا به خصوص مباحث انتخاباتی هم هست.

آیا موتلفه برای بحث انتخابات در حال تدوین برنامه مشخصی است؟

هنوز زمان زیادی را تا به انتخابات داریم؛ البته نفس توسعه و تعمیق مراودات بین جریانهای اصولگرایی کاری است که به هرحال باید انجام شود اما اینکه در ‌‌نهایت مجموعه این تلاشها به چه ساختاری منجر شود مشخص نیست.

محوریت جامعتین جزء باورهایمان است، در حال حاضر هم در برخی مذاکراتی که بعضاً با اشخاص و تشکلها داریم معتقدیم که آن محوریت جامعتین برای گسترده شدن یک چتر معتبر بر روی سر مجموعه اصولگرایان ضرورت است و در مذاکرات و دیدارهای تصادفی یا با برنامهریزی برایمان پیش میآید این اعتقادمان را ابراز میکنیم.

البته ما معتقدیم که از محوریت جامعتین هم کمی باید فراتر رویم، محوریت روحانیتی که پشت سر مقام معظم رهبری است یعنی ممکن است که حالا یک شخصی هم عضو جامعه روحانیت و یا جامعه مدرسین هم نباشد ولی شخصیت معتبری باشد و در شکلگیری آن محوریت اثرگذار باشد.

ما در رابطه با شخصیتها معتقدیم باید تلاش کنیم تا آنهایی که داخل انقلاب هستند، زیر خیمه انقلاب حفظ شوند البته ممکن است عدهای به حذف برخی از شخصیتها معتقد باشند ولی ما معتقدیم که باید از ظرفیت افرادی همچون آقایان هاشمی و ناطق، اعضای جامعه مدرسین و جامعه روحانیت و حتی دیگر شخصیتهای معتبر که در زیر خیمه انقلاب و پشت سر مقام معظم رهبری هستنداستفاده شود. حالا ممکن است اشتراکات و یا تفاوتهایی میان افراد پیش بیاید اما ما اصولاً با هول دادن اشخاص به بیرون از خیمه انقلاب به شدت مخالفیم؛ به نظر من هنر یک انقلابی این است که نگذارند آنهایی که در انقلاب هستند فاصله بگیرند و به نوعی ریزش در انقلاب به حداقل و رویش در انقلاب به حداکثر برسد.

من اینجا یک جمله را از یک آدم بیدین میگویم؛ آقای فیدل کاسترو کمونیست در جواب به سوال دانشجویی که از او پرسید تعریف شما از انقلاب چیست گفت؛ انقلاب عبارت است از هنر گرد آوردن نیروهای از هم گریزان؛ حالا هنر برخی از ما درست متضاد با این مسئله است. یعنی برخیها اصلاً دردشان این است که سعی کنند به بهانههای مختلف و مدام افراد را طرد و لعن کنند ما این روش را نادرست میدانیم.

اگر اجازه دهید سوالی هم درباره درباره نقش آقای خاتمی در فتنه سال ۸۸ داشته باشیم.

آقای خاتمی تا به حال هیچ مخالفتی نه با فتنه و نه با سران فتنه داشته است، حتی آن زمان که سران فتنه افراد را به آمدن به خیابانها دعوت میکردند، وی نه تنها آنها را همراهی میکرد بلکه خودش هم حاضر می‌‌شد، منتهی تلاش آقای خاتمی ظاهراً این است که میخواهند یک رنگ فراجناحی به رفتارهایشان بزنند، در کار سیاسی صلح کلی کارساز نیست. سابقاً یک اصطلاحی داشتیم که طرف سعی میکرد وسط لحاف باشد، در کار سیاسی وسط لحاف نمیشود خوابید کار سیاسی حقدار است، قاطعیت و صراحت لازم دارد. در مجموعه رفتار آقای خاتمی اصلاً در تقابل با فتنه نبوده و در مواقعی هم به خصوص آن دوره همراهی بوده است.

نظرتان درباره نسل دوم اصلاحات که در تلاشند با نام ندا فعالیت سیاسی انجام دهند چیست؟

ببینید من یک تحلیلی‌‌ همان اوایلی که اصلاحات با همین کلمه اعلام موجودیت کرد داشتم و آن اینکه اصولاً طیفی که در اصلاح طلبان هستند تا به حال نگفتهاند که بالاخره ما تعریفمان از اصلاحات چیست از اصلاحات خیلی دم زده شده است، ولی بالاخره نگفتهاند که تعریفشان از اصلاحات یعنی چه به همین دلیل در داخل اردوگاه اصلاحطلبی سلیقههای بسیار متفاوتی وجود دارد و این سلیقههای متفاوت بعضی وقتها در مقابل هم قرار میگیرد یا بعضی وقتها متفاوت عمل میکنند. به همین دلیل من معتقدم در بین اصلاحطلبان یک تعریف مشترک از اصلاحطلبی وجود ندارد اگر وجود داشت میگفتند. خود اصلاح طلبان میگویند مبانی ندا اصلاً شناخته شده نیست.

اخیراً آقای عطریانفر گفتهاند اصلاح طلبان برای انتخابات مجلس باید به سمت آقای لاریجانی و همفکرانش بروند. شما این موضوع را چطور ارزیابی میکنید؟

من به جای اینکه نظرم را بیان کنم یک مثال میزنم. اصلاحطلبان در انتخابات مجلس ششم معاملهای که با آقای هاشمی کردند با خیلی از دشمنان خود نکرده بودند و مباحثی مانند عالیجناب سرخ پوش و غیره از تعبیرات اصلاح طلبان علیه آقای هاشمی بود. در زمان انتخابات کارهایی انجام دادند که منجر به این شد که آقای هاشمی اصولاً از ادامه انتخابات منصرف بشود. چرا اصلاح طلبان آن زمان درتصمیمگیریها این معامله را با هاشمی کردند؟ برای اینکه گفتند ما اصلاح طلب خالص میخواهیم و معلوم نیست هاشمی اصلاح طلب خالص باشد و بنابراین ایشان را هم حذف کنید. یعنی به آقای هاشمی هم که تمایلاتشان به جریان اصلاح طلبی فراوان بود رحم نکردند.

اصلاحطلبان حتی خودشان شعار عبور از خاتمی را مطرح کردند. من نمیخواهم همه اصلاحطلبان و حتی افراد را تک تک متهم به این حرفی که زدم کنم اما جریان اصلاح طلبی این را نشان میدهد که هر وقت به اصطلاح احساس کنند که میتوانند همه تمامیتها را در خودشان جمع کنند این کار را میکنند. یعنی آن تمامیت خواهی که ما را به آن متهم میکردند به نظر من به طریق بالاتر خودشان دارند. به همین دلیل به نظر من آقای لاریجانی یا غیر لاریجانی امیدواریم توجه داشته باشند که به قول یک تعداد فراوان و کثیری از اصلاح طلبان نمیشود اعتماد کرد و حالا اینکه آنها آقای لاریجانی را میخواهند یا نمیخواهند و یا توصیه و نصیحت آقای عطریانفر را گوش میکنند یا نمیکنند، بحث دیگری است. اما بنده معتقدم که جریان اصلاح طلبی که داخل نظام است بهتر است اصلاً باشد و با ما هم رقابت کند به شرط اینکه داخل نظام باشد. اما اینکه روزی اصلاحطلبان و اصولگرایان مثلاً با هم یکی بشوند و حتی معتدلین اصولگرا و معتدلین اصلاحطلب به یکدیگر نزدیک بشوند، من چنین چیزی را ممکن نمیدانم.

آیا قرار است موتلفه برای انتخابات پیش روی مجلس اجماعی داشته باشد؟

انشاءالله و قطعاً با اجماع اصولگرایان به میدان انتخابات میآییم.

منظورتان اجماع با چه اشخاص و گروههایی است؟

یعنی تشکلهایی که در دایره اصولگرایی فعالیتهای سیاسی و انتخاباتی میکنند. بنای ما این است که اول تلاش کنیم ائتلافی میان سلیقههای اصولگرایی اتفاق بیفتد و در ‌‌نهایت با ائتلاف وارد انتخابات شویم.

فصلالخطاب در این خصوص؟

در حال حاضر ما فصلالخطاب نداریم و اطلاع هم نداریم جامعتین به میدان میآید یا خیر اما در مؤتلفه اسلامی با این فرض که جامعتین فصلالخطاب میشود، آنها را فصلالخطاب میدانیم توصیهما به دیگر اصولگرایان نیز همین است.

کنگره موتلفه چه زمانی است؟

انشاالله سال آینده است اما ماه برگزاری آن تعیین نشده است.

یعنی‌‌ همان سال ۹۴ که دبیرکل هم در همین زمان انتخاب میشود؟

خیر. ببینید روال انتخاب دبیر کل حزب مؤتلفه این طوری است که کنگره اعضای شورای مرکزی را انتخاب میکند و اعضای شورای مرکزی در اولین یا دومین جلسه دبیر کل را انتخاب میکنند.

موج جوانگرایی که در حزب متبوع شما آغاز شده بود به کجا رسیده است؟

بهتر شده است. در آخرین دوره که برای بار چهارم انتخاب شدم، اعضای شورای مرکزی میدانند که من از نامزدی اصلاً منصرف هستم. یکی از دلایل من هم جدای از چند دلیل این بود که ما فرد جوانتری را انتخاب کنیم، اما شورای مرکزی نپذیرفت. اما این روند جوانگرایی در سطوح بالا به نظر شدیدتر از گذشته است. قائم مقام معاونت تبلیغات و روابط عمومی حزب بسیار جوان هستند، هم اکنون در حزب موتلفه اسلامی نظیر ایشان با سنهای یک مقدار بالاتر یا کمتر مدیریتهای کلان حزب را بر عهده گرفتهاند.

https://shoma-weekly.ir/txaSNo