جامعه

قد کشیدنی که شیشه عمر جامعه را می شکند

بر اساس آماری که سازمان ثبت احوال منتشر کرد، آمار طلاق در مردان جوان بیست تا بیست و چهار ساله 6/5 درصد، بیست و پنج تا بیست و نه ساله4/12 درصد و سی تا سی و چهار ساله 32 درصد به ثبت رسیده است. علاوه بر این موارد این آمار برای دختران جوانی که 15 تا 19 سال دارند 6 درصد، بیست تا بیست و چهار ساله‌ها 9/10 درصد و بیست و پنج تا بیست و نه ساله‌ها 5/22 درصد است.
محسن فراهانی- اردیبهشت ماه سال جاری سازمان ثبت احوال آماری را منتشر کرد که نشان میدهد با بالا رفتن سن ازدواج جوانان، آمار طلاق به ازای هر صد ازدواج در آقایان از 6/5 به 32 درصد و در خانمها از 6 به 5/22 درصد افزایش یافته است. بر اساس همین آمار، زوجهایی که در بیست تا بیست و چهار سالگی پیوند زناشویی بستهاند، ازدواج موفقتری دارند. این در حالی است که به اعتقاد کارشناسان، اگر دختران و پسران به ترتیب از سن سی و سی و پنج سالگی عبور کنند، دیگر به سختی ازدواج کرده، یا حداقل برای ازدواج با مشکل روبهرو خواهند شد.

بر اساس آماری که سازمان ثبت احوال منتشر کرد، آمار طلاق در مردان جوان بیست تا بیست و چهار ساله 6/5 درصد، بیست و پنج تا بیست و نه ساله4/12 درصد و سی تا سی و چهار ساله 32 درصد به ثبت رسیده است. علاوه بر این موارد این آمار برای دختران جوانی که 15 تا 19 سال دارند 6 درصد، بیست تا بیست و چهار سالهها 9/10 درصد و بیست و پنج تا بیست و نه سالهها 5/22 درصد است.

علیاکبر محزون، مدیرکل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی و مهاجرت سازمان ثبت احوال درباره این آمار میگوید: براساس بررسی کارشناسان ما بیشترین ازدواجها یعنی در واقع حدود 85 درصد ازدواجها برای آقایان در بیست تا سی وچهار سالگی و برای خانمها پانزده تا بیست و نه سالگی ثبت شده، به همین علت در آمارهای مربوط به طلاق این گروههای سنی مورد مطالعه قرار گرفته است. البته در این تحقیق دو شاخص دیگر یعنی درصد طلاق در سال اول و پنج سال نخست زندگی مشترک نیز بررسی شده است.محزون ادامه میدهد: برای نمونه در استان تهران درصد طلاق در سال اول زندگی آقایان از 1/4 به7/12 درصد و خانمها از5/4 به 5/10 درصد افزایش یافته است، درباره درصد طلاق در پنج سال نخست زندگی آقایان نیز باید بگویم این شاخص از 45 به 57 درصد و در خانمها از 7/40 به 6/61 درصد افزایش پیدا کرده است.

 

   تاخیر در ازدواج چرا و چگونه؟

اکثر جامعهشناسان اجتماعی تنوعطلبی جوانان، مسئولیتگریزی، ترس از طلاق و شکست در زندگی آینده، ترس از خیانت همسر، رواج مردسالاری و زنسالاری و رقابت بین آنها، مشکلات اقتصادی، رفاهزدگی برخی از جوانان و فقر خانوادگی را از مهمترین دلایل تاخیر در سن ازدواج جوانان میدانند.

اما برخی دیگر بر این باور هستند که جهیزیه و مهریه از مهمترین عواملی است که بر تاخیر در سن ازدواج جوانان دامن زده است؛ پدر و مادری که هنوز پس از سالها زندگی، لوازم و تجهیزات زندگی  کاملی ندارند، معتقد هستند برای یک زوج جوان باید تمامی امکانات فراهم باشد در حالی که این مسئله هیچ توجیه عقلی ندارد.

در واقع باید گفت ازدواج آسان است اما امروزه با پیششرطهایی که برای آن قراردادهایم، ازدواج امری سخت جلوه کرده است و متاسفانه سربازی، تحصیل، مسکن و اشتغال را مقدمهای برای ازدواج قرار دادهایم و از طرفی اعتقاد داریم، سن ازدواج بالا رفته است و شرایط به گونهای شده است که همه خواهان گزینهای هستند که هم سیر تکاملی خود را طی کرده باشد و هم سن کمی داشته باشد! یادمان نرود هدف از تشکیل زندگی را تکامل در همه جنبههای جسمی، فکری و ذهنی است که دو جوان باید به کمک یکدیگر، همه موانع زندگی را پشت سر بگذارند و نمیتوان از دو جوانی که در ابتدای راه هستند، انتظار داشت که در مسائل اقتصادی حرف آخر را بزنند.

 

  از قبولی دختران در دانشگاه تا تاخیر در سن ازدواج 

به گفته کارشناسان، اگر در خصوص تأخیر ازدواج جوانان درمانی صورت نگیرد در آینده با پدیده تکزیستی مواجه میشویم و این خطری است که در آینده جامعه ما را تهدید میکند زیرا شکافی که بین بلوغ جسمی با بلوغ اقتصادی حاصل شده منجر به نوعی ناتوانیهای اقتصادی بر سر راه انتخاب و اراده جوانان میشود.

آنان مسئله افزایش قبولی دختران در دانشگاه را نیز منجر به عدم ازدواج به هنگام جوانان میدانند و بر این باورند که یک زمان مدرک تحصیلی دختران به عنوان سند افتخار بود در حالی که امروز این فرصت پیش روی ما تبدیل به تهدید شده است؛ وقتی هرم تحصیلی دختران افزایش پیدا کند، انتظاراتشان متفاوت میشود توقعات بالا میرود و نتیجه آن این است که برای انتخاب همسر سختگیر میشوند؛ البته تغییر سبک زندگی یا بازنگری در نقشهای سنتی نیز از دیگر دلایل تاخیر در ازدواج جوانان ایرانی معرفی میشوند.

 

  شکستن قبح ارتباط دختر و پسر

عبدالکریم خیامی جامعهشناس، تغییر ارتباطات اجتماعی بین دختران و پسران و آزادی ارتباطات ایجاد شده - که به درستی هم مدیریت نمیشود- را یکی از عوامل پنهان تأخیر در ازدواج جوانان میداند و میگوید: دلیل کانونی افزایش سن ازدواج، تغییر در سبک زندگی است و تغییرات سبک زندگی، بار هنجاری و اقتصادی خاص خودش را تحمیل میکند.

به گفته وی، تغییر آرایش جمعیتی تحصیلات و شغل در میان دختران نیز یکی از عوامل تأخیر ازدواجهاست به طوری که در 10، 15 سال اخیر تحصیلات و اشتغال خانمها رشد فزایندهای داشته است و طبعا وقتی دختری تحصیلات عالی دارد، انتظار خواستگار با تحصیلات معادل یا بالاتر را دارد و از طرفی هم پسران، این رشد تحصیلی را نداشتهاند.

خیامی میافزاید: متأسفانه در برخی رسانهها بر ترویج این سبک دامن زده میشود و در آگهیهای بازرگانی و برنامههای متعدد، انبوهی از احساس نیازها تولید میشود و احساس نیازهایی که جوانان آنها را به عنوان ضرورت میشناسند که قاعدتاً این نیازها پاسخهایی میخواهند.

 

  رواج فردگرایی

این جامعهشناس، رواج فردگرایی در جامعه را از علل دیگر افزایش سن ازدواج جوانان ذکر میکند و بر این باور است که در حال حاضر، رشد فردگرایی که خود دلایل متعددی دارد، باعث شده که ازدواج به عنوان مقولهای پس از دسترسی به شئونات، منافع و مصلحتهای فردی قلمداد شود بدین علت است که دختر و پسر تحصیلات تا مقاطع بالا و کسب شغل و درآمد عالی را بر ازدواج مقدم میداند.

به گفته خیامی، از عدم مسئولیتپذیری جوانان که پیامد فرزندمحوری است میتوان به عنوان عامل دیگری در تأخیر ازدواج جوانان یاد کرد؛ تا پیش از این پسران در سن جوانی بلافاصله مستقل میشدند اما در حال حاضر خانوادهها از سر دلسوزی اما گاهی به اشتباه فرزندان خود را تا مدتها از لحاظ مالی، عاطفی، شغلی و حتی ارادی تأمین میکنند که شایسته است خانوادهها فرزندانشان را از سنین دانشجویی تمرین استقلال دهند و در رسیدگیهای دلسوزانه افراط نکنند.

 

  کاهش قبح دیر ازدواجکردن

پروفسور حسین باهر روانشناس هم میگوید: یکی از دلایل بالارفتن سن ازدواج جوانان شکست والدین در زندگی و درگیریهای مداوم آنها با یکدیگر است که موجب عدم تمایل جوانان برای ازدواج میشود.

وی کاهش قبح دیر ازدواجکردن را نسبت به گذشته موجب بالارفتن سن ازدواج میداند و معتقد است، در گذشته دیر ازدواجکردن امر ناپسندی بود اما امروزه این موضوع به یک امر بسیار عادی در جامعه تبدیل شده است.

این استاد دانشگاه شهید بهشتی، افسردگی و اضطراب، بیتوجهی به مسائل دینی، ترس از تعهد متقابل را در تأخیر ازدواج موثر ذکر میکند و میافزاید: امروزه توکل جوانان به خدا کاهش یافته است در حالی که برای ازدواج توکل به خدا ضروری است.

وی با اشاره به تمایل بسیاری از جوانان به ازدواج برای برطرفکردن نیازهای جنسیشان، ادامه میدهد: هدف اصلی از ازدواج باید رسیدن زن و مرد به کمال باشد اما متاسفانه رواج بیبند و باری در جامعه و مبهمبودن آینده جوانان نیز آنان را از ازدواجکردن بر حذر میدارد.

به نظر میرسد مسئولان، رسانهها و خانوادهها باید در خصوص تاخیر در سن ازدواج جوانان اقدامات جدی را انجام دهند اما هر اقدامی در این زمینه، در درجه نخست باید ناظر به ارتقای آگاهیهای خانوادهها باشد زیرا متاسفانه برخی از هنجارهای فکری و سنتی ما در مقوله ازدواج و همچنین در تربیت فرزند اشتباه است.

https://shoma-weekly.ir/VBmRlF