ویژه

قایق‌های تندرو فرهنگی

در دکترین دفاعی جمهوری اسلامی ایران نبرد نامتقارن از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. در واقع در این دکترین علاوه بر تکیه بر جنگ‌های کلاسیک به واسطه ویژگی‌های ژئوپلتیک، ژئو اکونومیک، ژئو استراتژیک و ایضا ساختار تسلیحاتی کشور نگاه خاصی به مقوله جنگ‌های نامتقارن وجود دارد. امروزه در برخی از مجلات بین المللی یکی از نشانک‌های این دکترین را حضور پر رنگ و تاثیرگذار قایق‌های تندرور در آب‌های نیلگون خلیج فارس می‌دانند که ناوگان دریایی آمریکا را با آن عظمت با چالش‌های جدی مواجه کرده است.

صالح اسکندری- در دکترین دفاعی جمهوری اسلامی ایران نبرد نامتقارن از جایگاه ویژهای برخوردار است. در واقع در این دکترین علاوه بر تکیه بر جنگهای کلاسیک به واسطه ویژگیهای ژئوپلتیک، ژئو اکونومیک، ژئو استراتژیک و ایضا ساختار تسلیحاتی کشور نگاه خاصی به مقوله جنگهای نامتقارن وجود دارد. امروزه در برخی از مجلات بین المللی یکی از نشانکهای این دکترین را حضور پر رنگ و تاثیرگذار قایقهای تندرور در آبهای نیلگون خلیج فارس میدانند که ناوگان دریایی آمریکا را با آن عظمت با چالشهای جدی مواجه کرده است.

در مصاف فرهنگی اما با دشمن به نظر میرسد میبایست نیم نگاهی به دکترین جنگ نرم نامتقارن و استراتژی قایقهای تندرو فرهنگی داشت. در اینکه دشمن به واسطه تفوق تکنولوژیک و اطلاعاتی توانسته دست بالای نبرد نرم را داشته باشد تردیدی نیست، اما این به معنای خلع سلاح شدن ما نیست. امروز بایستی با حداقل امکانات برای ساختار کلاسیک فرهنگی دشمن چالش آفرین شد. مطمئنا یکی از اهداف اصلی انقلاب فرهنگی پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران تدوین دکترین فرهنگی جمهوری اسلامی ایران بوده است که در این دکترین با توجه به شبیخون و هجمه فرهنگی دشمن که عملا بعد از سالهای پایان جنگ شدت یافت میبایست راهبردهای کلان به منظور مقاومت فرهنگی و مقابله به مثل فرهنگی نیز تنسیق و تنظیم شود.

بنیان گذار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) در۲۳/۳/۵۹ فرمانی را مبنی بر تشکیل ستاد انقلاب فرهنگی صادر نمودند. در قسمتی از فرمان ایشان آمده است: «مدتی است ضرورت انقلاب فرهنگی که امری اسلامی است وخواست ملت مسلمان میباشد اعلام شده است وتا کنون اقدام موثری انجام نشده است و ملت اسلامی و خصوصا دانشجویان با ایمان متعهد نگران آن هستند که خدای نخواسته فرصت از دست برود وکار مثبتی انجام نگیرد وفرهنگ‌‌ همان باشد که در طول مدت سلطه رژیم فاسد کارفرمایان بیفرهنگ این مرکز اساسی رادر خدمت استعمارگران قرار داده بودند...» پرواضح است که انقلاب فرهنگی یک فرآیند متداوم است و تا نیل به جامعه آرمانی ادامه خواهدداشت و این انقلاب به معنای واقعی کلمه باید در عرصه فرهنگ رخ دهد. به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب: «من فرهنگ کشور را در سه عرصه به طور مهم و عام مشاهده میکنم. اول؛ در عرصه تصمیمهای کلان کشور است، یعنی فرهنگ به عنوان جهت دهی به تصمیمات کلان کشور - حتی تصمیمهای اقتصادی، سیاسی، مدیریتی و یا در تولید نقش دارد. وقتی ما میخواهیم ساختمان بسازیم و شهر سازی کنیم، در واقع با این کار داریم فرهنگی را ترویج میکنیم، یا تولید میکنیم، یا اشاعه میدهیم.

وقتی تولید اقتصادی هم میکنیم، در واقع داریم از این طریق فرهنگی را تولید میکنیم، یا اشاعه میدهیم، یا اجرا میکنیم.

اگر در سیاست خارجی مذاکرهای میکنیم و تصمیمی میگیریم، عیناً همین معنا وجود دارد. بنابر این فرهنگ مثل روحی است که در کالبد همه فعالیهای گوناگون کلان کشوری حضور و جریان دارد.» ۲۶/۹/۱۳۸۱

رهبر معظم انقلاب در دیدار خودبا اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی طی بیانات مهمی اهداف عمومی ملت مسلمان وانقلابی ایران را مبانی و معیارهای دستیابی به جامعه آرمانی برشمردند وافزودند:« باید ضمن پرهیز از بحثهای صرفا نظری وذهنی به تطبیق وضع فرهنگی موجود با وضع مطلوب و آرمانی پرداخت و با مشخص کردن عیبها و مشکلات و بررسی علل وعوامل آنها به برنامهریزی زمانبندی شده برای رفع مشکلات و دستیابی به اهداف و آرمانها همت گماشت.» مطابق فرمایشات رهبر معظم انقلاب ترسیم نمونه آرمانی فرهنگی ایران اسلامی و برنامهریزی زمانبندی شده برای نیل به اهداف وآرمانها مسبوق به ارائه دکترین فرهنگی کشور توسط مرجع ذیصلاح شورای عالی انقلاب فرهنگی است که مصوبات آن برای همه دستگاهها لازم الاجرا میباشد. که البته با تدوین نقشه مهندسی فرهنگی کشور گام مهمی در این زمینه برداشته شده است. نباید فراموش کرد با مهندسی هویت فرهنگی کشور میتوان نرمافزار بیبدیلی برای مدیریت وپیشرفت ایران به دست داد که از تمام نسخههای توسعه پیشرفتهتر باشد. تقویت شاخصههای فرهنگ جمع باور همچون وفاداری، ارتقای اعتمادعمومی در جامعه، تحقق عدالت اجتماعی، افزایش امید و... و در عرصه اقتصادی تقویت گرایش به کالاهای ساخت داخلی، تشجیع روحیه کارآفرینی و... میتوان مسیر پیشرفت کشور را هموارسازد. اما حرکت به سوی جامعه آرمانی در یک نظام فرهنگی که مبتنی بر ایده ارتباطات میان فرهنگی موضوع جهانشمول گرایی «جامعه اسلامی» را مطرح نموده و مدعی ارائه یک مدل فرهنگی کارآمد برای تمام بشریت در عین حفظ خرده فرهنگهای موجود است، مستلزم صیانت از ارزشهای اصیل فرهنگی، بازتولید ارزشهای قدیم و در‌‌نهایت تاکید بر استراتژی تولید ارزشهای جدید فرهنگی است. در واقع یک نظام معنایی - فرهنگی زمانی میتواند داعیهدار تحقق یک جامعه آرمانی باشد که کانالهای استقرار، بازتولید و تولید ارزشهای فرهنگی مسدود نباشند.

بعد از انقلاب اسلامی کم کاری در تولید ارزشهای جدید فرهنگی بیش از دو ساحت دیگر به چشم میخورد هر چند نمیتوان کارنامه مطلوبی نیز در دوعرصه صیانت از ارزشها و بازتولید ارزشهای قدیم از جانب دستگاههای فرهنگی کشور مشاهده کرد. اما درعین حال کارهای خوبی همچون رویش فرهنگ اعتکاف و باز تولید این ارزش در بین جوانان وعلیالخصوص دانشجویان نیز وجود دارد که نباید آنها را نادیده گرفت. یک نظام فرهنگی زمانی میتواند در مسیر تحقق جامعه آرمانی و ارائه آن بر بشریت گام بردارد که حرفهای جدیدی برای گفتن داشته باشد. استراتژی تولید ارزشهای فرهنگی به منظور رویشهای جدید گفتمانی در کنار التفات به اهمیت راهبرد قایقهای تندرو فرهنگی در نبرد نرم با دشمن میتواند بسیاری از نیازهای فرهنگی را پوشش دهد. نیازهای فرهنگی در نهیلیسم مرزی موجود بیپاسخ نمیمانند و آلترناتیوهای فراوانی برای تولیدات بومی فرهنگی وجود دارد. به نظر راقم این سطور شورای عالی انقلاب فرهنگی ضمن تاکید بر دو ساحت صیانت و بازتولید ارزشهای اصیل باید باتولید ارزشهای جدید فرهنگی، تقاضاهای اجتماعی را پاسخ دهد.

https://shoma-weekly.ir/BqGFsm