آقای یکی یدونه- تا حالا دقت کردید که ما حتما باید تهدید بشیم تا کار کنیم. این ما که میگم اصلا معنی ما ایرانی ها رو نمیده، چه اگر این تهدید ها در باره مردم کشور های دیگر اجرا نشود همه خواهیم دید که چه جنگلی در کشور ها به راه خواهد افتاد. بگذریم از این حرف ها! حرف اصلی نوع تهدید هایی است که در مورد ما اجرا می شود. پلیس جریمه می کند و هر سال چندین درصد به آنها اضافه میکند و باز ما خلاف می کنیم. رئیس اداره بابت تأخیرها مبلغ دوبرابر کم می کند و ما باز هم دیر می کنیم. رییس بسیار محترم نشریه شما هم ... این یکی رو جون ما
بیخیال بشین که اوضاع ما هم مثل اون بنده خدا خراب نشه! ولی اون بنده خدا بازهم کار خودش رو می کنه. یعنی این همه تهدید جواب نمیده. وجه مشترک این تهدیدها بعد مالی ماجراست. و خوب این گونه است که طرف میگوید خلاف می کنم پولش رو میدم. اما اگر رؤسا بدانند هرچه کمتر از قدرتشان استفاده کنند قدرتمندتر و در عین حال جذاب تر خواهند شد، هرگز کاری را که می شود با یک نگاه انجام داد با جریمه مالی جبران نمی کنند. در مورد پلیس ها هم ... نمیدانم چه می شود کرد؟ این جریمه ها که جواب نداده. البته خود جناب پلیس معتقد است که مثلا در مورد کمر بند ایمنی فرهنگ سازی کرده. البته ناگفته نماند که این فرهنگ سازی با افزایش
جریمهها حاصل شده است. چه فرهنگی بشود آن فرهنگی که با جریمه ساخته شود.