ویژه

فرهنگ

شما مى‌بینید که این حضرات کُره‌اى‌ها - من از کار این‌ها خوشم مى‌آید - تاریخ ندارند؛ لذا می‌گویند «افسانه‌ جومونگ»، افسانه‌ فلان. یعنى از اول حساب را تصفیه می‌کنند؛ [می‌گویند] افسانه است، واقعیت نیست. یک‌چیزى در مى‌آورند، یک تاریخ براى گذشته‌ خودشان درست می‌کنند، که وقتى یک جوان کُره‌اى به این فداکارى‌ها و به این شجاعت‌ها و به این کارهاى عجیب و غریبِ سینمایى نگاه می‌کند، خب احساس هیجان می‌کند، احساس هویّت می‌کند، احساس افتخار می‌کند. ما این‌ها را در واقعیت زندگى خودمان داریم، اتفاق افتاده، پیش آمده؛ چرا از این‌ها استفاده نمی‌کنیم؟ به‌نظر من یک قصور بزرگى - نمی‌گوییم تقصیر؛ لااقل قصور بزرگى - اتفاق افتاده است، باید جبران بشود.

برای الگونشدن شیعه نقشه میکشند

من مکرّر عرض کردم، گاهی یک قطعه شعر که شما در یک مجلسی میخوانید، آن را خوب ادا میکنید، وقتی یک قطعه پر مغزِ خوشمضمونِ آموزشدهنده و آموزندهای است، گاهی از یک سخنرانی دو ساعته، سه ساعته ما تأثیر آن بیشتر است؛ گاهی اینجور است؛ خب، این خیلی فرصت خوبی است. اگر این هزاران عنصر ستایشگر و مدّاح و خواننده مذهبی که در سراسر کشور، در مجالس، در محافل، با مردم مخاطبه میکنند و میخوانند، حدود و ضوابط این کار بزرگ را درست رعایت بکنند، شما ببینید چه اتفاقی میافتد. دشمنان ما از صدها وسیله، با صدها زبان، با انواع و اقسام کارها، درصدد تخریب اعتقاد، تخریب عمل، تخریب مسیر هستند؛ در نظام جمهوری اسلامی در درجه اول، و در دنیای اسلام در درجه بعد. خیلی از آحاد مردم میفهمند، میبینند، میدانند کارهایی را که دشمن دارد میکند، کانالهای تلویزیونی، شبکههای رادیویی، انواع و اقسام شیوههای ارتباطی جدید الکترونیکی و غیره؛ یک چیزهایی هم هست که ما بیشتر اطلاع پیدا میکنیم، آحاد مردم نمیدانند چه کارهای پیچیدهای دارد در کشور ما انجام میگیرد برای انحراف افکار آحاد مردم ما، برای تغییر مسیر حرکت این ملّت، برای به زانو درآوردن اسلام، برای الگونشدن جامعه شیعه و معارف شیعه در دنیای اسلام، [خیلی] کارها دارد میشود.

در دیدار مداحان اهل بیت (ع) / ۳۱ فروردین

باید با خدا ارتباط بگیریم

اعتکاف جای عبادت است؛ البتّه عبادت فقط هم نمازخواندن نیست؛ تماس خوب با معتکفین، ارتباط دوستانه و برادرانه، فراگیری از آنها، تعلیمدهی به آنها، معاشرت اسلامی را تجربهکردن و آموختن؛ همه اینها فرصتهایی است که در اعتکاف ممکن است پیش بیاید؛ [برای] این باید برنامهریزی شود. مهم‌‌ترین کار، برنامهریزی است. اگر چنانچه برنامهریزی نشد و کمک نشدند این جمعِ جوانِ مشتاق و شوریدهای که برای اعتکاف وارد این مسجد شدهاند، این نیروها هدر خواهد رفت و احیاناً زیانآفرین خواهد شد. برنامهریزی هم باید، هم هوشمندانه باشد، هم با توجه به معنای اعتکاف باشد. حالا فرض کنیم مثلا یکی بیاید برنامهریزی کند که برای این اعتکاف فیلم نشان بدهیم! خب، فیلم که همه جا آدم میبیند؛ فیلم که احتیاج به روز ایّامالبیض و در مسجد و مانند اینها ندارد. اعتکاف برای نزدیکشدن به خدا است. شما ببینید چه کار میتوانید بکنید که هم دل او به خدا نزدیک بشود، هم مغز و ذهنش به خدا نزدیک بشود که طبعاً وقتی انسان در درون، در دل، در باطن با خدای متعال انس پیدا کرد، در ظاهرِ او هم اثر میگذارد و در ظاهر هم نشان داده میشود. وقتی حالت خشوع به انسان دست داد، خضوع هم بهدنبال خشوع می‌‌آید و این آنوقت در زندگی اثر میگذارد؛ این جوانی که بعد از این سه روز از اعتکاف آمد بیرون، پاکیزه میشود، شستشو میشود و می‌‌آید بیرون؛ طهارتی پیدا میکند معنای او؛ این برایش ذخیره است. این خیلی چیز باعظمت و مهمّی است: سه روز روزهداری و انقطاع از دنبالههای متعارف زندگی و توجه به خدای متعال و به معنویات و به معارف و به توحید؛ اینها خیلی باارزش است. مراقب باشید این درست انجام بگیرد، درست هدایت بشود؛ گویندگان خوبی باشند، بروند حرف بزنند، معارف دینی را به آنها یاد بدهند. از جنجالهای گوناگونی [هم] که در حاشیهسازیهای معمول جامعه نقش دارند، پرهیز بشود و این سه روز را بگذاریم برای جهات معنوی. حالا بعد آمدند بیرون، خیلی میدانهای دیگر و عرصههای دیگر زندگی هست که انسان در آن عرصه‌‌ها در جامعه وارد میشود، اما در این سه روز، ارتباطگیری با خدا اصل باشد و [برای آن] برنامهریزی بشود؛ این آن چیزی است که [اصل است] و انشاءالله بیشتر هم خواهد شد.

در دیدار اعضای ستاد مرکزی اعتکاف/ ۱۵ اردیبهشت

از ظرفیت دفاع مقدس در فرهنگ استفاده نشده است

بنده هم مثل شما آقایان معتقدم که از ظرفیت دفاع مقدس در سینماى کشور ما استفاده نشده؛ خود سینماى ما انصافاً یک ظرفیت بالایى دارد، یعنى کسانى که اهل این فناند و بلدند و مطلعاند و واردند و قضاوتشان میتواند مرجع فهم انسان قرار بگیرد، معتقدند که سینماى ایران از لحاظ ظرفیت کارگردانى و گریم و بازیگرى و مانند اینها، جزء سینماهاى برجسته دنیا است؛ و این درست است. این ظرفیت عظیم بایستى با ظرفیت بسیار عظیم دفاع مقدس التقاء پیدا کند؛ این اتفاق هنوز درست نیفتاده. بله، مواردى از این قبیل ما در طول این سالها داریم، لکن نسبت به آنچه میتوانسته وجود داشته باشد، خیلى کم است. عدهاى - که من نمیدانم چه جور میشود انگیزههاى اینها را آدم تحلیل کند - با ورود سینما به مسائل مربوط به دفاع مقدس، علناً مخالفت میکنند! من نمیدانم چه فکر میکنند؛ به اسم اینکه جنگ است، به اسم اینکه خشونت است!

صد سال از شروع جنگ جهانى میگذرد - امسال صدمین سال است - هنوز در آمریکا و در خیلى جاهاى دیگر دارند فیلم میسازند [آن هم] در چه گستره وسیعى! حتى آنطور که به من گزارش کردند، دانشآموزها و بچههاى دبیرستانى را وارد این میدان فیلمسازى میکنند و از آنها میخواهند و به آنها امکانات میدهند براى اینکه بسازند؛ [چون] معتقدند که این میتواند نسل جدید را با انگیزههاى سالم دولتمردانشان آشنا کند. ما یک چنین افتخار بزرگى داریم: همه دنیا با ما مقابله کردند، همه در یک جبهه قرار گرفتند - اینکه دیگر خلاف واقع نیست، اینکه جلوى چشم همه ما بوده است - همه دنیا در مقابل ما صف کشیدند، همه قدرتهاى نظامى بهنحوى در جبهه مقابل نظام جمهورى اسلامى در جنگ تحمیلى، در هشت سال، ایستادند و جمهورى اسلامى فائق آمد، پیروز شد؛ این خیلى چیز بزرگى است، این خیلى چیز عظیمى است، این خیلى پدیده مهمى است در تاریخ یک ملّت و این مجموعه کارى که در دفاع مقدس شد، یک مجموعه درهمتنیده مرکبِ عجیب و غریبى بود؛ زنها، مردها، پدرها، مادرها، جوانها، شهرى، روستایى، بازارى، دانشجو، دانشآموز، مساجد، حسینیهها، همه و همه بهنحوى وارد این قضیه شدند؛ هرکدام از اینها یک موضوع است و این موضوعات میتواند وارد بخشهاى هنرىِ کشور ما بشود، وارد سینماى ما بشود، که حالا شما – تهیهکننده و کارگردان محترمتان - از نگاه یک مادر نگاه کردید و شد. این بسیار چیز جالبى بود و خوب از آب در آمد. حالا بروید در مسجد و فعالیتهایى را که در یک مسجد از سوى مردم انجام گرفته است، با آن نگاه هنرمندانه تبیین کنید، یک قصه در بیاورید و روشن کنید؛ بروید در یک دبیرستان، بچههایى که گاهى معلمشان آنها را تشویق میکرد که بروند، گاهى مجموعه معلم و مدیر مخالفت میکردند که اینها بروند جبهه و اینها با شوق فراوان میرفتند جبهه و فداکارى میکردند؛ بروید داخل مجموعههایى که جنگ را پشتیبانى میکردند، برایشان از مال خودشان، از امکانات ضعیف خودشان استفاده میکردند؛ بروید سراغ آن کسانى که جنازه شهدا را تشییع میکردند، این مسئله تشییع جنازه شهدا ماجراى عظیمى است که وقتى شهید یا شهیدانى وارد شهرى میشدند، چه اتفاق بزرگى آنجا میافتاد؛ اینها همه موضوعاتى است که میتواند موضوعِ محورى و مرکزى براى سینماى ما قرار بگیرد، [اما] این کارها اتفاق نیفتاده است. بله، ایشان درست میگویند که ما احتیاج نداریم به اسطورهسازى. دیگران مجبورند اسطورهسازى کنند؛ یا یک مورد خاصّى را پیداکنند، صدسال، دویستسال، پانصدسال درباره آن حرف بزنند! مثلاً یک زنى - فرض کنید - یکجایى در دنیا یک فداکارى کرده، اسمش را بهعنوان یک نامِ آشنا براى همه بشریت تبدیل کنند. ما صدها و هزارها از این قبیل زن، از این قبیل مرد، از این قبیل جوان، از این قبیل قهرمان، در داخل کشورمان داشتیم و همین دفاع مقدس یک عرصهاى بود که اینها بُروز کرد، ظهور کرد. نگذاریم این تاریخ از بین برود.

شما مىبینید که این حضرات کُرهاىها - من از کار اینها خوشم مىآید - تاریخ ندارند؛ لذا میگویند «افسانه جومونگ»، افسانه فلان. یعنى از اول حساب را تصفیه میکنند؛ [میگویند] افسانه است، واقعیت نیست. یکچیزى در مىآورند، یک تاریخ براى گذشته خودشان درست میکنند، که وقتى یک جوان کُرهاى به این فداکارىها و به این شجاعتها و به این کارهاى عجیب و غریبِ سینمایى نگاه میکند، خب احساس هیجان میکند، احساس هویّت میکند، احساس افتخار میکند. ما اینها را در واقعیت زندگى خودمان داریم، اتفاق افتاده، پیش آمده؛ چرا از اینها استفاده نمیکنیم؟ بهنظر من یک قصور بزرگى - نمیگوییم تقصیر؛ لااقل قصور بزرگى - اتفاق افتاده است، باید جبران بشود. بهنظر من ما پنجاهسال دیگر هم بایستى درباره دفاع مقدس بنویسیم، بگوییم، توصیف کنیم، تشریح کنیم، انواع و اقسام هنرها را به خدمت بگیریم، براى اینکه این حادثه عظیم را تبیینکنیم.

در دیدار عوامل فیلم «شیار ۱۴۳» / ۲۶ خرداد

https://shoma-weekly.ir/vb6URB